کدال مغفول و تورم محبوب

دنیای‌اقتصاد – علی عبدالمحمدی : بورس تهران همچنان به حرکت کج‌‌‌‌‌‌دار و مریز خود در حوالی سطح مهم و روانی ۲‌میلیون‌واحدی ادامه‌می‌دهد. رصد تحرکات و نوسانات تالار شیشه‌ای در روزهای اخیر گویای این نکته است که بازار در این روزها در خنثی‌‌‌‌‌‌ترین حالت ممکن خود قرار دارد و هیچ روند خاصی در کلیت آن برقرار نیست. می‌توان گفت که بخش‌اعظم دلیل بروز چنین شرایطی در متن معاملات سهام، فقدان محرک در بازار است که سبب‌شده تا زورآزمایی خریداران و فروشندگان در صحنه معاملات منجر به شکل‌گیری روند خاصی نشود. به‌علاوه ارزش معاملات پایین توام با خروج پول حقیقی نیز که تکراری‌‌‌‌‌‌ترین داستان سال‌جاری بورس تهران است، همچنان برقرار است.


 بازار در آینه آمار
روز گذشته، شاخص‌کل بورس تهران با کاهش ارتفاع ۰.۴۱‌درصدی همراه شد و نهایتا در سطح ۲‌میلیون و ۱۷‌هزار‌واحدی، کار خود را به اتمام رساند. نماگر هم‌‌‌‌‌‌وزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوب‌تری نمایش می‌دهد، ۳‌هزار و ۲۶۰واحد از ارتفاع خود را از دست داد و با این افت ۰.۴۶‌درصدی، در آستانه از دست‌دادن مجدد کانال ۷۰۰‌هزار‌واحدی قرارگرفت. شاخص‌کل فرابورس نیز به‌عنوان نماینده سهام فرابورسی، روز گذشته را با افت ۰.۵۳‌درصدی به اتمام رساند تا هر سه نماگر اصلی بازار سهام در روز گذشته، با سرخپوشی کامل، معاملات روز دوشنبه بازار سهام را به پایان برسانند.

 قهر ادامه‌دار حقیقی با بازار سهام
مساله‌ای که در ماه‌های اخیر تبدیل به یکی از گزاره‌‌‌‌‌‌های پرتکرار محافل بورسی شده‌است، خروج پول حقیقی از صحنه معاملات بازار سهام است. با توجه به اینکه سرمایه‌گذاران حقیقی، چشم‌‌‌‌‌‌انداز رشدی برای کلیت بازار سهام در ادامه مسیر معاملاتی متصور نیستند، به عرضه سهام خود در نمادهای معاملاتی مختلف اقدام می‌کنند. به‌عبارت دیگر در شرایط کنونی که بازار سهام‌ در مدار صعودی قرار ندارد، ریسک نقدبودن از ریسک سهامدار بودن کم‌‌‌‌‌‌تر است و به همین دلیل، بسیاری از سهامداران حقیقی ترجیح می‌دهند فعلا از دور نظاره‌‌‌‌‌‌گر معاملات تالار شیشه‌ای باشند. فقدان محرک در کلیت بازار سهام، یکی از مهم‌ترین عواملی است که وضعیت این‌چنینی را در جریان معاملات رقم‌زده است. در جریان معاملات روز گذشته بورس تهران، ۲۷۷‌میلیارد‌تومان نقدینگی حقیقی از بازار سهام خارج شد. افزون‌بر این ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز که شامل سهام و حق‌تقدم می‌شود، ‌‌‌‌‌‌ رقم ۴‌هزار و ۲۴۳‌میلیارد‌تومان را ثبت کرد.

 توجه به تورم و بی‌‌‌‌‌‌توجهی به کدال
دلایل استقبال از یک بازار خاص در اقتصاد ایران، در سال‌های اخیر همواره به چشم‌‌‌‌‌‌انداز انتظارات تورمی گره‌خورده است. این موضوع در بازارهایی مانند ارز، طلا و سکه امری عادی است، اما یک بازار سهام کارآ باید علاوه‌بر تطابق خود با انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز، دلایل رشد دیگری را نیز در بطن خود داشته‌باشد. برای مثال اطلاعات و گزارش‌ها و صورت‌های مالی منتشره در کدال باید توان شکل‌دهی به روندها را در بازار سهام داشته باشند، اما نکته قابل‌توجه در این اثنا این است که پس از فعل و انفعالات حادث‌‌‌‌‌‌شده در معاملات سال‌۹۹ بورس تهران، اعتماد از صحنه معاملات تالار شیشه‌ای رخت بربسته و روند بازار در دو سه سال‌اخیر به‌گونه‌ای بوده که کوچک‌ترین اهمیتی برای مسائل بنیادی درنظر نگرفته است.


به کرات در تحلیل‌های کارشناسان بازار سهام دیده‌شده که کدال را به‌عنوان عامل تاثیرگذار بر بازار سرمایه ذکر کرده و به اهمیت وافر گزارش‌های منتشره در این سامانه اشاره کرده‌‌‌‌‌‌اند، اما با وجود اهمیتی که این گزارش‌ها و اطلاعات مندرج در آن برای بررسی وضعیت بنیادی شرکت‌ها در اختیار سهامداران قرار می‌دهد، سرمایه‌گذاران و اهالی بورس تهران، هیچ‌گاه، به‌طور جدی و دقیق، اطلاعات منتشره شرکت‌ها و تغییرات آن را در تصمیمات خود برای خرید و فروش سهام لحاظ نکرده‌اند و بازار از این ناحیه نتوانسته برای خود، محرک خاصی دست‌وپا کند؛ این در حالی است که یکی از مهم‌ترین سبک‌‌‌‌‌‌های تحلیل در تالار شیشه‌ای یعنی تحلیل بنیادی، بر مبنای همین اطلاعات شکل ‌گرفته‌است و با توجه به عدم‌توجه بازار به کدال و وضعیت بنیادی شرکت‌ها، موضوعی مثل تخصص‌داشتن در تحلیل بنیادی شرکت‌ها، مهجور واقع‌شده و به حاشیه رانده می‌شود.

در مقابل، بازار هرچه در سال‌های اخیر از توجه به متغیر‌‌‌‌‌‌های بنیادی در کلیت خود فاصله گرفته، در سمت دیگر، به موضوع انتظارات تورمی و جهش‌‌‌‌‌‌های ارزی، واکنش مثبت داشته‌است. برای مثال می‌توان ‌بخشی از علل رشدی که در سال‌های ‌۹۸ و ۹۹ در بورس تهران به‌وقوع پیوست را به افزایش نرخ ارز در سال‌۹۷ نسبت داد که بازار سهام جاماندگی خود در سال‌های گذشته را نسبت به نوسانات شاخص ارزی جبران کرد. از سوی دیگر در پاییز سال‌۹۹، رویدادی مثل انتخابات آمریکا در پیش بود و بسیاری از مردم در ابتدای سال‌ پیش‌بینی می‌کردند که دونالد ترامپ در رقابت با جو بایدن پیروز شود و برای چهار سال‌دیگر سکان هدایت کاخ‌سفید را عهده‌‌‌‌‌‌دار باشد، همین موضوع باعث شد که بدبینی‌‌‌‌‌‌های مفرط نسبت به آینده اقتصادی و سیاسی کشور اوج بگیرد و این موضوع یکی از محرک‌هایی بود که قطار قیمت‌های آن روزهای بورس تهران را در کنار عواملی مانند کاهش معنادار نرخ بهره بین‌‌‌‌‌‌بانکی و فوران نقدینگی حقیقی به سطوحی باورنکردنی رساند؛ در واقع در آن مقطع انتظارات تورمی به نهایت خود رسیده بود و مردم در تکاپوی حفظ ارزش پول خود راهی بازارهای دارایی مختلف از جمله بازار سهام شدند.


افزون بر این در نیمه دوم سال‌گذشته نیز بعد از ناآرامی‌های سیاسی و اجتماعی که در کشور رخ‌داد، نوعی بدبینی نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی کشور شکل‌گرفت و قیمت دلار در جریان یک روند صعودی چندماهه توانست با افزایش ۱۰۰‌درصدی از کانال ۳۰‌هزار‌تومانی به کانال ۶۰‌هزار‌تومان برسد. به موازات این ماجرا بورس تهران نیز با افزایش شتاب قیمت‌ها همراه شد و شاخص‌های سهامی قله‌‌‌‌‌‌هایی که در سال‌۹۹ موفق به فتح آن شده‌بودند را مجددا فتح کردند و برای یک دوره ۶ ماهه، شاهد یک دوران پرزرق و برق در صحنه معاملات سهام بودیم.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید