حامد ستاک / کارشناس بازار سرمایه
دلار سرآغاز رشد بورس تهران شد اما موضوع حائزاهمیت نزول شدید بازار سهام و ایجاد فاصله نسبت به ارزشگذاریها است که طی چند مدت گذشته مشاهده شد و اتفاقا بازار نیز در واکنش به این مهم تغییرات خاصی از خود نشان نداد. بهطور معمول زمانیکه سهام شرکتها در ارقامی پایین در حال نوسان هستند توام با ایجاد یک بهانه محکم و موجه بازار شروع به تغیر روند و حرکت خواهد کرد. تغییرات شتابان و ناگهانی دلار بهعنوان بهانه از سوی بازار سهام پذیرفته شد. در اینجا صعود دلار باعث شد شکاف بین قیمتها و ارزشگذاریهایی که صورتگرفته بود بهنوعی بیشتر شود و از طرفی سایر بازارهای رقیب و موازی بورس نیز شروع به حرکت کنند.
در ادامه در بازار مسکن یا بازار سایر داراییها رشدی اتفاق افتاد که بورس هم توانست همگام با سایر بازارها وارد رالی صعود شود. در نگاهی واقعبینانه، اینکه آیا شرکتها بر اساس رشد بهرهوری یا رشد تولید با تغییرات اساسی همراه شدند به این نتیجه میرسیم که در اکثریت بازار چنین رویدادی رخ نداده است. حال ۲ موضوع حائزاهمیت که افزایش بیشتر بازار سرمایه را توجیه میکند؛ نخست، ریزش شدید و ایجاد فاصله نسبت به ارزش ذاتی که وجود داشت و دیگری رشد نرخ ارز که فاصله بین ارزش ذاتی و قیمت کنونی شرکتها را بیشتر کرد. بهعبارت دیگر با توجه به اینکه بازار سرمایه در سطوح نازلی بود اما رشد نرخ ارز به بهانهای مبدل شد که بخش مولد بتواند با افزایش همراه شود. ارزیابی صنایع از منظر بورس حاکی از آن است که در صنعتی همانند خودرو نه در کیفیت و نه در تعداد تولید شاهد رخداد مهمی نیستیم اما رویداد خیلی مهم دیگری که وجود دارد به تغییر رویهها و مقرراتی بازمیگردد که ایجاد شدهاست؛ در واقع چنین مواردی خود را در صورتهای مالی خودروسازان نشان میدهند. گروهی که سالیان متمادی در زیان بود اکنون در حال خروج از چنین وضعیتی است که ادامه این روند صنعت خودرو را به سودآوری خواهد رساند.
تداوم عرضه خودرو در بورسکالای ایران؛ در واقع موضوع قابلتوجهی است که میتواند رشد قیمت سهام را توجیه کند. از طرفی رشد قیمتها در بازار سرمایه همانند سایر داراییها نیست که به یکباره صورت پذیرد، در این بازار صعود توام با افت و خیز خواهد بود، بنابراین نمیتوان انتظار داشت اهداف قیمتی که بهعنوان مثال برای صنعت خودروسازی درنظر گرفتهشدهاست بهیکباره و بدون افت و خیز به آن رسید. موضوع دیگری که برای اهالی بازار سرمایه از اهمیت بالایی برخوردار است به نرخ خوراک برمیگردد. نرخ خوراک بهای تمامشده صنعت پتروشیمی را مشخص میکند. در حالحاضر هم بودجه سال۱۴۰۲ کشور در مجلس شورایاسلامی موردبررسی قرار دارد. به هر ترتیب هر اندازه که نرخ خوراک مناسب و منطقیتر درنظر گرفته شود طبعا در صنعت پتروشیمی میتواند بهای تمامشده محصولات را کاهش دهد. کاهش بهای تمامشده در صورتیکه قیمتگذاری دستوری و بهضرر شرکتها تحمیل نشود، یقینا میتوان انتظار رشد نرخ سودآوری را در این صنعت داشت. بورس تهران از ابتدای اسفند ماه تا پایان معاملات روز گذشته رشد بیش از ۱۹درصدی را تجربه کردهاست. بررسی بازارهای پیشرفته مالی دنیا نیز نشان میدهد، بعضا بازارها دچار التهابات مثبت و منفی شدیدی میشوند. بازار ایران نیز از چنین قاعدهای مستثنی نیست و بعضا دچار هیجانات خواهد شد. در مواردی حتی بعد از هیجانات هم بعضا بازار بهجایگاه واقعی خود نمیرسد. بهطور کلی اهالی بازار از تلاطمات استقبال نمیکنند. در عینحال اینکه انتظار داشته باشیم که همیشه بازار سهام باید عقلایی رفتار کند، یقینا انتظاری است که بدون پاسخ خواهد بود و بازار بعضا بهطور غیرمنطقی نزولی و صعودی خواهد بود. هرچند صعود و نزول به لحاظ بنیادی ممکن است که حق بازار سرمایه باشد. در ماهیت بازار سرمایه مقداری ریسک وجود دارد و همیشه توصیه میشود که سرمایههای مازادی که به استانداردهای معیشت سرمایهگذاران لطمه نمیزند باید وارد بازار سرمایه شود.
در عینحال ابزارهایی نیز در این بخش از اقتصاد نظیر انواع اختیارات، انواع صندوقها که طیف مختلفی از افراد با رویکردهای مختلف و سطح ریسکپذیری را شامل میشود، صندوقهایی با داراییهای درآمد ثابت، صندوقهای مخاطرهپذیر و غیره وجود دارند، بنابراین سرمایهگذاران متناسب و درخور ذائقه ریسک خود میتوانند از چنین ابزارهایی بهرهمند شوند. آنچه پیداست، در حالحاضر ۲ دسته معاملهگر در بازار سرمایه حضور دارد. نخست سرمایهگذارانی که همچنان در زیان هستند و عمدتا در قیمتهایی بالا اقدام به ورود کردند. دیگری، سهامدارانی که اخیرا وارد بازار سهام شدند و پرتفوی آنها در سود قرار دارد. بهنظر میرسد خرید و نگهداری سهام با دید بلندمدت (در مقطع فعلی یکساله) بازدهی مطلوبی را عاید سرمایهگذاران خواهد کرد، هرچند این راهبرد در ۲سال گذشته آسیب جدی به سرمایهگذاران زد.
اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت درنظر گرفته شود، تحقیقات علمی نشان میدهد که استراتژی خرید و نگهداری در نهایت باعث منتفعشدن از بازارهای مالی خواهد شد. ارزیابی بورس از دریچه تعاملات بینالمللی در بحث برجام نیز نشان میدهد؛ اگر بهصورت برداری به این مهم نگریسته شود طبعا برآیند احتمالی حصول توافق برداری بهمراتب بزرگتر از بردار کاهش نرخ ارز برای بازار سرمایه خواهد بود. به اعتقاد بنده حصول توافق به دلیل اینکه فضای کسبوکار کشور را تلطیف خواهد کرد و بهنوعی افقهای سرمایهگذاری توام با سودآوری شرکتها را بهتر میکند، بنابراین در بورس به دلیل اینکه مرسوم است که سرمایهگذاران آینده را خریداری میکنند در نتیجه برآیند ۲بردار فوق به نفع کلیت بازار سرمایه خواهد بود. صنایعی که آسیب بیشتری را از محدودیتها متحمل شدند و طیف بزرگی از صنایع را نیز شامل میشود، مورد اقبال قرار میگیرند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات