دنیای اقتصاد - عاطفه چوپان : مرداد برای بورس ماه خوبی نیست. درست سه سال قبل و در چنین روزهایی بود که بازار سرمایهای که دولت آن را به عنوان محلی امن برای سرمایهگذاری معرفی کرده و از مردم خواسته بود با سرمایههای خود به سمت این بازار بیایند، یک سقوط تاریخی را تجربه کرد. این سقوط به حدی شدید بود که نهتنها آنها که در نتیجه اعتماد به دولت و در همان سال به بورس وارد شده بودند، بلکه قدیمیترها هم از این بازار کوچ کردند. چراغها خاموش شد و بازار سرمایه برای دو سال بعد به یک کمای عمیق فرو رفت.
برگشت بورس به وضعیت قرمز
در این مدت دولت سیزدهم روی کار آمد و حل مشکلات بورس را اولویت خود معرفی کرد. این وعده به کام زخمخوردگان بازار سرمایه که تعداد آنها میلیونها نفر بود خوش آمد. پاییز سال گذشته سرانجام بورس رنگوبوی تازه گرفت و برج اعتمادی که فروریخته بود آجر به آجر در حال برگشت بود. بازار سرمایه تا اواسط اردیبهشت امسال شرایط خوبی را تجربه کرد، سقف سال ۹۹ را دوباره پس گرفت و از آن هم فراتر رفت، اما این وضعیت هم ماندگار نشد. از ۱۷ اردیبهشتماه و با ریزش بودار سهام پتروشیمی، زخمهای بورس دوباره سر باز کرد و عفونت بیاعتمادی مجددا تن این بازار را گرفت. حالا در سومین سالگرد سقوط تاریخی بورس، این بازار مجددا به روزهای افول سال ۹۹ بازگشته است. روز گذشته نیز خروج پول از بورس و فرابورس ۱۰۲۲میلیارد تومان و بیشترین مقدار از ۲۱ تیرماه بود. ارزش معاملات خرد در سطوح حداقلی و حدود دوهزار و ۵۶۰میلیارد تومان ماند و صفهای فروش سنگینی مخصوصا در سهام ریالی و مخصوصا گروه خودرویی تشکیل شد.
علیرضا تاجبر، تحلیلگر بازار سرمایه، در این خصوص گفت: در سال 99 یک فرصت تاریخی داشتیم تا بازار سرمایه را به عنوان بستر مناسبی برای سرمایهگذاری به آحاد مردم معرفی کنیم؛ اما آن را با اتفاقات بد و سوءاستفادههایی که صورت گرفت از دست دادیم. ماحصل این اتفاق این بود که بازار سرمایه وارد دوران بیاعتمادی شد و نهتنها مردمی که تازه وارد این بازار شده بودند از آن خارج شدند، بلکه قدیمیهای بازار نیز عطای این بازار را به لقای آن بخشیدند و دیگر اعتماد کافی به بازار نداشتند. دو سال طول کشید و نهایتا در اواسط سال 1401 بخشی از این اعتماد مجددا به بازار جلب شد و از پاییز سال گذشته اقبال به بازار سرمایه مقداری بیشتر شد. البته جذاب شدن قیمتها و افزایش نرخ دلار نیز در این جذابیت تاثیر داشت.
وی ادامه داد: اما متاسفانه از اردیبهشت امسال مجددا شاهد اتفاقات بدی بودیم که یا از عدم هماهنگی ناشی میشد یا از دیدگاه کلان سیاستگذار به بورس. این تفکر به سرمایهگذاران القا شد که دولت حمایت عملی از سرمایهگذاران و بازار سرمایه ندارد و بورس را در اولویتهای خود قرار نداده است. در این مدت شاهد بودیم همه تصمیمات دولت در صنایع مختلف به ضرر بورس بودند. درحالحاضر مجددا به سال 99 برگشتیم. جو بیاعتمادی شدیدی بر بازار حاکم است و بورس کمترین اقبال را بین بازارهای سرمایهگذاری در کشور دارد و هر خبری میتواند این جو بیاعتمادی را تشدید کند؛ چه کاهش قیمت دلار، چه تثبیت نرخ خوراک پتروشیمیها و ...
تاجبر اظهار کرد: در اواخر هفته گذشته شاهد انتشار دو خبر بودیم. یکی اینکه تفاهماتی بین ایران و غرب حاصل شده و اولین نشانه آن نیز کاهش قیمت دلار بود که این موضوع منجر به بیشواکنشی در بازار سرمایه شد. خبر بعدی به منفیهای شدید خودروییها در روز گذشته برمیگردد. صف فروش سنگین این گروه نشان میدهد که احتمالا سران قوا یا سایر تصمیمگیران با معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی خودروییها موافقت نخواهند کرد و احتمالا این خبر بعدها منتشر خواهد شد. اما کسانی که این رانت اطلاعاتی را داشتند روز گذشته در صفهای فروش قرار گرفتند.
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه در حال تجربه شرایط بدی است. چنانچه سیاستگذاران تصمیم دارند این بازار را به دوره رونق برگردانند تا بستری برای سرمایهگذاری باشد و رقیبی باشد برای بازارهایی مانند طلا و خودرو که بازارهایی بدون ارزش افزوده برای اقتصاد هستند، باید یک بسته حمایتی برای آن در نظر بگیرند. بورس نیازمند حمایت عملی دولت است چرا که صرفا با صحبت و گفتوگو بازار سرمایه به دوران رونق و اقبال خود برنخواهد گشت. دولت با شعار حمایت از بازار سرمایه و اولویت دادن به بورس روی کار آمد و خیلی از سرمایهگذاران به این دولت امید داشتند. اما در نگاهی به همین سه ماه اخیر میبینیم که نرخ خوراک پتروشیمیها حدود 40درصد افزایش پیدا کرد، نرخ سوخت چند برابر شد و قرار است تخفیفی که قبلا به نرخ خوراک پالایشگاهها اختصاص یافته بود نیز حذف شود. عوارض صادراتی هم چهار برابر شده و خلاصه به هر صنعتی که نگاه کنیم خواهیم دید در عمل دولت برخلاف گفتههای خود عمل کرده و به نفع شرکتها اقدامی انجام نداده است.
وی ادامه داد: حرف و عمل دولت را یکی نمیبینم، چون تصمیماتی که گرفته و عملیاتی شده است به ضرر بازار سرمایه بوده است. بازار سرمایه به یک بسته حمایتی نیاز دارد و این بسته نیازمند این است که چند وزیر مربوطه با هماهنگی با هم برای بازار سرمایه برنامهای میانمدت تدوین کنند. اما درحالحاضر چنین اقدامی را از سوی سیاستگذار شاهد نیستیم.
محمد خبریزاد، تحلیلگر بازار سرمایه، نیز با یادآوری اینکه بازار سرمایه از انتهای سال 98 از تعادل خارج شد، گفت: این خروج از تعادل تبعات سنگینی برای سرمایهگذاران بلندمدت بازار سرمایه داشت. دو دولت در این سه سال در رأس کار بودند و با اینکه شروع این اتفاقات از دولت قبل بود هر دو از فضای بورس سوءاستفاده کردند. دولت قبل فضای بازار سرمایه را به سمتی برد که بازار برای مردم جذاب جلوه کند و بعد خودش از بازار سرمایه تامین نقدینگی کرد و کسری بودجه را جبران نمود و بعد از آن هم بازار سرمایه ریزشی شد. در ادامه و با روی کار آمدن دولت جدید نیز میتوان گفت مشکلات به نحو دیگری ادامه یافت. دولت جدید با شعار بورس اولویت اول، روی کار آمد، اما کشور به حدی درگیر مشکلات متعدد بود که عدم تعادل در بورس همچنان وجود دارد و با گذشت زمان بورس از اولویت دولت خارج شد.
وی ادامه داد: درحالحاضر شرایط بازار سرمایه تاسفبرانگیز شده و احساس میشود هیچ نهادی به این بازار توجه ندارد. نهاد ناظری که باید در مواقع سخت دست بازار را میگرفت نیز توانی ندارد تا به بازار سرمایه کمک کند. به نظر میرسد بازار سرمایه کاملا به حال خود رها شده است و شاهد این هستیم که رخ دادن هر اتفاقی در قدم اول روی بازار سرمایه اثر منفی میگذارد و بیاعتمادی بهشدت در بازار زیاد شده است. این بیاعتمادی که از سه سال قبل شروع شده اکنون به اوج خود رسیده و حتی سرمایهگذاران حرفهای نیز از عاقبت حضوردر بازار سرمایه ترس دارند. با وجود اینکه در بازار ماندهاند اما بیاعتمادی همچنان وجود دارد و به بازار و سرمایهگذارانش آسیب زده است.
این تحلیلگر با بیان اینکه بازار سرمایه همیشه نشان داده که در مثبتها و منفیها بیشواکنشی دارد که ذات بازار است، گفت: روز گذشته شاهد منفی شدن سهمهای ریالی بودیم. نکتهای که در این خصوص وجود دارد این است که طبق سنت قدیمی هر زمان بحث توافق به میان میآمد سهام ریالی مثبت میشدند، اما الان بازار سرمایه هوشمندتر شده و قطعا سهامداران چشمبسته سهمی را در صف فروش قرار ندادهاند. شاید به این فکر کردند اگر واقعا اتفاقی در زمینه توافقات بیفتد نتیجه باید در بدنه اقتصاد دیده شود. اما واقعیت این است که نرخ دلار در بازار آزاد تفاوت چندانی نداشته است، لذا احتمالا این توافقات کوتاهمدت و محدود است و باعث شده در درجه اول شیرینی توافق جامع را نداشته باشد که بتواند سهام ریالی مانند خودروییها و بانکیها را مورد استقبال قرار دهد، و از طرفی دورنمای رشد نرخ دلار را کمرنگ کرده و باعث میشود سهام دلاری نیز افق رو به رشدی در مقابل خود نبینند تا وضعیت در روزهای آتی تعیینتکلیف شود.
خبریزاد اظهار کرد: به نظر میرسد منفیهای روز گذشته در بازار سرمایه و حتی دو هفته قبلی به دلیل فضای ابهامآلودی است که در این بازار و محرکهای اثرگذار بر آن ایجاد شده است. درحالحاضر حتی از نظر سیاسی هم دورنمای شفافی از توافق احتمالی صورتگرفته مشخص نیست و همه این موضوعات را به صورت مسکن موقت میبینند. در این میان سوالی که وجود دارد این است که چرا صندوقهای حمایتی که برای چنین شرایطی تاسیس شدند نقش پررنگی در حمایت از بازار ندارند؟ الان زمان پشتیبانی صندوقهای حمایتی از بازار سرمایه است، چرا که سطوح قیمتی برای خرید ترسناک نیست اما خبری از آنها نیست.
وی افزود: با وجود اتفاقاتی که از اردیبهشتماه سال جاری به بعد رخ داده دیگر هیچ رخدادی در بازار بعید نیست و حتی ممکن است مدتی بعد خبری منتشر شود که ریزش سنگین دیروز گروه خودرویی را توضیح دهد. سرمایهگذاری که شدت منفیها را در تابلوی بورس میبیند طبیعتا به دلایل تکنیکال یا بنیادی ریزش چندان فکر نمیکند. بیاعتمادی در بازار سرمایه به حدی است که هر ریزش سنگینی نشانگر این است که اتفاقی افتاده و سهامدار عادی از آن بیخبر است؛ بنابراین تصمیم به فروش سهام حتی با وجود زیان سنگین را میگیرد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات