چراغ کم‌سوی صنعت برق

دنیای‌اقتصاد - علی قاسمی : بسیاری از شرکت‌های بورسی برای اهداف مختلف، از جمله نوسان و بهبود قیمت سهام، سودهای موهومی و عجیبی را در صورت‌های مالی خود شناسایی می‌کنند. اما اینکه تا چه حد بتوان به سود‌‌‌های حسابداری شرکت‌ها برای تعریف یا نکوهش آنها تکیه کرد، مساله‌ای است که عموم بازار به آن توجهی ندارد. بازار به رشد سود‌‌‌هایی تکیه دارد که واقعی نیستند. اگر روزی اعداد و ارقام صورت‌های مالی واقعی شده و هزینه‌‌‌های استهلاک تحت عنوان جریان نقدی که در شرکت پس‌انداز می‌شود، از سود‌‌‌های حسابداری کسر شود، معلوم نیست که سهامداران را دوباره خوشحال می‌کند یا خیر.
کم نشدن هزینه‌‌‌‌‌‌ استهلاک از صورت‌های مالی و رشد غیرواقعی سودآوری در این شرکت‌ها، به دخالت دولت در این شرکت‌ها انجامیده و دولت هرکاری می‌کند تا سودآوری آنها را کاهش دهد؛ غافل از اینکه سود واقعی و اقتصادی شرکت‌ها هر روز آب می‌رود. شاید نتوان استهلاک را هزینه نام برد. در واقع این استهلاک، پس‌اندازی برای شرکت است تا بتواند تجهیزات خود را در مواقع نیاز به‌روز نگه دارد. در این روزها، خبرهایی از تجدید ارزیابی در بازار دست به دست می‌شود که می‌‌‌تواند برای اهالی حرفه‌‌‌ای بورس خوشحال‌کننده باشد و این شفافیت است که سرمایه را به بهترین شکل تخصیص خواهد داد. اما معضل جدیدی که بعد از تجدید ارزیابی دارایی‌‌‌ها گریبانگیر عمده صنایع بورسی است، قوانین سفت و سخت دولت برای برخی از صنایع است.

این دخالت‌‌‌های گاه و بیگاه سبب شده است تا صرفه اقتصادی عمده شرکت‌های بورسی از بین برود. با رها شدن از بند سودهای حسابداری صورت‌های مالی و با چرتکه انداختن ساده می‌‌‌توان به این موضوع دست یافت که سود‌‌‌های صنایع بورسی، آن چیزی نیستند که باید باشند؛ یعنی فاصله بازده حقوق صاحبان سهام با بازده مورد انتظار فعالان اقتصادی آن‌‌‌قدر تفاوت پیدا کرده است که عملا سود‌‌‌های ثبت‌شده در صورت‌های مالی نیز بسیار کمتر از مورد انتظار هستند. این دو مقوله به این معنی است که پس از تجدید ارزیابی دارایی‌‌‌ها نیز باید دخالت‌‌‌های دولتی در صنایع بورسی کاهش یابد؛ چرا که در این صورت، بازده حقوق صاحبان سهام نیز در شرکت‌ها واقعی می‌شود. یکی از صنایعی که اکنون با افت سودآوری دلاری همراه شده است و به نظر می‌رسد رکوردشکنی سود دلاری آن در سال گذشته کاملا موهومی است، صنعت نیروگاه است. با وجود‌‌‌ آنکه رکورد سود ریالی این صنعت در سال گذشته به ثبت رسید، اما بازار آن‌طور که از صنایع ریالی دیگر استقبال کرد، به صنعت نیروگاه میلی نشان نداد. این صنعت از آبان سال گذشته تا اردیبهشت‌ماه یعنی کف و سقف تاریخی ثبت‌شده در بورس، بازدهی ۱۰۱درصدی را به همراه داشته است. این در حالی است که شاخص هموزن، در این مدت، رشد ۱۳۱درصدی را ثبت کرده است. همچنین در میان صنایع ریالی که طی مدت مذکور بازدهی بالای ۱۵۰درصد و حتی ۲۰۰درصد را به ثبت می‌‌‌رسانند، چراغ صنعت برق کشور خاموش ماند و تقریبا جزو کم‌بازده‌‌‌ترین صنایع ریالی در مدت یاد شده بود.

سقوط سود دلاری
نگاهی به تحولات در صنعت نیروگاهی نشان می‌دهد که اوضاع برخی از صنایع وخیم‌‌‌تر از حد تصور است. بررسی‌‌‌ها از روند سودآوری دلاری صنعت نیروگاهی بازار سرمایه نشان می‌دهد که این صنعت با افت سودآوری شدیدی همراه شده است. از ابتدای دهه 90 تاکنون سود شرکت‌های نیروگاهی به‌ندرت از 45میلیون دلار عبور کرده است. طی 11سال اخیر صنعت نیروگاهی تنها 5سال موفق شده است بیش از 45میلیون دلار سود را به ثبت برساند. صنعت برق در سال‌های 94 و 95 سودی نزدیک به 145میلیون دلار را به ثبت رسانده است. ضمن اینکه شرکت‌های نیروگاهی در سال 96 به اوج سودآوری دلاری رسیده و رکوردشکنی کردند، به طوری که سود خالص دلاری این صنعت به بیش از 200میلیون دلار رسید. این در حالی است که سهام برخی از شرکت‌های بزرگ فعلی که اکنون در بورس مورد معامله قرار می‌‌‌گیرند، در آن زمان خارج از بورس بودند و برخی از آنها چند سالی است که عرضه اولیه شده‌‌‌اند. می‌‌‌توان رشد سودآوری این صنعت در آن زمان را ناشی از سرکوب دلار و ثبات اقتصادی در دوران برجام دانست. اما باید این نکته را در نظر گرفت که در دوران سرکوب نرخ ارز، طبیعتا نیروگاهی‌‌‌ها نیز به‌سختی خود را به جاماندگی تورمی قبل رسانده و در ثبت سود دلاری رکوردشکنی کردند. اما پس از شوک ارزی دوباره این صنعت از دلار جامانده است، به طوری که تنها تا سال97 سود دلاری بالای 45میلیون دلار ماند. سود دلاری این صنعت در سال مذکور، حدود 90میلیون دلار بود. هرچند طی سال‌های اخیر بازدهی دلاری این صنعت بالا بوده است و حداقل 4برابر دلار طی 10سال به سهامداران این صنعت بازدهی تعلق گرفته است، اما این بازدهی بیشتر تحت‌تاثیر دارایی این صنعت بوده است؛ همان‌طور که در صنایع دیگر نیز تقریبا این چنین است. اما سود واقعی این صنعت به لحاظ دلاری باید بیش از اینها باشد. اگر سیاست درستی در خصوص این صنعت اتخاذ نشود، احتمالا با کاهش هزینه‌‌‌های استهلاک از سود صنعت برق، تقریبا این صنعت در منجلاب زیان خواهد رفت که بیرون آمدن از آن کار دشواری است.

طی سال‌های پس از تحریم نیز، سه جهش ارزی که کشور با آن روبه‌رو شد، تقریبا نیروگاهی‌‌‌ها را در گوشه رینگ نگه داشت. دولت طی این سال‌ها اجازه افزایش نرخ را به این صنعت آن‌طور که منطقی است، نداد. به همین دلیل، با وجود آنکه نرخ‌های سوخت در این صنعت با دلار تقریبا همخوانی داشت، سرکوب نرخ به بهانه حمایت از مصرف‌کننده تداوم یافت. همین امر سبب شد تا صنعت برق، با افت سود دلاری همراه شود. با توجه به آنکه تقریبا فنر دلار مانند دهه‌‌‌های گذشته فشرده نمی‌شود و دولت به اجبار دلار را با تورم تعدیل می‌کند، احتمالا اگر سیاست درستی در خصوص این صنعت اتخاذ نشود و دولت در برنامه‌‌‌های توسعه آینده سایه دخالت خود را از برق کشور قطع نکند، سود دلاری شرکت‌ها به روند کاهشی ادامه خواهد داد. طی سال‌های اخیر با وجود آنکه سود دلاری صنعت برق زیر 45میلیون دلار بوده و تقریبا ثبات نسبی را تجربه کرده است، اما همان‌طور که اشاره شد، این صنعت هنوز صرفه اقتصادی کافی برای سرمایه‌گذاری ندارد. اکنون سرمایه‌گذاری اقتصادی برای تولید هرمگاوات برق در نیروگاه‌‌‌های گازی و سیکل ترکیبی به طور متوسط 500هزار یورو آب می‌‌‌خورد. با توجه به آنکه بازده مورد انتظار در کشور نزدیک به 40درصد است، سودسازی این‌چنینی صنعت برق، چنگی به دل نمی‌‌‌زند. با جهش‌‌‌های ارزی آینده که با سیاست‌‌‌های فعلی دور از انتظار هم نیست، همچنان روند سودآوری دلاری این صنعت مورد تهدید قرار گرفته و سرمایه‌گذاری در صنعت برق کشور، تحدید می‌شود.

بررسی صورت‌های مالی نیروگاه‌‌‌ها در نیمه اول سال‌جاری نیز نشان می‌دهد که سود دلاری این صنعت در 6ماه ابتدایی سال 1402، حدود 15میلیون دلار بوده است که این میزان نسبت به 6ماه ابتدایی 11سال گذشته بی‌‌‌سابقه است. افت سودآوری دلاری این صنعت در 6ماه ابتدایی سال به حدی بی‌سابقه بوده که در 6ماه ابتدایی سال‌های اخیر نیز سود دلاری این صنعت بالای 30میلیون دلار بوده است. این امر سیگنال قوی در جهت تضعیف این صنعت در سال‌جاری است. اگر در نیمه دوم شرکت‌های نیروگاهی نتوانند نرخ‌های خود را به دلار نزدیک کنند، احتمالا این سناریو تقویت نیز خواهد شد.

کدال از نیروگاه چه می‌‌‌گوید؟
گزارش‌‌‌های آبان‌ماه صنعت نیروگاه نشان می‌دهد احتمال آنکه نیمه دوم خوبی در انتظار این صنعت باشد، بسیار پایین است، به طوری که از شهریورماه روند نزولی درآمدهای این صنعت آغاز شده است. درآمد «بکهنوج» نسبت به مهرماه تقریبا نصف شده است. هرچند گزارش‌‌‌های «بمپنا» و «بزاگرس» هنوز منتشر نشده است، اما مجموع درآمد این صنعت در آبان‌ماه، حدود 425میلیارد تومان بوده است. با توجه به اینکه وزن این دو نماد در مجموع درآمد صنعت پایین است، تقریبا می‌‌‌توان گفت درآمد آبان‌ماه نسبت به مهرماه افت قابل‌توجهی داشته است؛ چرا که در مهرماه درآمد این صنعت، حدود 614میلیارد تومان است.  مجموع درآمد تابستان این صنعت، حدود 2هزار و 350میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که مجموع درآمد دوماه اخیر این صنعت، ‌هزار میلیارد تومان بوده است. بعید است که درآمد پاییز به درآمد تابستان برسد و از آن عبور کند. همچنین تجربه نشان داده است که درآمد زمستان این صنعت نیز چندان بهتر از پاییز نخواهد بود. بنابراین احتمالا نیمه دوم سبزی انتظار نیروگاهی‌‌‌ها را نمی‌‌‌کشد.

مقدار تولید و فروش، در این صنعت نشان می‌دهد که نیروگاهی‌‌‌ها مطابق سال‌های گذشته در فصول پیش‌‌‌رو با افت تقاضا همراه شده و مقدار فروش آنها کاهش می‌‌‌یابد. کاهش تقاضای برق در فصول آینده سبب شده است تا نرخ‌های فروش نیز تحت‌تاثیر قرار گیرد. نرخ‌های فروش در این صنعت از ابتدای سال تغییر به‌خصوصی نداشته و برخی از آنها طی چند ماه اخیر با کاهش نیز همراه بوده‌اند. بنابراین در صورتی که نرخ‌ها ثابت بماند، این صنعت سرنوشت خوبی نخواهد داشت. اما اگر افزایش نرخ نصیب این صنعت شود، احتمالا درآمد این صنعت باثبات خواهد شد.

سرنوشت نیروگاهی‌‌‌ها تا پایان سال
صنعت نیروگاه تا پایان سال‌جاری، احتمالا با افت فروش و سودآوری همراه خواهد شد. بررسی‌‌‌ها از روند درآمد فروش در مهر و آبان‌ماه از ضعف این صنعت در پاییز حکایت دارد. بنابراین به نظر می‌رسد پاییز خزانی در انتظار این صنعت باشد. در زمستان نیز انتظار وقوع اتفاق عجیب و غریبی برای این صنعت وجود ندارد. بنابراین در صورتی که نرخ‌های فروش امسال تغییر خاصی نداشته باشد، انتظار می‌رود سود این صنعت در نیمه دوم سال نسبت به نیمه اول کاهش یابد. با این حال، با توجه به رشد سودآوری این صنعت در نیمه اول نسبت به نیمه اول سال گذشته، رشد سود خالص صنعت تقریبا 50درصد رشد خواهد کرد؛ چرا که سود احتمالی این صنعت در پایان 1402 حدود 2هزار و 600میلیارد تومان خواهد بود و سود سال قبل، نیز‌ هزار و 700میلیارد تومان به ثبت رسیده است. اگر این رویه ادامه یابد، سود احتمالی دلاری این صنعت حدود 45میلیون دلار خواهد بود. اگر این سناریو تقویت شود، احتمالا صنعت نیروگاه بازدهی بالایی نخواهد داشت.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید