دنیای اقتصاد : معاملات روز گذشته بورس تهران در فضایی نسبتا منفی آغاز شد و فشار عرضهها شدت گرفت. همین امر کافی بود تا شاخص سهام وارد محدوده منفی شود؛ اما در مدت کوتاهی مجددا تقاضا قدرت گرفت و مسیر قیمتها را معکوس کرد. به این ترتیب نماگر بورس که حدود ۵۰۰ واحد نیز عقبنشینی کرده بود در نهایت با رشد ۳۵۰ واحدی به معاملات خود پایان داد. بالا بودن ارزش معاملات همچنان نشانگر قدرت پولهای تازه در بازار سهام است که عمدتا نمادهای کوچکتر را جولانگاه خود شناسایی کردهاند.
شاخص کل بورس تهران در معاملات روز گذشته پس از یک رفت و برگشت، سرانجام ۳۵۰ واحد افزایش یافت و رکورد دیگری را در کارنامه این بازار به ثبت رساند. با وجود اینکه عموم سهمها در این روز کار خود را با فشار اولیه فروش آغاز کرده بودند، در ادامه معاملات ضمن برخورداری از رشد تدریجی تقاضا به مسیر صعودی بازگشتند. در فضایی با سیگنالهای متضاد از فضای کلان، رشد پیدرپی قیمتها در روزهای اخیر به اندازه کافی در شکلگیری موج شناسایی سود و ترغیب سهامداران برای حفظ بازدهی کسبشده و خروج از جریان معاملات موثر بود. اما جذابیت سهام از مناظر مختلف مجال خودنمایی به این جریان عرضه را نداد و شاخص کل خیلی زود بازدهی از دست رفته را جبران کرد و در ارتفاعی بالاتر نشست. به نظر میرسد اشباع رشد در بازارهای موازی و میل به ماندن در بورس و کسب فرصت خرید، آن هم در شرایطی که شرکتها در اوجگیری جریان اطلاعات در حال پرداخت سود نقدی سال گذشته هستند، در این چرخش زودهنگام اثر محسوسی داشته است.
عبور پایدار از ایستگاه عرضه؟
پس از فتح قله ۲۳۰ هزار واحدی در جریان معاملات روز دوشنبه، بخشی از سهامداران به انگیزه شناسایی سود در سمت عرضه فعال شدند و در مواجههای نابرابر با متقاضیان، قیمتها و متعاقبا شاخص کل را تحت فشار گذاشتند. شرایط در این روز به گونهای پیش رفت که نیروی عرضه علاوه بر محدود کردن میزان رشد شاخص کل، آخرین قیمتها را در تعدادی از نمادها مجبور به عقبنشینی به محدوده منفی کرد. این روند در آغاز معاملات روز گذشته با همان قوت ادامه یافت و در پی آن، نماگر کل ضمن افت حدود ۵۰۰ واحدی، مرز ۲۳۰ هزار واحدی را موقتا ترک کرد. طبیعی بود که با رشد چشمگیر قیمت در طیفی گستردهای از سهمها، فروشندگان بالقوه دست به کار شوند و ضمن ذخیره سود کسب شده در انتظار فرصت خرید بمانند. واقعیت این است که بورس تهران از ابتدای سال بازدهی متوسط ۲۹ درصدی را ثبت کرده و در این میان، بسیاری از سهمها بازدهی به مراتب بالاتری را از رشد متوسط تجربه کردهاند. به بیان آماری، ۳۲ صنعت از صنایع ۳۹ گانه بورسی طی این مدت رشدی فراتر از رشد متوسط بازار را تجربه کردهاند و در این میان نرخ بازدهی برخی تکسهمها از ۱۰۰ درصد گذشته است. بنابراین، این انتظار وجود داشت که سهامداران در اندیشه شناسایی سود در مقام فروشنده موقتا از دور بازار خارج شوند. اما نکته جالب توجه این بود که موج شناسایی سود خیلی کوتاه و گذرا بود.
پازل قوامبخش تقاضا
شکلگیری جبهه قویتر تقاضا در معاملات دیروز و رشد دوباره شاخص را میتوان به عوامل مختلفی نسبت داد که در بیرون و درون بازار سهام دست به دست هم دادهاند تا نه تنها پولها در اینجا باقی بمانند بلکه انگیزههای ورود به بورس هم همچنان فعال بماند. دیروز ارزش معاملات خرد ۳۳ درصد بالاتر از متوسط این رقم از ابتدای سال باقی ماند. طی روز گذشته حدود ۳ هزار میلیارد تومان سهم در بین سهامداران دست به دست شده است که یادآور روزهای اوج معاملات بورس تهران است. بررسیها نشان میدهد که رونق معاملات عمدتا حاصل مشارکت موثر سهامداران حقیقی طی این مدت بوده است. این گروه اگرچه در روز گذشته غالبا فروشنده سهم بودند اما در مجموع حضور پررنگی در سمت تقاضا و رشد قیمتها داشتهاند و به نظر میرسد در صورت عدم بروز ریسک غیرمنتظره و مخاطره حاد غیراقتصادی چنین الگویی در بورس تهران قابلیت تکرار داشته باشد.
آنچه موجب حضور مضاعف فعالان حقیقی در بازار سهام شده را میتوان عوامل درونی مرتبط با سودآوری شرکتها و در عین حال دریافت سیگنالهای سیاسی مثبت نظیر نخستین سفر نخستوزیر ژاپن به تهران پس از انقلاب و احتمال فروکش تنش بین ایران و آمریکا از این مجرا دانست که در روزهای اخیر بر فضای کلی بازارها خاصه ارز نقش موثری ایفا کرده است. در درون بازار نیز همچنان شاهد بازتاب تورم در قیمت فروش شرکتها و تحریک پیوسته تقاضا بهویژه در سهام بنگاههای کوچکتر هستیم. به نظر میرسد مجموعه این شرایط سبب دوام ارزش بالای معاملات خرد در بورس تهران و ایجاد پایههای میانمدت برای ادامه این مسیر شده است. حرکت پولها به مقصد بورس در حالی رقم خورده که حدود ۷۰ درصد از ارزش بازار از ناحیه بازار جهانی و تحریم همچنان تحت فشار هستند. البته تاثیر این موضوع مانعی در برابر ورود پولها به بورس نبوده بلکه بیشتر در شیفت نقدینگی به صنایع کوچکتر اثر گذاشته است. به بیان دیگر، اختلافات فزاینده تجاری میان چین و آمریکا و افت محسوس قیمتهای جهانی موجب عقبنشینی قابل ملاحظه تقاضا در سهام کالایی و حرکت محسوس پولها به سمت گروههایی نظیر خودروییها، بانکیها، داروییها و سیمانی شده است. به نظر میرسد تا دریافت سیگنالهای قطعیتر از بازار جهانی (بهویژه پس از نشست گروه۲۰ در اواخر ماه ژوئن، یعنی کمتر از ۳ هفته دیگر) و همچنین مشخصشدن نتایج سفر نخستوزیر ژاپن چنین الگویی بر معاملات بورس تهران حکمفرمایی کند. البته شرایط بهگونهای است که طی روزهای آتی هر گونه سیگنال مثبت یا منفی میتواند این آرایش را دستخوش تغییر کند یا به آن قوام ببخشد.
ضامنهای درونی رونق بازار
واقعیت این است که بورس تهران طی روزهای آتی و کمتر از ۱۰ روز دیگر در اوج شفافیت کاری خود قرار خواهد گرفت. در واقع، رونمایی از عملکرد خرداد بنگاهها و انتشار گزارشهای فصلی در شرایطی که هنوز صورتهای مالی سال گذشته طیف متنوعی از شرکتهای بزرگ انتشار نیافته است، میتواند در شفافیتبخشی و بروز اثر واقعی تحولات اخیر در عملکرد شرکتها و در نتیجه تصمیمگیری سرمایهگذاران اثر قابل ملاحظهای بگذارد. به نظر میرسد این اطلاعات از چند جهت حائز اهمیت باشد. از یک طرف، پاسخی است به خوشبینی اخیر سهامداران در تقویت فزاینده تقاضا و رشدهای چشمگیر سهام و از سوی دیگر، برطرف کردن ابهامات موجود درخصوص نحوه اثر واقعی تحریمها بر فروش صادرکنندگان بزرگ در کنار فشار جنگ تجاری بر غولهای بزرگ کالایی بورس تهران. تعیین تکلیف نهایی بانک مرکزی با بانکها از طریق اعلام نرخ تسعیر ارز داراییهای بانکی نیز موضوع دیگری است که سهامداران بانکی انتظارش را میکشند. از این منظر، لحظهشماری برای انتشار اطلاعاتی که طی روزهای آتی از آنها رونمایی خواهد شد، نه تنها ضامنی برای حضور پایدار سرمایههای خرد شده بلکه امکان رشد قیمتها را باز گذاشته است. از این رو، نمونه گزارشهایی نظیر صورتهای مالی سال گذشته بانک صادرات که طی روز گذشته خبر از خروج این بانک از عمق زیان داشته در روزهای بعد قوت خواهد گرفت و میتواند در جهتدهی به نقدینگی بازیساز باشد.
کانون جذابیت مجامع بورسی
افزون بر متغیرهایی چون افزایش نرخهای فروش، نحوه عملکرد شرکتها چه در مقدار فروش و صدور کالا طی سه ماه ابتدایی سال جاری، پرداخت سودهای نقدی سال گذشته شرکتها موضوع دیگری است که عامل جذابیت عمومی سهام به شمار میرود. در دو ماه گذشته نماد شرکتهای مختلف با برگزاری مجمع سالانه و تقسیم سود (در صورت سودده بودن بنگاه) این امکان را برای سهامداران مهیا کردند تا ضمن دریافت عایدی خود از این محل از فرصت به وجود آمده در فصل مجامع بهرهمند شوند. واقعیت این است که قیمتها پس از کسر سود نقدی هر سهم و با فرض ثبات شرایط یا افزایش سود آتی شرکتها به سطح جذابی برای خرید تنزل مییابند. در واقع، از سرگیری معاملات سهم پس از پرداخت سود نقدی و با قیمت تئوریک فرصتی فراهم میکند تا بسیاری از سرمایهگذاران از طریق شکاف به وجود آمده (قیمت تئوریک سهم که حاصل کسر قیمت قبل از برگزاری مجمع و سود نقدی) است اصطلاحا سوار سهم شوند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات