دنیایاقتصاد- عاطفه چوپان : تشدید سرخپوشی در بازار سرمایه تهران بهدنبال حملات شب گذشته اسرائیل به غزه باعث سقوط شاخصکل از مهمترین محدوده روانی در مقطع کنونی شد. شاخصکل بعد از چندینبار توقف در مرز دومیلیون واحد سرانجام روز گذشته این محدوده را از دست داد تا برخلاف انتظار تحلیلگران نیمه دوم سال برای این بازار نیمه پر افتی باشد.
با وجود اینکه روز گذشته مهمترین دلیل ریزش شاخصکل از سوی ریاست سازمان بورس ریسک سیاسی عنوان شد، اما تحلیلگران، عملکرد سیاستگذار بهخصوص در چند ماه گذشته را در بیشواکنشی بازار به جنگ خارج از مرزها، بسیار حائزاهمیت میدانند. یکی از نکات قابلتوجه در بازار سرمایه روز گذشته خروج پول سنگین (۵۵۵میلیاردتومان) از صندوقهای قابل معامله بورس و فرابورس بود که این موضوع شائبه سودجویی برخی از صندوقها را توسط تحلیلگران پررنگ کرد. حضور فعال حقوقیها در بازار پرالتهاب روز گذشته در حالی رقم خورد که بازارگردانان همچنان ممنوعالفروش بودند.
افزایش ریسک جنگ در غیبت حمایتها
علی عصاری، تحلیلگر بازار سرمایه گفت: این جنگ اگرچه ربط مستقیمی به ایران ندارد اما اسم ایران در تمام تحلیلها هست و خواهناخواه ما نیز درگیر این جنگ هستیم. طبیعی است که در یک فضای ناامن جنگی، داراییها به سمت سرمایههای امنی مانند طلا و دلار برود. تا زمانیکه درگیریها ادامهدار باشد فشارها بر بازار سرمایه نیز ادامهدار خواهد بود. در چنین شرایطی موضوع دیگر ارزندگی نیست، الان همه در حال فرار به سمت داراییهای امن هستند. وی ادامه داد: باید منتظر برقراری آرامش در فضای سیاسی بود. در حالحاضر برای بازاری که هیچ حمایتی هم از آن نمیشود، هیچ تحلیلی، از تحلیل سیاسی قدرتمندتر نیست. قطعا آنچه در گذشته اتفاقافتاده در تشدید واکنش بازار به جنگ موثر بودهاست. مثبتهای دستوری بهوسیله ممنوعیتهای فروش که بهعنوان یک اقدام حمایتی انجام شد، بهشدت برای بازار بد بود و بر اساس چنین حمایتی میشد چنین روزی را پیشبینی کرد چون وقتی سمت فروش بسته میشود، این سیگنال به بازار مخابره میشود که وضعیت بد است و تلاش بازارساز نیز بر حفظ سطوح موجود است، نه حمایت واقعی و تقویت خرید. حمایتها از بورس دستوری بود و بالاخره شکسته شد و متاسفانه روز گذشته حقوقیها در صف اول فروش بودند. عصاری گفت: بهنظر من ریزش شاخصکل در پی افزایش ریسکهای سیاسی اتفاق خیلی ترسناکی نیست و شاید حتی با نوسانی کوچک روزهای پیشرو فرصت خرید باشد، اما به جرات میتوان گفت که رشد بازار به نفع سیاستگذار نیست، لذا از آن جلوگیری میشود و از طرف دیگر چون ریزشها به ضررشان نیست، از آن با قدرت جلوگیری نمیشود، با اینوجود با توجه به اینکه سهامداران زیادی در بازار حضور دارند و ضرر هنگفت آنها میتواند باعث اعتراضشان شود، سیاستگذار در ادامه چارهای جز حمایت، دستکم تا بازگشت شاخص به محدوده دومیلیونواحدی ندارد، اما در حالحاضر بازار این روزها کلا سیاسی است و هیچ تحلیل بنیادی یا تکنیکالی برای بازار وجود ندارد. البته سیاستگذار در این وضعیت بر دافعههای بازار دامن میزند.
مریم محبی، تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به اینکه روز گذشته شاهد افت بیش از 50هزارواحدی در شاخصکل بورس بودیم، گفت: تمامی بازار یکدست قرمزپوش بود و حتی صندوقها نیز از این وضعیت مستثنی نبودند، این اتفاق در شرایطی افتاد که گزارشهای 6ماهه نخست سالجاری در حالت مطلوب اعلامشده بود و بازار دلایل کافی برای رشد را داشت، در کنار آن قیمت دلار نیز افزایش پیدا کردهبود و بهنظر میرسید بانکمرکزی در تلاش برای کنترل بهره بانکی است. وی ادامه داد: تمامی دلایل ذکرشده میتوانستند اتفاقات مثبتی باشند و بازار را افزایشی کنند یا دستکم متعادل و مثبت نگه دارند. بدونشک ریزش قابلتوجه بازار سرمایه متاثر از جنگ است، جنگی که بین دو کشور دیگر در حال رخدادن است و بازار سرمایه ایران نیز از آن تاثیر میگیرد، چراکه بازار سرمایه ثبات، قوام و پایداری لازم را ندارد و به تمامی اتفاقات واکنش منفی نشان میدهد. هر اتفاقی که میافتد، برای بازار سرمایه زنگ خطر است و این نشاندهنده عدمبلوغ این بازار و ترس سهامداران است. محبی افزود: به شخصه دلیل اصلی این اتفاق را جنگ، نرخ بهره، نرخ دلار و... نمیدانم، بلکه معتقدم بازار ما در حال مواجهه با بحران بلندمدتتری است و آن صندوقهای سرمایهگذاری متعدد است که سازمان بورس به آنها مجوز دادهاست. این باعثشده داراییهای نقدی موجود در صندوقها روی بازار کمعمق ما تاثیرگذار باشند. ما رویکرد مناسبی در برخورد با رفتارهای غیراخلاقی در بازار سرمایه نداریم و صندوقهای بورسی بهجای اینکه هدف اصلی خود را حمایت از بازار سرمایه قرار دهند، به کسب سود از روشهای غیراخلاقی در این بازار رویآوردهاند. این تحلیلگر اظهار کرد: در چنین شرایطی امکان تعلیق بازار سرمایه و توقف معاملات را نیز برای کوتاهمدت منطقی نمیبینم، مگر اینکه سازمان حقیقتا به این نتیجه برسد که افزایش تعداد صندوقها بهجز واردکردن آثار مخرب بر تکتک نمادهای بورسی و ظلم به جامعه سهامدار تاثیر دیگری ندارد. متاسفانه صندوقها با عنایت به اینکه قدرت، دارایی و توان دارند از موقعیت خود سوءاستفاده کرده و در نهایت جامعه سهامداری را متضرر میکنند. سازمان بورس باید تصمیم جدی درخصوص صندوقهایی که عملکرد غیرحرفهای داشتند، گرفته و با آنها برخورد کند، در غیر اینصورت بحرانی جدی در بخش صندوقها، بازار سرمایه و بازار پول خواهیمداشت.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات