دنیایاقتصاد- محمدفاضل نوربخش : شفافیت اطلاعات از هر نوع آن همانند مالی، دستورالعمل و سیاستگذاری و غیره همواره بهعنوان یکی از موثرترین متغیرها در تعیین استراتژی سرمایهگذاری برای حقوقیها و حقیقیها در بازارهای مالی همچون بورس اوراقبهادار تهران مطرح بودهاست.
بهرغم این موضوع برخی از شرکتها، بنگاهها و بهخصوص سازمانها بهعنوان مسوول تهیه این گونه از دادهها همواره انگیزه دارند برای حفظ منافع خود به تحریف اطلاعات بپردازند، از اینرو میتوان گفت؛ هنگامی که این توده اخبار مثبت یا منفی انباشته به نقطه اوج خود میرسد و قبل از انتشار عمومی به یکباره وارد بازار میشود، در نهایت منجر به سقوط یا رشد جهشگونه قیمت سهام میشود، بنابراین میتوان گفت که عدمشفافیت اطلاعات، ریسک تغییرات ناگهانی و رنجکشی قیمت سهام را افزایش داده و در نهایت روی شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران تاثیر میگذارد.لذا در گزارش منتشرشده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۲ با عنوان «بورس چگونه نابورس شد؟»؛ دلیل اصلی این تغییر روندها، میتواند وجود رانت اطلاعاتی برای عدهای محدود باشد که رفتار سرمایهگذاران در بورس، نحوه تصمیمگیری، تخصیص منابع مالی، قیمتگذاری و ارزیابی بازده شرکتها را تحتتاثیر قرار میدهد. شرایط مبهم و اشتباهات شناختی که در روانشناسی انسان ریشه دارد، باعث میشود که سرمایهگذاران در شکلدهی انتظارات خود، مرتکب اشتباه شوند و در نتیجه، رفتارهای ویژهای در هنگام سرمایهگذاری در بازارهای مالی از خود بروز دهند و در نهایت نیز با رفتارهایی همچون حرکتهای تودهای یا خریدهای هیجانی با دید شناسایی سود در بازه زمانی کوتاهمدت یا موجسواری اقدام کنند.
رانت؛ دست پشتپرده تغییرات
بدونتردید امروزه، در بازار سرمایه با چالشهایی روبهرو هستیم که یکی از آنها عدمبرقراری تعادل بین شفافیت گزارشهای مالی و عدمارائه اطلاعاتی است که برای سرمایهگذاران از حساسیت و اهمیت زیادی برخوردار است. بررسی علل و شرایط پدیدآورنده رسواییها، نشاندادهاند که فقدان نظارت بر مدیریت و حاکمیت ناقص سهامداران شرکتها، بر نحوه اداره امور، بههمراه سپردن اختیارات نامحدود به مدیران اجرایی، زمینه مساعدی را برای سوءاستفاده آنها فراهم خواهد ساخت. جلوگیری از بروز چنین شرایطی مستلزم اعمال حاکمیت صحیح سهامداران از طریـق نظارت دقیق بر مدیریت اجرایی و گزارشگری صحیح و بموقـع اطلاعات است که در مجموع تحتعنوان فرآیند حاکمیت شرکتی شناخته میشود. حال این موضوع نیز در برابر اخبار تصمیمساز در سطح کلان نیز میتواند صادق باشد، بهطوریکه عدمافشای اخبار مهم از نهاد رسمی بهصورت کلان و از طریق رسانههای رسمی، نهتنها آسیب شدیدی را به اعتماد عمومی مردم وارد میکند، بلکه ضربات سنگینی را نیز به بازارهایی همچون سهام میزند. با توجه به نظریه مودیلیانی و میلر این تئوری فرض میکند که چون تصمیمگیران اغلب به اطلاعات بهتری نسبت به سرمایهگذاران خارجی دسترسی دارند، لذا آنها سهام شرکت را زمانی که قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتیاش باشد، میفروشند و زمانی که قیمت سهام پایینتر از ارزش ذاتی باشد، آنرا خریداری میکنند، سرمایهگذاران نیز این پرسپکتیو را درک کرده و در نتیجه معاملات غیرقانونی سهام را بهعنوان یک علامت منفی میبینند. با توجه به تئوری علامتدهی، اطلاعات نامتقارن بین سرمایهگذاران داخلی و خارجی میتواند یک امتیاز ناعادلانه را برای سرمایهگذاران داخلی در بازارهای مالی ایجاد کند. شواهد و بررسیها حاکی از آن است که بورس تهران، با کارکردهای اولیه و کلیدی یک بازار سرمایه کارآ فاصله گرفتهاست. اصولا بورس باید بازار کارآیی باشد که در آن اطلاعات برای همه بازیگران، قابلدسترس و شفاف باشد تا یک بازار رقابتی را شکل دهد؛ اما بهکارگیری سیاستهای نادرست باعث شدهاست که بورس تبدیل به «نابورس» شود. از دلایل مهم تبدیلشدن بورس تهران به پدیدهای متفاوت و ناکارآ، وجود رانتهای اطلاعاتی گسترده در این بازار است.
در سالجاری دلیل ریزش شاخصکل در۱۷اردیبهشت۱۴۰۲ مدتها بعد از افشای نامه نرخ خوراک، مشخص شد. یک مثال که ناکارآیی عیان در بازار بودهاست. در این میان نیز لازم به ذکر است؛ اگرچه قیمت نرخ گاز خوراک برای شهریور ماه قابل پیشبینی بوده، اما عدمافشای بموقع اطلاعات میتواند گمانهزنیها برای ایجاد یک رانت اطلاعاتی را تقویت کند. این موضوع میتواند تایید کند که دلیل اصلی این تغییر روندها، احتمال وجود رانت اطلاعاتی برای عدهای محدود بودهاست، بهعبارتی این رفتار اخیر سرمایهگذاران در دقایق انتهایی بازار روز چهارشنبه که استارت روند صعودی بازار زدهشد، میتواند عمدتا به دلیل این باشد که رفتار سرمایهگذاران از عوامل بسیاری متاثر است که یکی از عوامل اصلی این ابهامات رفتاری، موضوع عدماطمینان و عدمشفافیت اطلاعات است. شفافیت اطلاعات عبارت است از افزایش جریان بموقع و قابلاتکای اطلاعات اقتصادی، مالی، اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان قرار گیرد. همچنین عدمشفافیت اطلاعات بهعنوان ممانعت عمدی از دسترسی به منابع خبری، ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت مربوط بودن و کیفیت اطلاعات ارائهشده تعریف شدهاست که مجموع این عوامل در سه زمان واکنشهای متفاوتی را در پیش دارد، بهطوریکه این واکنشها قبل از انتشار که بهعنوان پیشخوری خبر شناخته میشود، بروز مییابد و بخشی از روند متاثر از اطلاعات طی میشود، واکنش بعدی حین انتشار و همچنین مدت زمان کوتاهی بعد از انتشار است که در قاب کلی میتوان به عموم سرمایهگذاران اشاره کرد که رفتاری همسو با تغییر جهت احساسی بازار از خود به نمایش میگذارند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات