حسین سلاحورزی
بازارها وقتی میتوانند نقش اساسی و ارزشمند خود را در نظام اقتصادی ایفا کنند که از یکسو با مبادلات «جمع مثبت» مستقیما در سیستم اقتصادی خلق ارزش افزوده داشته باشند و از سوی دیگر، با علامتدهی قیمت، مشوق فعالیتهای بهرهور و دارای ارزش افزوده در نظام اقتصادی شوند. فرض اولیه اقتصاددانان کلاسیک این بوده که اگر بازیگران را در انتخاب و معامله آزاد بگذاریم؛ بازارها خود به خود چنین مشخصاتی پیدا میکنند.
اما برخی اعتقاد دارند این فرضیه صرفا در بازارهایی با ساختارهای ساده (فاقد دینامیکهای سیستمی درونزای پیچیده)، تعداد بسیار زیاد فعالان عرضه و تقاضا، با دانه بندی مالی نسبتا یکدست و البته با تقارن اطلاعات بالا صادق است. در بازارهایی که عدم تقارن اطلاعات بالاست، دینامیکهای سیستمی پیچیده بر قیمتها اثرگذارند و دانهبندی مالی فعالان بازار تفاوتهای چشمگیری دارد؛ شانس بروز ناپایداری و ناکارآمدی و شکلگیری و گسترش روابط «جمع صفر» به شدت تقویت میشود و اینجاست که تنظیمگری و مقرراتگذاری در بازار اهمیت ویژهای پیدا میکند. با استناد به این شاخصها (دینامیک پیچیده، دانهبندی ناهمگن و عدم تقارن اطلاعات) و همچنین با در نظر گرفتن تجربیات تاریخی ملی و جهانی، بورس، برای ایفای نقش مولد در نظام اقتصادی، قطعا نیازمند مقرراتگذاری هوشمندانه است. البته باید به این نکته توجه داشت که مقرراتگذاری و تنظیمگری در بورس، تنها زمانی میتواند اثر مطلوبی در نظام اقتصادی کشور داشته باشد که سیاستگذار نگرش کوتاهمدت برای مداخله در قیمتها و جلب رضایت لحظهای گروههای منافع گوناگون در بازار را کنار بگذارد و یک بینش بلندمدت برای ایجاد زیربنا یک «بازار مولد» که مشوق مبادلات برد-برد است را جایگزین چنین نگرشی سازد. در این شرایط جدید بازار سرمایه ایران نیازمند مقرراتگذاریهای است که اولا از منافع سهامداران خرد و مشارکتکنندگان غیرحرفهای، در بخشهای کمریسکتر و طبیعتا کمسودتر بازار، حمایت کند؛ و به این ترتیب ضامن تداوم حضور جریان منابع اقتصاد ملی در بازار سرمایه باشد؛ و ثانیا، کارآفرینی و نوآفرینی مالی را در بخشهای پرخطر و طبعا سودآور تر بازار، بهعنوان یک رفتار مولد، و با رویکرد توسعه تعریف بازیهای برد-برد در نظام اقتصادی کشور، با تکیه بر امکانات یک بازار مالی ساختیافته، تشویق و ترویج کند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات