دنیای اقتصاد-علی عبدالمحمدی : معاملات بورس تهران در روز گذشته با افت شاخص کل و رشد شاخص هموزن پیگیری شد. در جریان معاملات روز گذشته بازار سهام، نماگر اصلی بازار سهام، ۰.۰۹ از ارتفاع خود را از دست داد و مجددا به محدوده بین ۲میلیون تا ۲میلیون و ۱۰۰هزار واحدی رسید. در معاملات روز گذشته، بازار فشار فروش چندانی را تجربه نکرد و نکته قابل رصد از دادوستدهای روز گذشته بازار سهام، نبود فروشنده قوی در کلیت بازار بود.بازار فروشندگان دست به ماشه را با سرخپوشیهای ماههای اخیر فراری داده است و سرمایهگذاران و سهامدارانی که در این مدت در بازار باقی ماندهاند، درواقع دیگر علاقه وافری به فروش سهام تحت تملک خود ندارند.
فقدان نقدینگی در بازارها
در معاملات روز گذشته بورس تهران، ۱۸میلیارد تومان نقدینگی حقیقی وارد بازار سهام شد و ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز رقم ۴هزار و ۳۵میلیارد تومان را ثبت کرد. در روز گذشته شاخص کل فرابورس نیز مانند شاخص کل بورس با کاهش ارتفاع همراه شد. بررسی نوسانات قیمتها در تالار شیشهای و دیگر بازارهای دارایی نشان میدهد که بازارها در کلیت خود از فقر نقدینگی رنج میبرند. این موضوع در گزارش روز گذشته «دنیایاقتصاد» تحت عنوان سرنخ رفتار سرد بورس نیز عنوان شد: رصد بازارهای معاملاتی نشان میدهد که بازارها از فقدان نقدینگی رنج میبرند.
نرخهای سود بدون ریسک در ماههای اخیر افزایش معناداری را تجربه کردهاند و چنین موضوعی بازدهی موردانتظار سرمایهگذاران را از بازارها افزایش داده است. برخی از صندوقهای بادرآمد ثابت تا مقادیر ۳۰درصد نیز سود پرداخت میکنند و گواهی سپرده بانکها نیز که سود ۳۰درصدی داشت نیز از دیگر ابزارهایی است که چنین امکانی را برای سرمایهگذاران فراهم کرده است. در نتیجه چنین عواملی سبب شده تا بازارها تهی از نقدینگی سرشار و سیال باشند. این موضوع اخیرا خود را در معاملات بازار ارز نشانداد و با وجود بروز ریسک سیاسی، تقاضای سفتهبازانه به میزانی نبود که بتواند کنترل و افسار بازار را از دست بانک مرکزی خارج کند.
آمارهای پولی چه میگویند؟
سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، تحرکات صعودی را از بازارها سلب کرده است و بازیگران بازارها نسبت به آینده هیچ بازاری اطمینان ندارند. همین موضوع سبب شده است با نمایان شدن کوچکترین تحرکات نزولی در بازارها، جریان فروش در بازارها تشدید شود. بانک مرکزی اخیرا دادههای مربوط به رشد نقدینگی و پایه پولی را در سایت خود اعلام کرده است که بررسی این اعداد و ارقام نکات جالب توجهی را نشان میدهد. در سنوات اخیر، همواره تاکید خاصی بر کنترل رشد نقدینگی بهعنوان یکی از مهمترین پارامترهای اثرگذار بر روند تورم وجود داشته است، نرخ رشد سالانه نقدینگی که در مهر۱۴۰۰ به ۴۲.۸۲درصد رسیده بود، با سیاست کنترل رشد مقداری ترازنامه بانکها توسط بانک مرکزی، به ۲۵.۱۵درصد در دیماه رسید که کمترین مقدار این متغیر از خرداد۹۸ به بعد محسوب میشود.
نرخ رشد سالانه پایه پولی در فروردینماه سال جاری، یکی از تاریخیترین مقادیر خود را در سطح ۴۵درصد ثبت کرد؛ اما پس از آن روند نزولی در این پارامتر آغاز شد و در پایان دیماه، رشد نقطه به نقطه پایه پولی به ۳۱.۶۸درصد رسیده است. بررسیها نشان میدهد بانک مرکزی در ماههای اخیر در هدایت رشد سالانه نقدینگی به سمت میانگین بلندمدت خود موفق عمل کرده است. میانگین رشد سالانه نقدینگی از سال ۹۰ تا ۹۸ در محدوده ۲۶.۴درصدی قرار دارد. اما رشد سالانه پایه پولی با میانگین ۱۹.۳درصدی بین سالهای ۹۰ تا ۹۸ اختلاف معناداری دارد.
در سنوات اخیر، ترکیب اجزای نقدینگی دچار تغییر معناداری شده و همواره درصد رشد پول از شبه پول بیشتر بوده است و این موضوع سبب شده تا سهم پول از اجزای تشکیلدهنده نقدینگی، همیشه در حال افرایش باشد. نسبت پول به نقدینگی از ۱۵درصد در ابتدای سال۹۸ به حوالی ۲۵درصد در ماههای اخیر رسیده است و طبیعتا همراستا با این داستان، شاهد کاهش نسبت شبه پول به نقدینگی بودهایم. افزایش نسبت پول به نقدینگی که گویای شعلهورشدن انتظارات تورمی در اقتصاد ایران است، سبب شده تا سیالیت نقدینگی افزایش یابد و نسبت پول به شبه پول از حوالی ۲۰درصد در فروردین۹۹ به ۳۴درصد در ماههای اخیر برسد.
ادامه مسیر بازار
بازار با نزول اندک خود در روز گذشته، مجددا به مقادیر پایینتر از ۲میلیون و ۱۰۰هزار واحدی بازگشت. طبیعتا محدوده ۲میلیون واحدی برای بازار سهام بهعنوان یک مرز روانی مهم و حمایتی عمل میکند و با شرایط کنونی، شکستن این ناحیه به سمت پایین کمی دور از ذهن به نظر میرسد. همانطور که بالاتر نیز گفته شد، بررسی آمار و ارقام معاملاتی در نمادهای مختلف نشان میدهد که سهام گوناگون موجود در کلیت بازار، فشار فروش آنچنانی ندارند. اما رفتار عجیب و متناقض شاخص کل متاسفانه تحلیلهای کوتاهمدت را نیز با خطا همراه کرده است. ریسکهای سیاسی و سیستماتیکی که در منطقه ظهور کرد، سبب شد تا سهام با قهر و غضب حقیقیها مواجه شود و این موضوع در کنار عدم اعتمادی که د راتمسفر تالار شیشهای وجود داشت، در حکم تیر خلاصی بر پیکر بیجان بازار سهام بود. به هر روی همانطور که گفته شد، آنچه قابل رصد است این است که بازار در کلیت خود برای رشد محرک ندارد و اگر محرکهای مقطعی نیز بروز کنند، سیاستگذار پولی بهگونهای نقدینگی را از بازارها دور نگه داشته است که بازارها از شکلدهی به روند صعودی در کلیت خود ناتوان هستند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات