تصمیم درست بورسی چه بود؟

روزبه شریعتی/تحلیلگر بازار سرمایه
بورس که خود حال‌وهوای خوبی نداشت، پس از سقوط بالگرد سید ابراهیم رئیسی و بعد از آن تجربه دامنه نوسان ۲درصدی بیش ‌از یک ماه را داشت. با این تفاسیر بازار اکنون در شرایط سختی به ‌سر می‌برد. با اعلام نتایج انتخابات چهاردهمین دور ریاست‌جمهوری بازار یک روز بسیار مثبت را پشت‌سر گذاشت که این امر ناشی از خوش‌بینی اهالی بازار سرمایه نسبت به حضور مسعود پزشکیان و روی کار آمدن یک تیم از عقلای اقتصادی بود؛ اما بازگشت کامل اعتماد ازدست‌رفته به بازار، زمان زیادی نیاز داشت.
متاسفانه در اثنای همین موضوع، تنش میان اسرائیل و حماس افزایش یافت و پس از آن نیز ترور اسماعیل هنیه در تهران اتفاق افتاد. مشخصا بازاری که خودش شرایط نامساعدی داشت حال با ریسک جدیدی روبه‌رو شده بود. در کنار این موضوع اعلام گزارش‌‌ها گواهی از کمتر شدن سود خالص شرکت‌ها در بهار ۱۴۰۳ نسبت به بهار ۱۴۰۲ و همچنین کاهش آن نسبت به بهار ۱۴۰۱را می‌داد که این موضوع بیانگر این است که حاشیه سود شرکت‌ها کاهش پیدا کرده است. با این وجود حال کلی صنایع کشور خوب نیست، حتی صنایعی که در بهار،  گزارش‌های خوبی داشتند و توانسته بودند تقریبا مانند بهار سال گذشته باشند. در کل شرکت‌ها نتوانستند در مواجهه با تورم چهل‌درصدی رشد سودآوری داشته باشند و این امر مبین این است که حاشیه سود شرکت‌ها در حال کاهش است و فشار بر نرخ فروش ناشی از دلار سامانه نیمایی، افزایش بهای تمام‌شده ناشی از جبران کسری بودجه و فشار به هزینه‌های شرکت‌ها، همگی بیانگر این است که هنوز دولت به‌طور غیررسمی تامین مالی‌ خود را از بازار سرمایه ادامه می‌دهد و برای جبران ضررهای خود دست در جیب شرکت‌ها می‌کند.

به نظر بنده، پس از ترور اسماعیل هنیه، بهترین اتفاقی که می‌توانست از سوی رگولاتوری به منظور جلوگیری از شوک به بازار بیفتد، افزایش حجم مبنای شرکت‌ها به اندازه شناور سهم‌ها و بازتر شدن دامنه نوسان بود. در این صورت اگر شخصی حتی انتظار وقوع جنگ و تعطیلی بازار را هم داشت، می‌توانست در صورت صلاح‌دید خودش حتی ۲۰درصد پایین‌تر از قیمت فعلی نیز سهام خود را بفروشد؛ تا کلوز پرایس به این راحتی پایین نیاید و هیجان پیش‌واکنشی روی آن تاثیری نگذارد. بیش از ۸۵درصد بازار سرمایه در دست نهادهای دولتی و نیمه‌دولتی است و تاثیر این نهادها بر روند معاملات بسیار زیاد است. در چنین شرایطی اینکه ما بخواهیم هیچ دخالتی در بازار نباشد بسیار رویایی است و نباید حجم مبنا و دامنه نوسان داشته باشیم. این امر برای بازاری جواب می‌دهد که سرمایه‌گذارها بتوانند در آن آزادانه انتخاب و رفتار کنند؛ نه بازاری مثل بازار سهام ایران که دولت یک سری سهام در قبال تعهدات، به قیمت ارزان به نهادهای دولتی و صندوق‌های بازنشستگی اهدا می‌کند و آنها نیز به‌منظور جبران کسری بودجه خود هر روز در فروش هستند.

متاسفانه سازمان بورس و اوراق بهادار پس از ریزش دو‌روزه بازار تصمیم به محدود کردن نوسان گرفت؛ آن‌هم دامنه‌ای که منطقی نیست. اگر قرار بر اجرای چنین تصمیمی بود، باید دامنه نامتقارن ایجاد می‌شد.به‌عنوان مثال دامنه منفی یک و مثبت سه؛ این امر می‌توانست منجر به این شود که اگر خریداری جسارت خرید پیدا کند و سهم شروع به بالا رفتن کرد بیشتر از حالت منفی سود کند.دامنه مثبت منفی یک، با تقریبا ۱.۳درصد کارمزد عملا هیچ سودی حتی در صورت تشکیل صف خرید برای خریدار ندارد و تمام هزینه صرف کارمزد می‌شود و در نهایت این امر رکود شدیدی در بازار ایجاد می‌کند. سازمان بورس این هفته تصمیم به تمدید محدودسازی دامنه نوسان گرفت، حال آنکه علت و چرایی آن مشخص نیست. این تصمیم سازمان بورس تصمیم درستی نیست. ما باید به روزی برسیم که بانک مرکزی مثل بورس ژاپن و سایر بازارهای مالی دنیا که در روزهای گذشته با روزهای منفی مواجه بودند، در کنار صندوق‌های توسعه ملی، سهام را به عنوان یک کلاس دارایی بشناسد و این سهام را به عنوان دارایی‌های خودش اضافه کند.این هفته وضعیت رکود و منفی بودن بورس با دامنه یک‌درصدی و باتوجه به اینکه هنوز فضا تلطیف نشده و تنش نظامی و سیاسی وجود دارد، ادامه دارد.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید