مرضیه محبی
کارشناس بازار سهام
عرضه و تقاضا دو پارامتر مهم و تعیینکننده در شرایط بازار و اقتصاد هستند. در حال حاضر ما در اقتصاد ایران شاهد کسری بودجه، پمپاژ مستمر پول به اقتصاد، رکود و استقراض از بانکمرکزی در قالب چاپ پول هستیم. این شرایط نشان میدهد که حتی اگر بازار به اشباع رسیده باشد، پول سرگردان واردشده به اقتصاد باید جذب یک بازار شود. در این بین، با توجه به اینکه بازارهای اشباعشده ما مثل بازار مسکن به صورت سنتی همیشه مورد توجه سرمایهگذاران ایرانی هستند و در حال حاضر نیز در بدترین شرایط بالغ بر ۸۰درصد سبد دارایی یکخانوار را مسکن تشکیل میدهد، بنابراین همزمان با ورود بخش مسکن به رکود، ادامهدار بودن روند ورود پول به بازار باعث میشود که همزمان شاهد ورود پول به بازار مسکن باشیم. یعنی بهرغم اینکه شاهد هستیم این بازار به اشباع رسیده و باید شرایط حاکم بر آن رکودی باشد، ورود پول باعث میشود تا شاهد تورم در مسکن و در نتیجه علاوه بر رکود قیمتی، شاهد رکود تورمی در این بخش باشیم.
حال اگر بخواهیم این موضوع را به گروههای بورسی تعمیم دهیم، باید بگوییم این عملکرد در گروههای بورسی وابسته به صنایع پاییندستی بخش ساختمان مانند سیمان، میلگرد و... در بازار سرمایه ایران بیشتر از اینکه از صنعت ساختمان و وضعیت آن تاثیرپذیر باشد، از ساختار کلی شرایط بازار سهام تاثیر میپذیرد. چون در حال حاضر در این صنایع بورسی قیمتها به سطح مطلوب رسیده، ولی با توجه به جریان نقدینگی، به بازار سرمایه تزریق نمیشود. این موضوع باعث میشود شاهد رشد در این بازار نباشیم. بنابراین اثرپذیری به جای صنعت مرتبط، از موضوع عدمورود پول به بورس اتفاق میافتد و اثرپذیری از شرایط بازار سهام بیشتر از شرایط عملکردی شرکتها در این شرایط است. در این بین، اگر بخواهیم خودمان را با کشورهای پیشرفته و اقتصادهای مطرح جهان اول مثل آمریکا، اروپا و استرالیا مقایسه کنیم، قطعا مقایسه مذکور چندان معقول نخواهد بود؛ چون در این کشورها بازار آزاد مبتنی بر عرضه و تقاضا وجود دارد و قیمت سهام همزمان از شرایط اثرگذار بر بورس که نشاتگرفته از اوضاع اقتصاد کلان آن کشورهاست و از وضعیت صنعت بالادستی تاثیر میگیرد. اما در کشور ما بهعنوان یک کشور جهان سوم، بورس هنوز به بلوغ لازم نرسیده است و در ابتداییترین مسائل و قوانین پایهای مثل حجم مبنا یا افزایش دامنه نوسان مجبوریم آزمون و خطا کنیم تا شرایط بازار سهام به وضعیت ایدهآلتری برسد.بورس ما در حال حاضر در شرایط نامناسبی است و از هرگونه دستوری که بتواند بازار را به هم بریزد، تاثیر میگیرد. قیمتگذاریهای دستوری، تغییرات دامنه نوسان، افزایش ساعت کاری و... بر بازار سهام اثرگذارند و زمانی که از اثرگذاری صحبت میکنیم، بحث اصلا مثبت یا منفی بودن این تاثیرات نیست، بلکه موضوع شکنندگی بازار است. شکنندگی در حدی است که هر عامل بیرونی میتواند این بازار را بهراحتی دستخوش تغییرات قابلتوجهی کند. بنابراین باید گفت بازارسهام ما بازاری آسیبپذیر با واکنشهای سریع و هیجانی به عوامل اقتصادی است و از آنجا که این بازار، آزاد نیست، اقتصاد کشور هم دستوری است و در حال حاضر شرایط مطلوبی بر اقتصاد حاکم نیست. حتی اگر دستور یا تصمیم مطلوبی برای یک صنعت یا سهم اتخاذ شود، به دلیل شرایط بازار میتواند اثر معکوس بگذارد. تمامی صنایع بورسی ما در حال حاضر از شرایط حاکم بر اقتصاد کشور و بورس تاثیر میپذیرند و تا زمانی که وضعیت شفافی را در اقتصاد و بورس شاهد نباشیم، رفتارهای غیرمنطقی در سهمها و گروههای مختلف ادامهدار خواهد بود و در چنین شرایطی نمیتوانیم توقع داشته باشیم، شرایطی که برای عوامل پاییندستی در یک صنعت به وجود میآید، روی سهمها تاثیرگذار باشد. از این رو در بورس ما اثر کلان بر خرد بیشتر از اثر خرد بر کلان است.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات