دنیای اقتصاد-علیرضا کتانی : سهگانه ناممکن مفهومی در اقتصاد بینالملل وجود دارد که بیان میکند داشتن نرخ ارز ثابت، حساب سرمایه باز و سیاست پولی مستقل بهطور همزمان غیرممکن است. بازارهای ارز گسترده، عمیق و متغیر هستند و بارها و بارها معاملهگران ارز سیاستگذارانی را که جرات کردهاند آنها را در هر دو جهت تحت فشار قرار دهند، تسلیم کردهاند. با این حال این موضوع ممکن است مانع تلاش دولت دوم ترامپ برای مداخله در بازار نشود.
در سپتامبر1985، 8ماه پس از اینکه رونالد ریگان، چهلمین رئیسجمهور آمریکا دومین دوره ریاستجمهوری خود را آغاز کرد، وزرای دارایی و رؤسای بانکهای مرکزی آمریکا، بریتانیا، فرانسه، ژاپن و آلمان غربی در هتل پلازا در نیویورک با یکدیگر ملاقات کردند. آنها درباره راههایی برای کاهش ارزش دلار که بین سالهای 1980 تا دومین تحلیف ریگان نزدیک به 50درصد افزایش یافته بود، صحبت کردند. کشورهای دیگر از این وضع، ابراز نگرانی کرده بودند. کسری تجاری آمریکا افزایش یافته بود. پس از اینکه بیانیه پایانی این ملاقات اعلام کرد که «رشد منظم ارزش ارزهای غیر دلاری مطلوب است» و آنها آماده «همکاری نزدیکتر برای تشویق این امر هستند»، ارزش دلار بهشدت سقوط کرد و در اواخر دهه1980، به ارزشی که در سال1980 معامله میشد، بازگشت.
بهرغم موفقیت ظاهری «توافقات پلازا»، مداخله ارزی دیگر چندان مورد استفاده قرار نگرفت. میل به کنترل سیاست پولی، بهعنوان راهی برای پایین نگه داشتن تورم، در میان سیاستهای مختلف اولویت داشت. داشتن یک سیاست پولی مستقل، یک حساب سرمایه باز و نرخ ارز ثابت برای یک کشور غیرممکن است. حتی حفظ دو مورد از سه مورد، بدون تاثیرگذاری بر سومی، چندان آسان نیست. بازارهای ارز گسترده، عمیق و متغیر هستند و بارها و بارها معاملهگران ارز خارجی سیاستگذارانی را که جرات کردهاند، آنها را در هر دو جهت تحت فشار قرار دهند، تسلیم کردهاند.
با این حال این ممکن است مانع تلاش دولت دوم ترامپ برای مداخله در بازار نشود. دونالد ترامپ قویترین چیزها را دوست دارد -مردان قوی، مرزهای قوی، سیاست قوی در قبال چین- اما نه یک ارز قوی. او در سال 2019 گفت: «همه فکر میکنند که من از دلار بسیار قویمان خوشحال میشوم؛ اما من خوشحال نیستم!» او توضیح داد که فکر میکند این وضعیت، صنعت آمریکا را تضعیف میکند. جی دی ونس، معاون اول جدید ترامپ نیز در این مخالفت با او همراه است. او سال گذشته در جلسه استماع سنا گفت: «وقتی اقتصاد آمریکا را بررسی میکنم مصرف انبوه ما از واردات عمدتا بیفایده از یکسو و ظرفیت صنعتی خالیشدهمان را از سوی دیگر میبینم.» کاخ سفید ترامپ و ونس از چه تاکتیکهایی میتواند برای پایین آوردن دلار استفاده کند؟ تکرار توافقات پلازا -مطمئنا اینبار در هتل بینالمللی ترامپ، در طرف دیگر سنترال پارک نیویورک– بسیار بعید است. آن توافقات تا حدی بهعنوان جایگزین وضع تعرفهها یا سایر اقدامات حمایتی تجاری از متحدان که مورد نظر کنگره بود، مورد توافق قرار گرفتند. شرکای تجاری آمریکا نسبت به دهه1980 بسیار متنوع، متعدد و متخاصم هستند و تعداد کمتری حاضر به کمک به آمریکا در این دوره خواهند بود.
ساخت چین
خزانهداری آمریکا میتواند به میل خود عمل کند و دلار بفروشد تا ارز بخرد. اما این ممکن است برای اقتصاد آمریکا گران تمام شود. از سال 2014 تا 2017 چین که دارای کنترلهای قوی بر حساب سرمایه و بازار مبادلات خارجی تحت کنترل است، سالانه یکتریلیون دلار یا 3درصد تولید ناخالص داخلی را برای حمایت از ارزش پول خود هزینه کرد. در شرایطی که آمریکا با کسری بودجه زیادی مواجه است، استقراض مبالغ هنگفت فقط برای خرید ارز ممکن است جذاب نباشد؛ بهویژه اگر حجم استقراض توسط سقف بدهی محدود شده باشد و بتواند جایگزین کاهش مالیاتها شود.
شاید ترامپ و ونس سعی کنند فدرالرزرو را وادار به عمل کنند. سیاست پولی مستقل چیزی نیست که آقای ترامپ هرگز به آن اهمیت زیادی داده باشد. در اولین دوره ریاستجمهوری خود، او اغلب در رسانههای اجتماعی جروم پاول رئیس فد را به خاطر کاهش دیرهنگام نرخ بهره مورد انتقاد قرار میداد و از او بهخاطر بیجرات بودن، بیشعور بودن و بدون بینش بودن انتقاد میکرد. در صورت پیروزی ترامپ، اگر او بتواند بانک مرکزی را به چاپ دلار یا کاهش نرخ سود سوق دهد، این موارد احتمالا به کاهش ارزش دلار کمک خواهد کرد. با این حال بعید است که پاول برای انجام این کار تحت فشار قرار گیرد؛ به ویژه به این دلیل که این اقدامات تقریبا بهطور قطع باعث تورم میشود و او باید این متغیر را پایین و باثبات نگه دارد. اخراج آقای پاول و جایگزینی او با یک رئیس منعطفتر نیز ممکن است قانونی نباشد.
آیا ترامپ حساب سرمایه را میبندد؟
نوعی کنترل سرمایه تنها ابزار دیگر برای ترامپ است. غیرقابل تصور است که آمریکا محدودیتهایی را بر حساب سرمایه خود اعمال کند که چین اعمال میکند؛ اما این کشور نیز میتواند جریان سرمایه را مانند اعمال مالیات بر خرید خارجی داراییهای مالی آمریکا کمی بستهتر کند. این ایده توسط رابرت لایتهایزر، نماینده تجاری ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوری او بهعنوان ابزاری برای کاهش کسری تجاری مطرح شده است. البته ممکن است این اقدام عواقب ناخوشایندی همچون بالا بردن بازده اوراق قرضه دولتی یا کاهش قیمت سهام داشته باشد. با توجه به اینکه آقای ترامپ افزایش اوراق قرضه دولتی را دوست دارد و به یک بازار سهام رو به رشد افتخار میکند، چنین اقدامی میتواند در سیاستهای او اختلال ایجاد کند.
اگر دولت دوم ترامپ کاری انجام ندهد، ممکن است در این مورد خوششانس باشد. محققان مدتهاست که درباره اینکه آیا واقعا توافقات پلازا بود که دلار را پایین آورد یا نه، صحبت میکرد. قدرت دلار ارز در اوایل دهه1980 توسط جنگ فدرالرزرو بهخاطر تورم افزایش یافت. این تورم با نرخهای بهره شدید تقریبا 20درصدی مهار شد. البته تا پایان دهه1980 تورم کنترل شده بود و نرخ سود بهشدت کاهش یافت. به نظر میرسد اتفاق مشابهی اکنون در آمریکا در حال رخ دادن است. پس از بیش از دو سال سیاست پولی انقباضی، به نظر میرسد که تورم در نهایت در حال کاهش است. کاهش نرخ سود و تضعیف نرخ ارز، ممکن است به زودی توسط فد و بدون فشار ترامپ هم دنبال شود.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات