پادشکنندگی و مفهوم «بازار»

مهسا آغازی/تحلیلگر مالی
اخیرا برای فهم بهتر علل تحولات بازارهای مالی، به کتاب پادشکننده (Antifragile) اثر نسیم نیکلاس طالب مراجعه کردم. برخی از بخش‌‌‌های یادداشت زیر برگرفته از محتوای این کتاب است. نسیم طالب در کتاب پادشکننده، بازار سهام را این‌چنین تعریف می‌کند: «بازار سهام به دلیل شکل شرورانه‌‌‌ای از عدم‌تقارن پوست در بازی، بزرگ‌ترین انتقال پادشکنندگی در اندازه صنعتی، در طول تاریخ است. من در اینجا در مورد سرمایه‌گذاری صحبت نمی‌‌‌کنم، بلکه درباره سیستم فعلی بسته‌‌‌بندی سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های عام حرف می‌‌‌زنم که مدیران آنها، اجازه بازی با سیستم را دارند و البته بیشتر از ریسک‌‌‌پذیران واقعی و کار‌‌‌آفرینان، اعتبار کسب می‌کنند.»

 پادشکننده، خصلتی است که از امر نادیده، مبهم و غیرقابل توضیح، استقبال می‌کند؛ آن چیزی است که نوسان را دوست دارد. جایی خوانده بودم که بازار سهام، مانند یک «موجود زنده» است، بنابراین اگر پادشکنندگی را خصلت تمام سیستم‌های طبیعی بدانیم که بقا یافته‌‌‌اند، پس محروم‌‌‌سازی این سیستم‌ها از نوسان، تصادفی بودن و عوامل استرس‌‌‌زا به آنها آسیب خواهد زد. در چند سال اخیر شاهد بیشترین میزان «کنترل» بر سیستمی (بازار سرمایه) بوده‌‌‌ایم که نهایتا متاثر از این کنترل‌‌‌ها از «ماهیت حقیقی» خود فاصله گرفته است. مطابق با کتاب «پادشکننده» نیز، در هیچ برهه‌‌‌ای از تاریخ تعداد آدم‌‌‌های ریسک‌‌‌ناپذیر این‌قدر زیاد نبوده است. منظور آنهایی است که هیچ مواجهه شخصی با ریسک ندارند، اما کنترل بسیار شدیدی اعمال می‌کنند. امروزه بسیاری از پدیده‌‌‌هایی که از تصادفی بودن نفع می‌‌‌برند، بر دنیا چیره شده‌‌‌اند و این حجم از «کنترل» دقیقا برخلاف جهت آب شنا کردن است!

استدلال‌‌‌های علمی نشان می‌دهد که چطور کنترل‌‌‌های سخت نتیجه عکس می‌دهد و باعث فاجعه می‌شود. ماکسول در مقاله‌‌ معروفش با عنوان «دستگاه‌‌‌های کنترل سرعت» این رفتار را مدل‌سازی کرد و نشان داد که کنترل سخت سرعت موتورها، باعث ناپایداری می‌‌‌شود. جرج کوپر نیز در کتاب «ریشه‌‌‌های بحران‌های مالی» به این موضوع اشاره کرده است. استنتاج ماکسول را می‌توان به تمام زمینه‌‌‌ها تعمیم داد. تثبیت قیمت‌ها و نوسان ملایمی که در بازارها به وجود می‌‌‌آورند، توهم ثبات ایجاد می‌کند که با جهش‌‌‌های بزرگ مختل می‌شود. نسیم طالب معتقد است که به تعویق انداختن بحران‌ها ایده خوبی نیست و نبود افت و خیز در بازار باعث می‌شود ریسک‌‌‌های پنهان با قسر در رفتن، پنهان شوند. او معتقد است، تزریق کمی نابسامانی، سیستم‌ها را در بلندمدت پایدار می‌‌‌سازد. در همین کتاب اشاره می‌شود که البته باید پروتکل نظام‌‌‌مندی وجود داشته ‌‌‌باشد، برای اینکه چه زمانی مداخله کنیم و چه زمانی سیستم را به حال خودش بگذاریم. در بازار سرمایه ایران مشخصا «پروتکل»، حتی «معنا» ندارد، چه برسد به وجود داشتن.

به‌عنوان یک نمونه نزدیک و ملموس از بازاری در شرایط نسبتا مشابه، می‌‌‌توان از سقوط اخیر بازار سهام در سایر کشورها، به‌خصوص کشورهای پیشرفته که عمدتا ناشی از ترس از رکود در ایالت‌متحده، افزایش نرخ بهره توسط بانک ژاپن و نیز تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک بوده است، یاد کرد. روز دوشنبه 5 اوت 2024 که آن را یکی از دوشنبه‌‌‌های سیاه می‌‌‌دانند، حتی به وقفه موقت معاملات بازار ژاپن منجر شد. بانک‌مرکزی ژاپن تنها یک روز بعد از این تصمیم، حمایت خود از بازار سهام را اعلام کرد و ادامه‌‌‌دار شدن سیاست‌‌‌های انقباضی را منوط به شرایط اقتصادی دانست. معاون بانک‌مرکزی ژاپن اعلام کرد که در صورت بی‌ثباتی بازارها، نرخ بهره را افزایش نخواهند داد. این موضوع کاملا نشان‌‌‌دهنده سیستمی و چندمتغیره بودن تصمیمات است.

چرخشی که در تمامی بازارها در سطوح جهانی با آن روبه‌رو هستیم، چیزی فراتر از اثر نرخ بهره و تورم و به‌واسطه افزایش ریسک رکود در سطح جهان است. بنابراین منظور از این یادداشت، انتظار داشتن اتخاذ تصمیم‌‌‌هایی در راستای بهبود فاندامنتال بازارها نیست (چراکه منشأ این موضوع تماما در داده‌‌‌های اقتصادی منعکس می‌‌‌شود و این موضوع نیز در جای خود قابلیت بررسی دارد)، بلکه اتخاذ تصمیمات حمایتی درست در بزنگاه‌‌‌ها و شوک‌‌‌های ریزشی بازارهاست. جمیع این موارد حاکی از ضعف تفکر سیستمی و نگاه بلندمدت تصمیمات در بازار سرمایه ایران است که به عواقب بلندمدت نیز منجر می‌شود، به‌طوری که مشاهده می‌‌‌کنیم مدت‌زمان بهبود و ریکاوری بازارها در ایران با سایر کشورها تا حد زیادی اختلاف دارد.

این موضوع به علت به‌‌‌کارگیری درمان‌‌‌ها و راهکارهای موقت، همچون محدودسازی دامنه نوسان و نداشتن توجه کافی به ریشه‌‌‌های اصلی ایجادکننده روند فعلی بازار سرمایه است؛ چنان‌‌‌که در چنین مواقعی شاهد حضور پرقدرت بانک‌های مرکزی و شفاف‌‌‌سازی وضعیت آتی برآوردی از نرخ بهره هستیم، این در حالی است که داخل کشور نه‌تنها استراتژی‌‌‌های شفافی از سازوکار نرخ بهره وجود ندارد، بلکه در مواقعی مانند ابتدای سال 1403، افزایش ناگهانی و پیوسته نرخ بهره ظرف مدت کوتاهی، اکثر بازارها را متاثر می‌کند. نقش پررنگ حمایتی بانک‌های مرکزی و استفاده موثر از ابزار نرخ بهره در چنین مواقعی، آن حمایت «حقیقی» با اثرات پایدار است که بازار سرمایه ایران نیز به آن نیاز دارد. نسیم طالب مثال جالبی در مورد به‌‌‌کارگیری سیاست‌‌‌های نادرست برای سیستم‌های پادشکننده ارائه می‌دهد: «اگر می‌خواهید مرگ کسی را تسریع کنید، برایش پزشک شخصی بگمارید.

منظور این نیست که دکتر بدی به او معرفی کنید، فقط هزینه‌‌‌اش را بپردازید و بگذارید خودش هرکسی را می‌‌‌خواهد انتخاب کند، هر دکتری همان کار را خواهد کرد. دکترها مجبورند برای حقوقی که می‌‌‌گیرند دلیل بتراشند و ثابت کنند یک جو اخلاق کاری دارند و خب اگر بخواهند «هیچ کاری نکنند» که نمی‌شود...» امروز به نقطه‌‌‌ای رسیده‌ایم که برای زنده کردن مجدد این موجود زنده (بازار سرمایه)، باز هم «کنترل» اعمال می‌شود، مطابق با کتاب «اگر اقتصاد را طبیعت اداره می‌‌‌کرد، مدام به اعضای زنده‌‌‌اش کمک مالی نمی‌‌‌کرد تا دوام بیاورند.» مقصود این نیست که از شرایط امروز بازار سرمایه با عنوان فروپاشی یاد شود، اما از آنجا که از این نقطه دور نیستیم، باید یادآور شد که کتاب پادشکننده نسیم طالب به‌درستی در این‌باره چنین اشاره می‌کند: «سیستم‌های پادشکننده‌‌ محدود شده، یعنی آنهایی که تشنه بی‌نظمی هستند، در شرایطی که محدود شوند، محکوم به فروپاشی‌‌‌اند.»  در پایان، نسیم طالب اهمیت این سیستم‌ها را چنین توصیف می‌کند: «بزرگ‌ترین سرمایه و دارایی ما همانی است که بیشتر از همه به آن بدگمانیم؛ پادشکنندگی نهادینه سیستم‌های ریسک‌‌‌پذیر خاص.»


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید