بازار مشتقه؛ قطب‏‏‌نمای بورس

سلمان یزدانی / مدیر ابزارهای مشتقه کارگزاری پیشرو
در یک‌ماه اخیر با توجه به تسلط فضای رکودی بر بازار سهام، تحرکات عجیب و غریبی در بورس تهران مشاهده نشد. این وضعیت بر بازار کالا یعنی آپشن و آتی صندوق طلا نیز حاکم بوده و این ابزارها، نوسانات به‌خصوصی را در این مدت تجربه نکردند. در نتیجه، بازار مشتقه نیز که تابعی از بازار سهام و کالاست، تقریبا بازاری بی‌‌‌تفاوت و بی‌‌‌انگیزه بود. اما اتفاقاتی در بازار مشتقه افتاد که کمی متفاوت‌‌‌تر بود.

طبیعتا یکی از امکانات بازار مشتقه، امکان کسب سود از ریزش‌‌‌های بازار است. وقتی این اعتقاد در بازار وجود دارد که پول موجود در بازار هوشمند است، طبیعتا در بازار منفی یا رنج، پول به سمت فروش در بازارهای مشتقه نظیر آپشن یا خرید پوت‌آپشن‌‌‌ها (اختیارهای فروش) هدایت می‌شود. بررسی آمار و ارقام کارگزاری‌‌‌های برتر، یعنی کارگزاری‌‌‌هایی که در دو سمت خرید و فروش فعالیت دارند، نشان می‌دهد که خرید کال‌آپشن (اختیار خرید) یا خرید و فروش پوت‌آپشن (اختیار فروش) پررونق شده است. اما این موضوع نگرانی‌هایی را برای نهادهای نظارتی و بالادستی به وجود آورده است؛ نگرانی این نهادها در خصوص بازاری است که هنوز به بلوغ کافی نرسیده است تا بتواند تاثیرات مهمی بر روند قیمتی سهام در بازار نقدی بگذارد. تذکر بخش نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار به برخی از حقوقی‌‌‌ها در خصوص فروش کال‌آپشن‌‌‌ها (اختیارهای خرید) نمونه‌‌‌ای از این قبیل نگرانی‌هاست. 

اگر به جای بررسی آمارهای معاملاتی بازار آپشن و ارائه ارقام و اعداد مربوط به دادوستد‌‌‌ها، به این موضوع پرداخته شود که بازار مشتقه قوی در بازارهای مالی دوست و رفیق نهادهای نظارتی است، احتمالا مفیدتر خواهد بود. زمانی که بازار مالی یک‌سویه باشد، یعنی تنها سمت خرید فعال باشد، همه خریداران یا فروشندگان در سمت خرید فعال خواهند بود و تمرکز آنها در سمت خرید تجمیع خواهد شد. به همین دلیل است که اغلب در بازار سهام، اصطلاحاتی نظیر پروژه کردن سهام به‌خصوص در سهام کوچک و دستکاری معاملات سهام در نمادهای بزرگ به‌وفور شنیده می‌شود. اما اگر در بازار مشتقه امکان فروش قوی وجود داشته باشد، وقتی سهام، از ارزش ذاتی خود فاصله می‌گیرد، فروشندگان در بازار اقدام به فروش خواهند کرد. همین امر نیز فشار فروش در بازار سهام را مضاعف خواهد کرد. البته این امر به این معنی نیست که فروشندگان آپشن روی بازار سهام اثر می‌‌‌گذارند، بلکه به این معنی است که سهامی که از ارزش ذاتی خود عبور کرده و اصطلاحا گران است، به ارزش ذاتی خود بازگردد. به‌عنوان مثال، نمادهای «خودرو» و «خساپا»، عمدتا به نمادهایی برای سفته‌‌‌بازی معروف شده‌‌‌اند و ارزش ذاتی خاصی ندارند.

عمدتا هم چالش‌‌‌ها و حواشی بازار مشتقه روی این قبیل نمادها ایجاد می‌شود. این در حالی است که این‌‌‌گونه چالش‌‌‌ها روی آپشن‌‌‌های نماد «شستا» به وجود نمی‌‌‌آید. اتفاقا «شستا» در اوج بازار و در قله اردیبهشت‌ماه، همواره آپشن‌‌‌های معقولی داشته است. وقتی بازار نزولی است و نمادهایی نظیر «خودرو» و «خساپا» که بنیاد قوی و خاصی ندارند تا آنها را در شرایط بحرانی حفظ کند و سود نقدی تقسیم نمی‌‌‌کنند و روند مشخصی نداشتند و در طول این سال‌ها نیز صندوق‌های بزرگ به سراغ این نمادها نمی‌‌‌آمدند، طبیعی است که اولین هدف بازار مشتقه باشند و به همین دلیل بازار مشتقه روی این نمادها تمرکز داشت و مبالغ زیادی را فروخت. من به‌عنوان فعال بازار مشتقه، حاضر به مناظره و مباحثه در راستای اثبات این مقوله هستم که اگر بازار مشتقه فشار فروشی را تحمیل کرد، منطقی و معقول بود، به همان دلیل که در فروردین و اردیبهشت این بازار با فشار خرید مواجه بود و بهتر است با درک بازار مشتقه و با دوست شدن با این بازار، ابزار دیگری برای تشخیص و پیش‌بینی بازار فراهم شود. در کنار تکنیکال، بنیادی و دنبال‌‌‌کردن جریانات نقدی در بازار، بعد چهارمی نیز به نام بازار مشتقه وجود دارد. حتی کسانی که علاقه‌‌‌ای به این بازار ندارند، می‌‌‌توانند به عنوان یک‌شاخص از آن استفاده کنند. گویی بازار مشتقه به‌عنوان قطب‌نمایی برای تشخیص روند بازار سهام عمل می‌کند.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید