دنیای اقتصاد : در روزهای اخیر بلوک ۸۵درصدی سهام سرخابیها واگذار شد. با این واگذاریها پرسپولیس رنگ و بوی بانکی و استقلال حال و هوای پتروشیمی به خود گرفت. گروهی از هواداران این دو تیم امیدوارند با مالکان جدید اوضاع مالی این دو تیم بهبود یابد. از سوی دیگر، گروهی از سهامداران شرکتهای خریدار سرخابیها معتقدند تملک این دو باشگاه بدون هیچ پشتوانه درآمدی، منفعتی برای شرکتهای خریدار ندارد؛ مگر اینکه مالکان جدید، برنامهای اقتصادی برای ایجاد درآمد پایدار و سودآور کردن سرخابیها داشته باشند.
سایهروشن سهام سرخابیها
علی عبدالمحمدی: موضوع واگذاری سهام سرخابیها، یکی از سوژههای خبری داغ رسانهها در روزهای اخیر بوده است. فارغ از درستی یا نادرستی و نحوه واگذاری مالکیت این باشگاهها از سوی وزارت ورزش به خریداران که با فشار کنفدراسیون فوتبال آسیا برای اعطای مجوز حرفهای انجام شد، بحثی که داغ شده، این است که آیا این واگذاری برای سرخابیها منفعت خواهد داشت یا خیر؟ آیا تغییری در سودآوری این باشگاهها ایجاد خواهد شد؟ چرا استقلال و پرسپولیس مانند باشگاههای مشابه خارجی درآمد پایدار ندارند؟ باشگاههای مشابه خارجی از چه طرقی درآمد کسب میکنند؟ مطلب حاضر به بررسی این موارد و پاسخگویی به سوالهای طرحشده خواهد پرداخت.
سیر تا پیاز واگذاری
روز دوشنبه، سوم اردیبهشتماه 1403، بلوکهای 85درصدی سهام سرخابیها واگذار شد و پرسپولیس رنگ و بوی بانکی و استقلال حال و هوای پتروشیمی به خود گرفت. 85درصد از سهام پرسپولیس، 3هزار و 190میلیارد تومان و همین میزان از سهام استقلال 2هزار و 748میلیارد تومان فروخته شد. سهامدار جدید استقلال، صنایع پتروشیمی خلیجفارس است. پرسپولیس نیز به کنسرسیومی متشکل از بانکهای شهر، ملت، تجارت، صادرات، رفاه و اقتصاد نوین واگذار شده است.
روز گذشته با امضای اسناد واگذاری بین طرفین، مراسم رسمی واگذاری مالکیت استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی به انجام رسید. در مراسمی که به همین منظور و با حضور وزرای امور اقتصادی و دارایی و ورزش و جوانان، سرپرست سازمان خصوصیسازی، مدیران عامل دو باشگاه و پیشکسوتان فوتبال برگزار شد، اسناد مربوطه بین نمایندگان کنسرسیومهای بانکی و پتروشیمی خریدار دو باشگاه، با وزیر ورزش و جوانان، به امضا رسید. براساس این گزارش، در این مراسم که با حضور پرشمار نمایندگان رسانههای گروهی و در محل وزارت اقتصاد برگزار شد، وزیر ورزش و جوانان طی سخنانی، واگذاری رسمی دو باشگاه سرخابی به بخش خصوصی را بهترین روز حضور ۳۵ساله خود در عرصه ورزش کشور و نقطه عطفی در تاریخ دو باشگاه عنوان کرد. کیومرث هاشمی، اعلام کرد: واگذاری 5درصد سهام باقیمانده به پیشکسوتان دو باشگاه نیز با هماهنگی سازمان خصوصیسازی و وزارت اقتصاد بهزودی انجام خواهد شد و ارتباط وزارت ورزش با باشگاهداری به طور کامل قطع خواهد شد. ابراهیم بازیان، سرپرست سازمان خصوصیسازی نیز طی سخنانی در این مراسم، ضمن ابراز خرسندی از به نتیجه رسیدن تلاشهای صورتگرفته در بیش از دودهه برای واگذاری استقلال و پرسپولیس، ابراز امیدواری کرد که پنجم اردیبهشتماه (دیروز)، نقطه عطف و سرآغاز دوره شکوفایی و پیشرفت فوتبال و به تبع آن ورزش کشور باشد.
حواشی واگذاری
پریروز، صفحه بانکشهر در اینستاگرام یک استوری با متن «بانکشهر پرسپولیسی شد» و «یک شهر برای پرسپولیس» منتشر کرد. روز دوشنبه نیز شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس با نمایش تاسیسات عظیم پتروشیمی با جمله «برای استقلال ایران» به استقبال خرید سهام باشگاه استقلال رفته بود. دیدگاههای متفاوتی نسبت به خرید سهام این دو باشگاه در محافل و رسانههای ورزشی و اقتصادی وجود دارد. گروهی از هواداران این دو تیم امیدوارند که با مالکان جدید، اوضاع مالی این دو تیم بهبود یابد و این تیمها در رقابت با تیمهای صنعتی لیگ برتر از قافله عقب نمانند. از سوی دیگر جماعتی نیز معتقدند که وقتی در دل دو باشگاه محبوب و پرطرفدار پایتخت، ظرفیتهای درآمدی عظیمی نهفته است، چرا این دو باشگاه باید برای گذران دوران، دست به دامان بانکها و شرکتهای صنعتی شوند؟ گروهی از سهامداران شرکتهای خریدار سرخابیها نیز معتقدند که تملک استقلال و پرسپولیس بدون هیچ پشتوانه درآمدی، منفعتی برای شرکتهای خریدار ندارد. سالهاست که در خصوص دریافت حق پخش زنده تلویزیونی و تبلیغات محیطی بین باشگاهها و نهادهای مرتبط جنگ و جدل وجود دارد. اگر انتقال مالکیت این باشگاهها از وزارت ورزش به شرکتهای فوقالذکر بتواند موجب تغییرات شگرف در بطن مدیریت این باشگاهها شود، میتوان از آن به عنوان قرعه شانس سرخابیها نام برد، اما مشکل اینجاست که صرف تغییر مالکیت برای کاراتر شدن یک شرکت سهامی کافی نیست. مشکل سرخابیها تامین منابع درآمدی پایدار است. این دو تیم ریشهدار پایتخت سالهاست که جزو پرطرفدارترین تیمهای آسیا هستند و ارزش برند آنها میتواند فرصتهای کسب درآمد فوقالعادهای را پیشرویشان قرار دهد، اما شوربختانه هیچگاه این دو باشگاه نتوانستهاند از این موارد بهعنوان کانالی برای کسب درآمد و سودآوری
استفاده کنند. البته گروهی نیز اعتقاد دارند که تغییر مالکیت از وزارت ورزش به شرکتهای مذکور صوری است و دوباره دولت در اداره این باشگاهها دخالت خواهد کرد و در روند اداره این دو باشگاه تغییری صورت نخواهد گرفت.
درآمد باشگاههای خارجی
براساس گزارشی که شرکت بورس اوراق بهادار منتشر کرده است با بررسی منابع درآمدی 11باشگاه (رئالمادرید، بارسلونا، منچستریونایتد، بایرنمونیخ، لیورپول، چلسی، آرسنال، تاتنهام، یوونتوس، اینترمیلان و شالکه04) که در تمامی گزارشها بین سالهای 2004 تا 2018 در بین 20باشگاه پردرآمد جهان بودند نشان میدهد که منابع درآمدی این باشگاهها شامل درآمد در روز مسابقه، پخش زنده، تبلیغات، بازرگانی و درآمد کلی میشود. براساس اطلاعات به دست آمده، در حوزه پخش رسانهای، باشگاههای آلمانی بیشترین و باشگاههای ایتالیایی کمترین میزان رشد منابع درآمدی را داشتهاند. همچنین باشگاه تاتنهام انگلیس، بیشترین و باشگاه اینترمیلان ایتالیا، کمترین درصد رشد را در درآمد کلی کسب کرده است. در این 15سال میانگین درصد درآمد روز مسابقه این 11باشگاه کاهش و درصد درآمد بازرگانی آنها افزایش یافته و درصد درآمد پخش زنده این باشگاهها تقریبا ثابت مانده است. براساس گزارش یوفا، لیگ فوتبال ایتالیا بیشترین سهم درآمدی را از حق پخش، لیگ فوتبال روسیه و اتریش بیشترین سهم را از محل سرمایهگذاری و تبلیغات و لیگ فوتبال اوکراین بیشترین سهم را از محل درآمد کسبشده از یوفا داشته است.
محقق نشدن درآمد باشگاهها در ایران
حق پخش تلویزیونی در همه جای دنیا به عنوان مهمترین راه درآمدزایی برای فوتبال شناخته میشود؛ اما فوتبال ایران هیچوقت به این حق نرسیده است. فوتبال در قرن ۲۱ با درآمدهایی که از حق پخش تلویزیونی به دست آورده، به یکی از ورزشهای اقتصادی و پرسود تبدیل شده است. در حال حاضر نیمی از درآمد باشگاهها در لیگهای معتبر از حق پخش تلویزیونی است. با این حال، فوتبال ایران به خاطر ضعف در قوانین هنوز از موهبت حق پخش تلویزیونی منتفع نشده است. استقلال و پرسپولیس و سایر باشگاههای لیگ برتری میتوانند از محل حق پخش تلویزیونی بخش اعظم هزینههای خود را پوشش دهند. اگر قراردادهای اسپانسری این باشگاهها به شکل اصولی منعقد شود، نقش بیبدیلی در درآمدزایی این بنگاهها خواهد داشت. اگر این باشگاهها مانند باشگاههای اروپایی بتوانند از مزایای درآمد روز بازی بهرهمند شوند، میتوانند بنگاههای سودآوری باشند. بنابراین میتوان گفت که درد کنونی استقلال و پرسپولیس، جدا از مالکیت این باشگاهها به محقق نشدن درآمدها مانند آنچه باشگاههای مشابه خارجی دارند بازمیگردد و امید است که این باشگاهها نیز بتوانند روزی بهسان باشگاههای همردیف خود در دیگر کشورها، از دل فعالیت خود برای هزینههایشان درآمد پایداری بسازند و پرچمدار کشورمان در میادین برونمرزی باشند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات