دنیای اقتصاد، محمد نعمتزاده: شاخص کل بورس در معاملات روز دوشنبه ۵ آبان با رشد بیش از ۴۳ هزار واحدی معادل ۱.۴۱ درصد به سطح بالاتری رسید و شاخص هموزن نیز رشدی نزدیک به یک درصد را تجربه کرد.
ادامه روند صعودی، نیازمند اصلاحات ساختاری
از ابتدای مهرماه و اواخر شهریورماه شاخص کل بورس تهران ۱۸روز معاملاتی با رشد و ۷ روز معاملاتی با اصلاح همراه بود. به نظر فعالان و کارشناسان بازار سرمایه رشد بازار سهام بیش از آنکه منعکسکننده واقعیتهای بنیادین تولید و اقتصاد کشور باشد، نشاندهنده تورم داراییها است. به تعبیر دیگر، بازار سهام به دلیل افزایش نرخ ارز و جبران جاماندگی اسمی و ریالی خود نسبت به این بازار، در این روند صعودی قرار گرفته است.
بنابراین ادامه روند صعودی نیازمند تغییر در روندهای بنیادی و اصلاحات ساختاری است. همچنین به نظر کارشناسان، هنوز احتمال ریسکهای بالقوه به طور کامل در بازار سهام از بین نرفتهاند و سرمایهگذاران باید نسبت به این موضوع هوشیار باشند و آن را در سبد دارایی خود لحاظ کنند.
کنترل ظاهری و مصنوعی چگونه پویایی را از بازار میگیرد؟
سیدمحمدرضا اعلمی، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت بورس تهران پرداخت و گفت: بخش قابلتوجهی از رشد اخیر شاخص کل نه ناشی از بهبود شرایط اقتصادی، بلکه محصول نیروهای درونی بازار و اثر متغیرهایی مانند افزایش نرخ دلار است. شاخص اکنون در نزدیک محدوده مقاومتی ۳میلیون و ۱۷۸ هزار و ۳میلیون و ۲۵۹ هزار واحدی قرار دارد. عبور از این سطوح با حجم معاملات بالا میتواند ادامهدار بودن روند صعودی را تایید کند، اما در مقابل، واکنش منفی به مقاومت معتبر ۳.۲۵میلیون واحدی میتواند آغازی برای اصلاحی تند و سریع باشد.
تجربه نشان داده است که هر صعود شارپی، معمولا زمینهساز نزول شارپی بعدی نیز هست. رشد بازار سهام با واقعیتهای کلان و بنیادین اقتصادی چندان همراه نیست. وضعیت تولید، تراز انرژی، محدودیتهای صادراتی و نرخ بهره نشان میدهد که رشد فعلی بازار سهام بیش از آنکه بازتابی از چشمانداز سودآوری شرکتها باشد، تحت تاثیر رشد نرخ ارز و انتظارات تورمی شکل گرفته است. در واقع، آنچه امروز در بورس دیده میشود، انعکاس رشد پایدار اقتصادی نیست، بلکه تورم داراییها است.
در ماههای اخیر، بازار سرمایه بیش از هر زمان دیگری اسیر سیاستهای محتاطانه و کوتاهمدت شده است. سیاستگذار بورسی به جای تمرکز بر اصلاح ساختارها و افزایش کارآیی، به دنبال کنترل ظاهری نوسان و حفظ ثبات مصنوعی است. این نوع مدیریت که در ظاهر با هدف حمایت از سهامداران و جلوگیری از هیجانات بازار انجام میشود، در عمل به تضعیف کارکردهای اساسی بورس، کاهش اعتماد عمومی و فاصله گرفتن آن از ماموریت واقعی خود یعنی تامین مالی تولید منجر شده است.
نتیجه چنین سیاستی، حذف تدریجی پویایی از بازار، کاهش نقدشوندگی و شکلگیری صفهای خرید و فروش است. نوسان در ذات بازار سرمایه است و حذف آن به معنای حذف حیات بازار خواهد بود. تجربه بازارهای نوظهور در آسیا و آمریکای لاتین نشان میدهد که رهایی تدریجی از محدودیتهای قیمتی و حرکت به سمت شفافیت، عمقبخشی و حضور فعال بازارگردانها، نهتنها نوسانات غیرعادی را کاهش داده بلکه اعتماد عمومی را نیز بازسازی کرده است.
اصلاح این وضعیت نیازمند جسارت و بازنگری بنیادین در سیاستگذاری است. نخست، باید دامنه نوسان بهصورت تدریجی و برنامهریزیشده افزایش یابد تا کشف قیمت واقعی امکانپذیر شود. دوم، فرآیند توقف و بازگشایی نمادها باید مبتنی بر شفافیت اطلاعاتی بازطراحی شود تا از توقفهای طولانی و غیرضروری جلوگیری شود. سوم، حضور فعال بازارگردانها با سرمایه کافی باید تقویت شود تا عمق بازار افزایش یابد و نوسانات غیرمنطقی کاهش یابد. چهارم، تصمیمات سیاستی باید بر پایه داده و تحلیل علمی باشد، نه بر اساس ملاحظات کوتاهمدت یا فشارهای بیرونی.
رشد بورس، تورمی است
حامد مددی، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت بازار سهام پرداخت و گفت: در حال حاضر، با کاهش نسبی تنشهای منطقهای، فضای عمومی بازار سرمایه اندکی آرامتر شده و سرمایهگذاران با جسارت بیشتری به خرید سهام و صندوقهای سهامی روی آوردهاند.
این رفتار تا حد زیادی طبیعی است، چرا که بازار سهام در ماههای گذشته افت شدیدی را تجربه کرده بود و اکنون با رشد نرخ ارز، بخشی از جذابیت خود را بازیافته است. نرخ دلار در بازار توافقی افزایش یافته و دلار آزاد نیز به محدوده ۱۰۰ هزار تومان رسیده است.
با توجه به نرخهایی که دولت برای ارز مسافرتی و دیگر مصارف اعلام کرده، میتوان گفت دلار در سطح فعلی احتمالا در محدوده پایداری قرار دارد و در چنین شرایطی، در نبود ناآرامیهای جدید، بورس همچنان از جذابیت برخوردار است.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: در مهرماه نیز شاهد این مساله بودیم که بازده سهام و صندوقهای سهامی نسبت به سایر طبقات دارایی بیشتر بود.
با این حال، سرمایهگذاران باید جانب احتیاط را رعایت کنند، زیرا اگرچه از شدت تنشهای منطقه کاسته شده، اما احتمال بروز درگیری و تنش هنوز بهطور کامل از بین نرفته است. بنابراین سرمایهگذاران باید ضمن حفظ حضور در بازار، نسبت به ریسکهای بالقوه نیز هوشیار باشند.
وی افزود: از منظر اقتصادی، با توجه به آمارهای موجود و احتمال افزایش نرخ حاملهای انرژی، سرمایهگذاران بهتر است در محاسبات خود کف تورم سال آینده را حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد در نظر بگیرند. نرخ سود بدون ریسک نیز به محدوده ۳۵ درصد و بالاتر رسیده که خود نشانهای از تداوم انتظارات تورمی در اقتصاد است. با این حال، احتمال وقوع رکود تورمی نیز وجود دارد؛ وضعیتی که میتواند سودآوری شرکتهای بورسی را تحتتاثیر قرار دهد و فضای تصمیمگیری را برای سرمایهگذاران پیچیدهتر کند.
در چنین شرایطی، مهمترین توصیه برای سرمایهگذاران تنوعبخشی به سبد داراییهاست. همچنان مانند ماههای گذشته، حفظ ترکیبی از داراییهای مختلف و بهویژه افزایش وزن داراییهای دلاری در سبد، اقدامی منطقی به نظر میرسد. به اعتقاد من دلار در وضعیت فعلی گران محسوب نمیشود؛ هرچند نسبت به گذشته رشد کرده، اما در مقایسه با رشد قیمت سایر کالاها، همچنان گران نیست. بنابراین داراییهای دلارمحور میتوانند در شرایط بحرانی احتمالی، به حفظ ارزش واقعی سبد سرمایهگذاری کمک کنند.
مددی در پایان گفت: در نهایت، با توجه به نرخهای فعلی سود بدون ریسک و نسبت قیمت به سود بازار (P/E)، میتوان گفت جذابیت بازار سهام نسبت به گذشته کمتر شده است. در گذشته نسبتهای چهار یا پنج واحدی جذاب تلقی میشد، اما امروز با نرخ سود حدود ۴۰ درصد در بسیاری از صندوقهای درآمد ثابت، نسبتهای ۲.۵ تا سه میتوانند مبنای ارزیابی واقعبینانهتری باشند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات