دنیایاقتصاد - علی عبدالمحمدی : بررسی سابقه تاریخی شاخص کل بورس تهران در دو دهه گذشته نشان میدهد که روند قیمتها در بورس تهران با افتوخیزهای قیمت نفت همبستگی داشته است. قیمت نفت با کامودیتیها در بلندمدت همسو است و طبیعتا وقتی قیمت نفت و کامودیتیها با افزایش همراه میشود، بورس تهران نیز بهدلیل وزن زیاد شرکتهای کامودیتیمحور و صادراتی در آن، با افزایش ارتفاع قیمتها همراه میشود. تحلیلگران بورسی همواره نوسانات قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی را در محاسبات خود برای خرید سهام دخیل میکنند.
عوامل مختلفی را میتوان بهعنوان محرکهای بازار سهام قلمداد کرد، گاهی اوقات نرخ ارز قطار قیمتهای بورس تهران را به ایستگاههای بعدی هدایت میکند، گاهی افزایش قیمتها در بازارهای جهانی محرک صعود قیمتها در بازار سهام میشود، گاهی طرحهای توسعه شرکتها که منجر به افزایش تیراژ تولید شرکتها میشود، موجبات استقبال از برخی صنایع در بازار سهام را فراهم میکند و در مواقعی نیز اخبار مثبتی که بر حاشیه سود آتی شرکتها تاثیرگذار است، در صعود قیمتها در تالار شیشهای دخیل و تاثیرگذار است، اما در این میان نقش قیمتهای جهانی در بورس تهران چیست؟ اهالی بورس تهران چقدر به تغییرات قیمتهای جهانی در محاسبات خود وزن میدهند؟ آیا میتوان بین عملکرد بازار سهام و رشد قیمت نفت همسویی و همبستگی را کشف کرد؟
حلقه اتصال نفت و بورس
ایران با برخورداری از منابع نفتی از یکسو بخش عمدهای از درآمد خود را از راه صادرات نفت بهدست میآورد که به همین سبب نوسانات قیمت نفت بهطور مستقیم بر مخارج دولت و بودجهعمرانی کشور اثر میگذارد و بهتبع آن بخشهای مختلفی از اقتصاد را درگیر میکند. از سوی دیگر بخش قابلتوجهی از صنایع فعال در کشور مانند پتروشیمی و پالایشگاهها وابسته به نفت هستند. به این ترتیب هرگونه تغییر در بهای نفت، هزینههای شرکتهای زیرمجموعه صنایع مذکور را تحتالشعاع قرار میدهد، چراکه بهای مواد اولیه مصرفی و محصول نهایی تولیدی متاثر از بهای نفت هستند.
علاوهبر آن برخی از صنایع وابستگی غیرمستقیم با نفت دارند، بنابراین میتوان گفت قسمت عظیمی از صنایع داخلی در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با نفت قرار دارند و از آنجاکه این صنایع عمدتا در قالب شرکتهای بورسی نیز فعالیت دارند، بهسادگی قابلفهم است که شوکهای قیمتی نفت اثر مستقیمی بر قیمت سهام مختلف دارد. نفت یکی از استراتژیکترین منابعی است که در اختیار کشورها قرار دارد، کشور ما نیز بنا به جایگاه جغرافیایی منحصربهفرد خود توانسته جزو کشورهایی قرار بگیرد که درصد قابلتوجهی از منابع نفتی جهان را در اختیار دارد. نوسانات قیمت نفتخام در بازارهای جهانی بهطور قابلتوجهی بر میزان درآمدهای نفتی کشورها تاثیرگذار است. افت و خیزهای قیمت نفتخام در بازارهای جهانی به عوامل مختلفی بستگی دارد که در این وجیزه مجال پرداختن به آن نیست، اما به چند مورد از آنها اشاره میکنیم. یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روند قیمت نفت، میزان عرضه آن در بازارهای جهانی است. اگر اخباری در بازار جهانی مبنیبر افزایش عرضه نفت منتشر شود، چشمانداز بازار نفت نزولی میشود و اگر تحلیلها و اخبار گویای کاهش عرضه نفت در ماههای آتی باشد، قیمت نفت با افزایش همراه میشود. در سمت تقاضا نیز اگر چرخ فعالیت اقتصاد کشورها بهخوبی بچرخد و تقاضای نفت با افزایش همراه شود، میتوان به افزایش قیمت نفت امیدوار بود و اگر عواملی خاص اقتصاد کشورها را در گرداب رکود فرو ببرد (مثل بحران کرونا)، نفت با افت قیمتی همراه میشود.
دلارهای نفتی و بورس
افزون بر مواردی که ذکر شد، نوسانات شاخص دلار آمریکا نیز یکی از مهمترین آیتمهای تاثیرگذار بر تعیین روند آتی کامودیتیها و خاصه نفت در بازارهای جهانی است. با توجه به همسویی قیمت نفت در بازارهای جهانی و روند شاخصکل بورس تهران در بلندمدت میتوان اینچنین استنباط کرد که رشد بورس تهران به دلیل رشد قیمتی کامودیتیها است. به بیانی سادهتر، هنگامی که شاخص دلار با کاهش همراه میشود، چون این آیتم با قیمت کامودیتیها رابطه معکوسی دارد، قیمت کامودیتیها با افزایش همراه میشود و در این میان قیمت نفت نیز بهعنوان یکی از کامودیتیها با افزایش همراه میشود، پس میتوان گفت که همسویی روند کلی بلندمدت بورس تهران با قیمت کامودیتیها منجر به چنین نتیجهگیری و رابطه علّی و معلولی شدهاست. اما از نگاهی دیگر میتوان جهش قیمت نفت را از جهتی دیگر بررسی کرد، در مواقعی که کشور با وفور درآمدهای نفتی همراه میشود، دولت ارز حاصل از صادرات نفتخام را به بانکمرکزی تحویل میدهد و ما بهازای آن ریال از دولت دریافت کرده و صرف مخارج جاری و عمرانی خود میکند. ارزی که بانکمرکزی تحویل گرفته، یا در بازار صرف تامین ارز برای درخواستهای مختلف متقاضیان میشود یا اینکه در ترازنامه بانکمرکزی تحتعنوان پایهپولی باقیمیماند، این پایهپولی طبق یک ضریب فزاینده تبدیل به نقدینگی میشود و همین نقدینگی است که قدرت خرید برای مردم خلق میکند و رشد بهای خدمات و کالاها را در پی دارد، بنابراین میتوان گفت که تزریق منابع ارزی حاصل از صادرات نفت به اقتصاد که به بیماری هلندی نیز مشهور است، سبب میشود با افزایش پایه پولی و نقدینگی، تورم در اقتصاد کشور پدیدار شود، زمانیکه کشور گرفتار موجهای تورمی میشود، مردم در تکاپوی حفظ ارزش پول، راهی بازارهای دارایی میشوند، به بیانی سادهتر، سپردههای بلندمدت مردم که در نظام بانکی محبوس شده، به پول نقد و حسابهای جاری منتقل شده و خاصیت نقدشوندهتری پیدا میکند، این پول سیال برای حفظ ارزش راهی بازارهای دارایی میشود و در این اثنا بورس تهران نیز که یکی از بازارهای دارایی که پتانسیل و ظرفیت حفاظت از سرمایه خانوار در برابر غول سرکش تورم را داراست، با رشد قیمتها همراه میشود، پس در مقام جمعبندی میتوان چنین استنباط کرد که رشد قیمت نفت از دو جنبه بر روند قیمتهای بورس تهران تاثیرگذار است، اول از این جهت که نفت با روند قیمتی کامودیتیها همسو است و بورس کامودیتیمحور تهران به نوسانات قیمت نفت و کامودیتیها واکنش نشان میدهد و ثانیا از این جهت که تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد موجب افزایش پایهپولی شده و به موازات این قضیه شاهد جهش نقدینگی در بطن اقتصاد هستیم و این نقدینگی سیکل تورمی میآفریند و این موضوع سبب استقبال از بازارهای دارایی و بهخصوص بورس را فراهم میکند، بنابراین میتوان نوسانات قیمت نفت را بهعنوان یکی از سیگنالهایی درنظر گرفت که لازم است سرمایهگذاران در تحلیلهای خود برای آن اهمیت وافری قائل شوند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات