حمیدرضا نظری/تحلیلگر ارشد بازار سرمایه
در سالهای اخیر، بورس تهران با نوسانات قابلتوجهی همراه بوده و ارزش معاملات خرد در این بازار بهشدت کاهش یافته است. این روند نزولی که از سال ۱۳۹۹ آغاز شد، بهویژه در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ شدت بیشتری پیدا کرد و بسیاری از فعالان بازار و سرمایهگذاران را نگران کرده است. مقایسه ارزش معاملات در سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳ حاکی از آن است که سال ۱۳۹۹ را میتوان نقطه اوج بازار بورس ایران دانست. در این سال، شاخص کل بورس تهران به ۲میلیون واحد رسید و ارزش معاملات روزانه بیش از ۱۰هزار میلیارد تومان را ثبت کرد. این روند رشد ناشی از انتظارات تورمی بالا، نقدینگی زیاد و هجوم سرمایهگذاران خرد به بازار بود. اما از نیمه دوم همان سال، با فروکش کردن انتظارات تورمی و افزایش نااطمینانیها در اقتصاد، بازار وارد فاز اصلاحی شد و ارزش معاملات کاهش یافت.
این روند نزولی در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نیز ادامه یافت، اما در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳به نقطه بحرانی رسید. برای مثال، در خرداد ۱۴۰۲، ارزش معاملات خرد به ۷۴۸میلیارد تومان کاهش یافت، که نشاندهنده رکود شدید بازار و کاهش تقاضا بود. در سال ۱۴۰۳نیز این کاهش ادامه یافت و میانگین روزانه ارزش معاملات خرد به حدود یکهزار میلیارد تومان رسید. این کاهش شدید ارزش معاملات، در مقایسه با سال ۱۳۹۹ که ارزش معاملات به چندین هزار میلیارد تومان در روز میرسید، نگرانیهای بسیاری را برانگیخته است.
کاهش ارزش معاملات در بورس تهران دلایل متعددی دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد. در گام نخست میتوان گفت افزایش نااطمینانیهای اقتصادی و سیاسی از مهمترین مولفههای اثرگذار بر کاهش ارزش معاملات خرد بوده است. عدم ثبات در سیاستهای اقتصادی و تحریمهای بینالمللی موجب شده سرمایهگذاران به بازار سرمایه اعتماد نداشته باشند و سرمایههای خود را از بازار خارج کنند. دومین عامل را باید به مباحث مرتبط با افزایش نرخ خوراک صنایع گره زد. یکی از عواملی که به کاهش ارزش معاملات دامن زد، افزایش نرخ خوراک صنایع بهویژه پتروشیمیها بود که شوک منفی به بازار وارد کرد و موجب کاهش نقدینگی شد. این مهم حتی توانست خروج سرمایههای حقیقی از بازار را سرعت بخشد. با «افزایش ریسکهای سیاسی و اقتصادی»، سرمایهگذاران حقیقی تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در بازارهای کمریسک مانند صندوقهای درآمد ثابت پیدا کردند. این امر منجر به کاهش شدید نقدینگی در بازار سهام شد. افزون بر آن «فصل مجامع» نیز خود منجر به تحولات بسیاری در این زمینه شد. در دوره فصل مجامع، بخشی از سبد سهام معاملهگران به دلیل نااطمینانی فریز شدند که این موضوع نیز به کاهش ارزش معاملات کمک کرد.
برای بازگرداندن اعتماد به بازار سهام و افزایش ارزش معاملات، نیاز به اقدامات و اصلاحات اساسی احساس میشود. در این بخش، به برخی از راهکارهای پیشنهادی اشاره میکنیم. دولت باید با ایجاد ثبات در سیاستهای اقتصادی و کاهش نااطمینانیها، به سرمایهگذاران اطمینان بدهد که بازار سرمایه یک گزینه مطمئن برای سرمایهگذاری است. موضوع مهم بعدی به «کاهش ریسکهای سیاسی» باز می گردد. با کاهش تنشهای سیاسی و بهبود روابط بینالمللی، میتوان ریسکهای مرتبط با بازار سرمایه را کاهش داد و جذابیت سرمایهگذاری در بورس را افزایش داد. «حمایت از صنایع استراتژیک» نیز از جمله موضوعاتی است که دولت میتواند با حمایت از صنایع استراتژیک و کاهش هزینههای آنها، به ویژه در حوزه پتروشیمی، بازار را از شوکهای منفی حفظ کند و به تقویت ارزش معاملات کمک کند. از سوی دیگر «تقویت نظارت و شفافیت در بازار»، میتواند اعتماد عمومی را به بازار بازگرداند و از وقوع نوسانات شدید جلوگیری کند.
با نگاهی به تجارب کشورهای دیگر در مواجهه با بحرانهای مشابه بازار سرمایه، میتوان درسهای ارزشمندی برای بهبود وضعیت بورس ایران گرفت. تجربه برزیل در دوره بحران اقتصادی حاکی از آن است که این کشور در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ با بحران اقتصادی مواجه شد. برزیل با کاهش هزینههای دولتی و اجرای اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه، توانست ثبات را به بازار بازگرداند و از رکود خارج شود. اما تجربه ایالات متحده در بحران مالی ۲۰۰۸ حاوی چه نکات مهمی است؟
در بحران مالی ۲۰۰۸، ایالات متحده با تزریق نقدینگی به بانکها و بازارهای مالی و کاهش نرخ بهره، به مدیریت بحران پرداخت. اصلاحات نظارتی گسترده نیز به بازگشت اعتماد سرمایهگذاران و رونق مجدد بازار کمک کرد. تجربه کره جنوبی در بحران آسیایی ۱۹۹۷ نیز نشاندهنده آن است که کره جنوبی با اجرای اصلاحات گسترده اقتصادی و همکاری با صندوق بینالمللی پول، از بحران آسیایی ۱۹۹۷عبور کرد و بازار سرمایه خود را تقویت کرد. با بررسی روند کاهش ارزش معاملات در بورس ایران طی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳، و همچنین با نگاهی به تجارب کشورهای دیگر، میتوان بهوضوح مشاهده کرد که بازار سرمایه کشور به شدت تحتتاثیر عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است.
برای بازگرداندن رونق به بازار سرمایه، نیاز به اقدامات فوری و اصلاحات ساختاری است. این تجارب بینالمللی نشان میدهند که با اتخاذ سیاستهای صحیح و مدیریت دقیق، میتوان از بحرانهای اقتصادی به عنوان فرصتی برای بهبود و تقویت بازار سرمایه استفاده کرد. اگر ایران نیز به این تجارب توجه کند و سیاستهای مناسبی را به کار گیرد، میتوان امیدوار بود که بازار سرمایه مجددا به مسیر رشد و پایداری بازگردد و ارزش معاملات به سطوح بالاتری ارتقا یابد. اصلاحات اقتصادی و ایجاد ثبات در بازار سرمایه نه تنها میتواند به بهبود وضعیت بورس کمک کند، بلکه نقش مهمی در توسعه پایدار اقتصادی کشور خواهد داشت.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات