در ورای کنترل رفتار هیجانی

دنیای‌اقتصاد : اکنون می‌توان گفت بورس شوک بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری را پشت‌سر گذاشته‌است. عقبگرد شاخص‌های سهامی و سرخ‌پوشی یکپارچه بازار از روز دوشنبه نیز به روشنی نشان‌دهنده همین موضوع است. اگرچه معمولا صعود‌‌‌‌‌‌های هیجانی، نزول‌‌‌‌‌‌های هیجانی را به‌دنبال دارد، اما رشد دو روز نخست ابتدای هفته را نمی‌توان در زمره روند صعود پرقدرت دانست.آنطور که رفتار معامله‌گران در روزهای گذشته نشان‌داده میل به‌فروش در این بازار همچنان ادامه دارد و سیری‌ناپذیری وسیعی در این‌خصوص مشاهده‌‌‌‌‌‌می‌شود.

انگار اهالی بازار سرمایه به دلیل تجربیات تلخ گذشته توانایی باور به رشد بورس را از دست داده‌اند، به‌همین‌دلیل حتی صعود بیش از ۸۸هزار‌واحدی روز شنبه نیز سرمایه‌گذاران را مجاب نکرد پول خود را وارد بازار کنند. این موضوع از یک‌منظر مهم محسوب می‌شود و نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران در این مقطع با تحلیل جریان دادوستدها، بازارهای گوناگون را رصد می‌کنند. برخلاف سال‌۹۹ که اکثر سرمایه‌گذاران بدون‌منطق صرفا در پی خرید سهام بودند؛ اکنون فضا به‌گونه‌ای است که سرمایه‌گذاران مقصد نهایی سهام را از منظر بنیادی موردتحلیل قرار می‌دهند. این درحالی است که دقیقا ۴ سال‌قبل رشد‌‌‌‌‌‌های پرشتاب و سنگین قیمت‌ها شرایطی را سبب‌شده بود تا اغلب سهامداران خرد، بدون تحلیل سهم بخرند، از این‌رو بعد از ریزش بازار نیز بدون تحلیل خاصی در صف‌فروش ایستادند، اما پرهیز از رفتار هیجانی از سوی سرمایه‌گذاران خرد باعث‌شده تا ورود پول به عوامل مختلفی گره بخورد.

به این‌ترتیب به بهانه اینکه بورس در حال رشد است، ورودهای هیجانی کمتری را اکنون مشاهده می‌کنیم. در ورای کنترل نسبی هیجانات بورسی، عوامل مختلفی وجود دارد. مهم‌ترین ضلع ایجاد کنترل هیجانات در معاملات سهام ناشی از تصمیمات ناگهانی و ناپایداری در بخشنامه‌‌‌‌‌‌های مختلف اقتصادی بوده‌است. چنین تصمیماتی چه در بخش کلی اقتصاد و چه در مصوبات مرتبط با بازار سهام، باعث‌شده تا علاوه‌بر کارشناسان و افراد خبره بورس، سرمایه‌گذاران به دلیل چشم‌انداز مبهم سیاستگذاری‌‌‌‌‌‌ها انتقاداتی را نسبت به این بازار داشته باشند. سیاستگذار غالبا در اعلام اخبار، مصوبه‌‌‌‌‌‌ها و تغییرات به شرایط و زمان توجه نمی‌کند. مصوباتی که طی دو سال‌گذشته درخصوص نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و مباحث مالیاتی ابلاغ شده علاوه‌بر اینکه قبل از ابلاغ از نظرات کارشناسی بی‌‌‌‌‌‌بهره‌‌‌‌‌‌ بودند حتی تاریخ انقضای مشخص هم نداشتند. از سوی دیگر در مورد نرخ دلار نیما که یکی از متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام است هیچ شفافیتی درخصوص امکان افزایش آن صورت نگرفته و این مسائل که به مشکلات جدی بورس‌بازان بدل‌شده؛ حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران در کنار ابهامات حاکم بر وضعیت اقتصادی کشور با ابهامات بیشمار دیگری نیز دست‌به‌گریبانند.

نحوه سیاستگذاری‌های اقتصادی هم به‌نوعی مصداق این موضوع است. اعلام ناگهانی تصمیمات افزون بر آنکه نمی‌تواند از هیجانات ناگهانی پیشگیری کند؛ وضعیت سهام گوناگون را بدون تحلیل جلوه می‌دهد، در این شرایط تحلیل‌‌‌‌‌‌پذیری جای خود را به اما و اگرها و ابهامات می‌بخشد، آن‌هم در بازاری که تحلیل درست و دقیق گام نخست در تعیین مسیر قیمتی سهام است، اما از سوی دیگر به‌رغم اینکه بازار از رفتار هیجانی دور است، به‌دلیل اینکه در این «هیجان‌‌‌‌‌‌ناپذیری» ردپای ترس زیاد نهفته است؛ می‌تواند به ضرر بازار باشد. در حال‌حاضر بورس تهران در همین تله گیرافتاده است. به بیانی ساده‌‌‌‌‌‌تر با توجه به اینکه دوری‌گزیدن از خرید سهام، پشتوانه تحلیلی ندارد؛ دوران رکودی بازار سهام به درازا کشیده‌‌است. به این‌ترتیب سهامداران منتظر بهانه‌‌‌‌‌‌ای برای فروش هستند.

در این میان رفتار خنثی از سوی سازمان بورس نیز در مواقع بحرانی بر تردیدهای سرمایه‌گذاران افزوده است. در سال‌های گذشته نیز به کرات کارشناسان بورسی، درمورد بی‌‌‌‌‌‌عملی رئیس سازمان بورس نسب به سیاستگذاری‌های ضد‌بورسی گلایه کردند و رفتار سازمان را در تضاد با منافع سهامداران می‌دانند. بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد سازمان بورس با برخی اقدامات در برخی مقاطع می‌توانست مانع از فرار پول‌ها شود.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید