دنیای اقتصاد : از اواسط قرن بیستم، دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی و نماد ثبات اقتصادی شناخته میشود. اما در سالهای اخیر، بهویژه در دوران ریاستجمهوری ترامپ، این تصور مورد تردید قرار گرفته است.
در سال ۲۰۱۹، «مارک کارنی»، رئیس وقت بانک مرکزی انگلستان، در سخنرانی خود در همایش جکسونهول، نهادهای مالی را به بازنگری در ساختار ارزی جهان فراخواند. او هشدار داد که وابستگی بیش از حد جهان به دلار، استقلال سیاستگذاران پولی سایر کشورها را سلب کرده است. زمانی که دو سوم اوراق بهادار جهان با دلار منتشر میشود و نیمی از تجارت جهانی با دلار قیمتگذاری میشود، عملا سیاستهای فدرالرزرو تاثیر جهانی پیدا میکند و انعطافپذیری سایر نرخهای ارز از بین میرود. در همین راستا، کارنی پیشنهاد یک ارز دیجیتال جهانی مبتنی بر همکاری بانکهای مرکزی را مطرح کرد. هرچند واکنش اولیه برخی افراد از جمله استنلی فیشر(معاون سابق فدرالرزرو)، بیشتر ناظر به مشکلات سیاسی آمریکا بود تا ساختار اقتصادی جهانی. به اعتقاد فیشر، مشکل اصلی نه در نظام مالی بینالمللی، بلکه در ریاستجمهوری آمریکا نهفته است.
به گزارش فایننشال تایمز، نظام دلاری پس از جنگ جهانی دوم نه بهخاطر هماهنگی بینالمللی، بلکه به دلیل توانایی آمریکا در تحمیل شرایط مختلف شکل گرفت. با این حال، تداوم آن بدون نوعی همکاری بین بانکهای مرکزی ممکن نبوده است. در دهه ۱۹۶۰، رشد نظام یورو-دلار در لندن به شرکتها و کشورها امکان داد منابع مالی خود را در خارج از کشور نگه دارند. این روند مورد حمایت بانکهای مرکزی بود و از جمله از طریق سوآپهای ارزی بین فدرالرزرو و بانک انگلستان پشتیبانی میشد.
در دهه ۱۹۸۰، آمریکا دریافت که میتواند کسری حساب جاری خود را بدون تقاضای داخلی مهار کند، زیرا نظام یورو-دلار، یک عطش دائمی برای داراییهای امن مانند اوراق خزانهداری آمریکا داشت. این روند در بحرانهای مالی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۰ با گسترش سوآپهای دلاری برای بانکهای مرکزی سایر کشورها تقویت شد. در واقع، دلار به ارز جهانی غیررسمی تبدیل شده بود که نه با زور، بلکه با میل بازیگران جهانی شکل گرفته بود.
با این حال، اکنون و با آغاز دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ، این نظام در حال لرزش است. سیاستهای اقتصادی نامتعادل، تهدید به وضع تعرفههای گسترده، تضعیف نهادهای مالی داخلی و رفتارهای غیرقابل پیشبینی، سبب شده سرمایهگذاران به عملکرد اقتصاد آمریکا شک کنند. در ۲ آوریل، پس از اعلام موج جدید تعرفهها توسط ترامپ، شاخصهای مالی دچار نوسانات شدید شدند.
ارزش سهام سقوط کرد، شاخص نوسان (VIX) جهش یافت و نرخ بازدهی اوراق خزانهداری بالا رفت. اما برخلاف انتظارات، دلار که معمولا در بحرانها تقویت میشود، افت شدیدی را تجربه کرد. مدلهای اقتصادسنجی نشان میدهند که با در نظر گرفتن عوامل معمول مانند نرخهای بهره و نوسانات بازار، دلار باید در این شرایط تقویت میشد، اما واقعیت بر خلاف پیشبینی بود. این اتفاق شاید نشانهای از بازنگری جدی بازارهای جهانی در مورد ایمنی داراییهای دلاری باشد. با این حال، پایان سلطه دلار هنوز محتمل نیست. شبکههای مالی، نهادهای بینالمللی و نبود رقیب جدی برای دلار موجب شده که این ارز همچنان موقعیت ممتاز خود را حفظ کند. اما اگر آمریکا به رفتارهای غیرقابل پیشبینی و سیاستهای اقتصادی پرریسک ادامه دهد، روند کاهش اعتماد به دلار سرعت خواهد گرفت. آنچه روزی با همکاری شکل گرفت، اکنون ممکن است به واسطه اقدامات غیرمنطقی یک رئیسجمهور، از هم بپاشد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات