ابراهیم حاجیاحمدی*
در شرایطی که مولفههای اثرگذار بر بازار سهام از منظر ارزندگی، بازار پر ریسک را تداعی نمیکردند، بروز ریسک سیستماتیک ناشی از تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور و بالاگرفتن آتش جنگ میان ایران و اسرائیل به مثابه یک قوی سیاه باعث شد مولفههای تحلیلی به حاشیه رانده شود و بدترین سناریو ممکن به وقوع بپیوندد!
قوی سیاه، مولفههای بنیادی را به حاشیه راند
بورس تهران از کدام سو تحت فشار بود؟
بازار سهام به دلیل درگیری نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی، در دو هفته گذشته متوقف شده بود و به نظر میرسد این تصمیم به درستی اتفاق افتاد، اما بازار سهام در روز شنبه، به شکل تراژیک بازگشایی شد تا اغلب سرمایهگذاران در پنیک بازار فروشنده مطلق باشند تا جایی که ۹۹ درصد سهام بازار قفل در صف فروش قرار دارند و فعلا هیچ نشانه مثبتی از تحرک محسوس خریدار وجود ندارد. کما اینکه خسارت این جنگ به شرکتهای بورسی مستقیم نبوده اما از سه جهت بازار بهشدت تحت فشار است؛ مولفه اول اینکه حجم خسارت نظامی نسبتا قابل توجه بوده و همچنان نگرانی و ترس از آتشبس شکننده و دامنهدار شدن آتش جنگ به بخش زیرساختهای اقتصادی وجود دارد. فشار دوم به دلیل شوک روانی ناشی از جنگ است این مهم در حالی است که باور به وجود عقلانیت حداقلی برای پرهیز از جنگ کاملا خدشهدار شده است. همچنین مولفه سومی که به بازار سهام فشار وارد کرد، بحران نقدینگیای است که به واسطه تعطیلی دو هفتهای بازار به وجود آمد.
پس از تعطیلی دو هفتهای بازار سهام، آنچه مشاهده میشود این است که بورس از یک طرف در بسیاری از سهمها(خصوصا سهام شرکتهای کوچک و متوسط) حجم مبنا و پایانی پر نکردهاند که حاکی از ریسک نقدشوندگی و گره معاملاتی است و از طرف دیگر حجم مبنای یک در صندوقها میتواند ریسک بزرگتر شدن حباب منفی آنها طی روزهای آینده را بهشدت افزایش دهد.
در صورتی که بازار سرمایه از نظر تکنیکال مورد تحلیل قرار گیرد، در گذشته به محدوده معتبر و رند روانی سه میلیون واحد اشاره کردیم از این رو برگشت و رشد پایدار بازار مستلزم تثبیت شاخص فراتر از این محدوده است، در غیر این صورت اهداف بالاتر غیرفعال و افت بیشتر اجتنابناپذیر خواهد بود.
مهمترین اولویت بازار برای نهاد ناظر
در حال حاضر بیشک مهمترین موضوع نقدشوندگی و متعادل شدن بازار در اسرع وقت است، بالطبع، پس از فروکش کردن هیجانات و متعادل شدن بازار بهتر میتوان در خصوص روند آتی بازار با رویکرد تحلیلی اظهارنظر کرد. اگرچه متولی بازار سرمایه صحبت از حمایت مبادی دولتی (وزارت اقتصاد و بانک مرکزی) کرده و حتی صحبت از تخصیص خط اعتباری و فعال شدن سهامداران در ترکیب جهت خرید سهام میشود اما در مورد تاثیرگذاری آن، باید منتظر ماند و نظاره کرد. در این میان نقش ارکان حمایتی بازار و تصمیمگیری به موقع در شرایط بحران و پنیک و ارتباط آن با دوره گذار جهت به تعادل رسیدن بازار بیش از پیش مهم خواهد بود.
سوال مهم این است که طی این دوره تعطیلی بازار آیا راهکاری جهت برون رفت از این وضعیت بحرانی در نظر گرفته شده است؟ و آیا اصلا تصوری از چنین وضعیتی وجود داشته یا خیر؟ نقش متولی بازار و بازارساز در چنین شرایطی چیست؟ اگر امکان تزریق منابع مناسب در شرایط فعلی در دسترس نیست باید از اشتباهات گذشته درس گرفته شود و صرفا به گفتار درمانی بسنده نکرد. به عنوان مثال میتوان با سیاستهایی نظیر بازگشایی ۱۰تا۱۵ درصدی دامنه نوسانات و افزایش حجم مبنا در سطح شناوری بستری جهت تخلیه فروشنده هیجانی، افزایش نقدشوندگی و به تعادل رسیدن بازار ایجاد کرد و از سوی دیگر امکان سهامداری را برای سرمایهگذاران را در روزهای پیشرو حوالی صفر تابلو فراهم کرد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات