دنیایاقتصاد- علی قاسمی : با تصویب افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و بهتبع آن افزایش نرخ گاز سوخت صنایع بزرگ بهخصوص فولادیها، تورم انرژی در این صنعت به ۱۰۰درصد رسیدهاست. با توجه به اینکه انرژی بخش بزرگی از سربار و بهای تمامشده این صنعت را تشکیل میدهد، موضوع انرژی به یکی از دغدغههای اصلی فعالان این صنعت بهخصوص سهامداران بورسی تبدیل شدهاست، از اینرو انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران طی نامهای به وزارت صمت خواستار تجدیدنظر درخصوص بازار نرخ انرژی این صنعت شدهاست. هرچند مشابه این نامه توسط تولیدکنندگان متانول نیز منتشرشده بود. با توجه به فشار تولیدکنندگان فولاد به دولت و تعطیلی برخی از کارخانههای پتروشیمی، احتمال آن وجود دارد که دولت از سیاست فعلی درخصوص نرخ انرژی اندکی عقبنشینی کند. با درنظر گرفتن کسریبودجه دولت، احتمال آن نیز وجود دارد که برای جبران بخشی از کسریبودجه نسبت به اصلاح نرخها اندکی مقاومت کند. بهنظر میرسد با توجه به عدمشفافیت درخصوص نرخ انرژی صنعت فولاد، تابلوی عمده نمادهای این صنعت طی روز گذشته سرخپوش شدند.
یکی از بندهای نامه مذکور درخصوص مزیت نسبی تولید فولاد در ایران است. با توجه به منابع فراوان نفتی، تولید محصولات فولادی در کشور به روش احیای مستقیم و کوره قوسالکتریکی است.
در صورتیکه نرخ گاز سوخت این صنایع دوبرابر شود، عملا مزیت تولید فولاد از بین رفته و سودآوری این شرکتها را تحتتاثیر قرار میدهد. صنعت فولاد جزو معدود صنایع دلاری بورس است که ارزندگی خوبی نسبت به سایر صنایع داشته و میتواند رشد قیمتی خوبی را تجربه کند، در صورتیکه تورم صنایع فشار مضاعفی را بر این صنعت وارد آورد، تقریبا تمام بازار سرمایه تحتتاثیر قرار میگیرد. یکی از موضوعات مهم در صنعت فولاد بحث صرفه اقتصادی به مقیاس است. چین یکی از کشورهایی است که شرکتهای فولادی کوچک را ادغام کرده و به شرکتهای بزرگ تبدیل میکند. در ایران نیز شرکتهای کوچک فولادی آسیبپذیری بالایی داشته و با توجه به افزایش ۳۰برابری نرخ ارز طی ۴سالاخیر، شرکتهای کوچک در این صنعت در تنگنای تورمی قرارگرفته و میتوانند به مرز تعطیلی کشانده شوند. با توجه به شعار سال و سیاستگذاریهای کشور بر مبنای این شعار، حذف شرکتهای کوچک از صنعت فولاد نهتنها منجر به رشد اقتصادی نمیشود، بلکه با توجه به استراتژیکبودن محصولات فولادی در اقتصادی درحالتوسعه مانند ایران، کاهش تولید فولاد، احتمالا منجر به کاهش رشد اقتصادی خواهد شد، چراکه رشد این صنعت فولاد، نیازمند سرمایهگذاریهای جدیدی برای احیای ظرفیتهای خالی است که عدماطمینان بهوجود آمده در فضای اقتصاد، مانع بزرگی را برای این صنعت تراشیدهاست.
عمده گاز سوخت صنعت فولاد برای تبدیل آهن اسفنجی به فولاد مصرفشده و آهن اسفنجی نیز بهعنوان یک عامل میانی و احیاکننده نقش فرآیندی دارد.
یکی از ایرادات واردشده بر نحوه قیمتگذاری گاز سوخت صنایع، درنظر گرفتن ضریبی مشخص از نرخ خوراک پتروشیمیهاست که در حالحاضر نرخ سوخت صنایع ۶۰ درصد نرخ گاز خوراک تعیینشدهاست. همچنین تفکیک نرخ سوخت صنعت فولاد از سایر صنایع، به هالهای از ابهام تبدیل شدهاست.
صنعت فولاد بهعنوان یکی از صنایع بزرگ بازار، تحتتاثیر افزایش قیمت دلار و با وجود ریسک کاهش قیمتهای جهانی، بازدهی بالایی را در اسفند ماه بهثبت رساند. علاوهبر این، تحولات بورسکالا نیز بر عملکرد مالی مثبت این صنعت تاثیر بسزایی داشته و در آینده نیز میتواند سرنوشت خوبی برای این صنعت رقم بزند. بهنظر میرسد در صورتیکه دولت از سیاست تثبیت نرخ خوراک و انرژی صنایع و تثبیت نرخ ارز شرکتها، عقبنشینی کرده و با دیدگاه بهتری نسبت به صنایع استراتژیکی مانند صنعت فولاد اقدام به سیاستگذاری در جهت رشد تولید کند، بازار سرمایه نیز میتواند تحتتاثیر صنایعی نظیر فولاد و پتروشیمی نقدینگی بالایی را جذب کرده و در جهت مثبت، تغییر مسیر دهد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات