نوسان قیمتها در بازار آتی در هفته گذشته از یک روند افزایشی ولی آرام حکایت دارد؛ اگرچه کاهش حجم معاملات آتی سکه در هفته قبل از عقبنشینی فعالان بازار خبر میدهد. به نظر میرسد بازار آتی پس از مدت ها، با آرامش بیشتری رو به رو شده اگرچه هنوز هم بهصورت کلی جذابیت این بازار با حجم معاملات رو به رشد آن ادامه داشته و دارد.
در هفته گذشته بازار آتی در یک روند افزایشی آرام و البته بهصورت رفت و برگشتی نوسان کرد تا جایی که یک هفته صعودی در بازار آتی ( بین ابتدا و انتهای هفته) به ثبت رسید. این در حالی بود که سررسیدهای نزدیک با رشد قیمتهای بیشتری رو به رو شد ولی سررسیدهای طولانی مدت افزایش نرخ کمتری را تجربه کرد. بیشترین رشد قیمت را باید برای سررسید دی ماه در نظر گرفت آن هم در وضعیتی که زمانی تا تحویل فیزیکی این قراردادها باقی نمانده است. تاثیرپذیری قیمتهای آتی از بهای نقدی سکه را میتوان مسیر اصلی در تعیین قیمتها در بازار آتی به شمار آورد. از نکات جذاب هفته گذشته نوسان قیمتها در سررسید دی ماه بود تا جایی که بهای سکه آتی در این سررسید در هفته گذشته حتی به یک میلیون و ۴۷۵ هزار تومان هم رسید که با فرض قیمتهای موجود در بازار نقدی و فاصله زمانی تا زمان تحویل فیزیکی از یک سود جذاب حکایت دارد. این شرایط هم یکی از چهرههای واقعی در بازار آتی است اگرچه ذات این بازار با این شیوه معاملاتی قرابت چندانی ندارد، اگرچه این رویکرد برخی از فعالان در بازار آتی است.
حجم دادوستد قراردادهای آتی سکه در هفته گذشته ۱۲۸ هزار و ۱۰۵ قرارداد بود که به نسبت هفته قبل تر که رکورد سال جاری بود، ۴۸ درصد کاهش را نشان میدهد. این در حالی است که متوسط حجم قراردادهای هفتگی در سال جاری رقمی نزدیک به ۷۲ هزار قرارداد بوده که نشان میدهد حجم معاملات هفته قبل چندان هم غیرمنطقی نبوده است. این شرایط اگرچه از آرامش نسبی در بازار آتی حکایت دارد، ولی نشان میدهد که بازارهای تاثیرگذار بر آتی سکه نیز از التهاب هفته قبل از آن فاصله گرفته است. بهصورت دقیقتر میتوان گفت که در هفتههای قبل نوسان قیمت دلار که بر بهای نقدی سکه تاثیر میگذارد و همچنین حباب سکه در بازار داخلی در کنار فراز و فرودهای سریع آنها موتور محرک معاملات در بازار آتی بودند که این وضعیت در هفته گذشته از آرامش بیشتری برخوردار شد تا جایی که در برخی از دورههای زمانی، قیمت سکه حتی به ثباتی شکننده دست یافت. ذات حجم معاملات در بازار را میتوان یک سیگنال مهم از وضعیت آن بازار به شمار آورد که در بسیاری از تحلیلها با کمتوجهی نسبی رو به رو بوده است ولی در بازار آتی میتوان با صراحت بیشتری در این خصوص صحبت کرد.
نگاهی به وضعیت کلی معاملات و نوسان قیمتها حکایت از آن دارد که بازار نقدی و آتی سکه تا حدودی از نوسان قیمت دلار فاصله گرفته که این واقعیت حتی به کاهش جذابیت معاملات نیز منتهی شده است. رشد گام به گام و حتی پلکانی بهای دلار در روزهای اخیر شاید بستر جذابی را برای نوسان نرخ و افزایش جذابیت معاملاتی در بازار آتی فراهم کرده بود، اما این جذابیت انتظاری در بازار مشاهده نشد. یکی از دلایل کاهش جذابیت معاملاتی در بازار آتی را میتوان دورنمای بهای سکه نقدی دانست اگرچه نوسان قیمت دلار نیز در تعیین این نرخ مستتر است. بهصورت دقیق تر در بازار آتی میتوان این احتمال را مطرح کرد که بازار به تداوم رشد قیمت دلار بدبین است یعنی این انتظار وجود دارد که بازار دلار باز هم وارد یک فاز کاهشی در بازار نقدی شود که در نهایت به عقبنشینی معاملهگران انجامید. این رخداد در گذشته بارها تکرار شده، بنابراین به این رویکرد معاملاتی فعالان بازار انتقادی وارد نیست.
رشد قیمت دلار در بازار داخلی در کنار افزایش نرخهای جهانی طلا دو اهرم اصلی در بازار آتی سکه محسوب میشود آن هم در شرایطی که هر دو داده در هفته گذشته افزایشی بود، ولی رشد قیمتهای آتی کمتر از حد انتظار ظاهر شد. این شرایط را باید مهم ارزیابی کرد؛ زیرا سرعت گیرهای دیگری در کشف نرخ در بازار آتی دخالت دارد که مهمترین آنها را باید وجود حباب قیمتی در بازار نقدی برشمرد. نکتهای که در هفتههای گذشته بارها به آن اشاره کردهایم و هماکنون زمان آن رسیده تا صحت این ادعا را در عمل مورد ارزیابی قرار دهیم. هنوز هم حباب قیمتی در بازار نقدی سکه وجود دارد یعنی این سرعتگیر مهم اگرچه تضعیف شده، ولی هنوز در تعیین نرخ در بازار به ایفای نقش مشغول است. این شرایط باز هم موجب خواهد شد تا رشد قیمت طلای جهانی و افزایش بهای دلار بهصورت جامع و کامل بر بازار آتی تاثیرگذار نباشد.
جریان غالب قیمتی در بازار آتی و نقدی سکه هنوز هم تحت تاثیر دادههای مختلف و متنوعی هستند اگرچه کاهش محسوس حباب سکه به کمک رشد قیمت دلار و طلای جهانی موجب شده تا بازار آتی سکه باز هم به واقعیتهای قیمتی نزدیک شود یعنی میتوان وزن دادههای اصلی همچون رشد قیمتهای جهانی طلا، نوسان دلار جهانی و قیمت دلار در بازار آزاد را بر نوسان پیش روی قیمتها موثرتر از قبل ارزیابی کرد. همین موارد این پتانسیل را در ذات خود نهفته دارد که بازار با تغییراتی منطقی تر نوسان کرده و دادههای بنیادین بیش از گذشته در روند غالب در بازار نقشآفرین شوند. به نظر میرسد زمان آن فرارسیده تا باز هم وزن تحلیل را در دادههای موثر بر بازار آتی مورد بازبینی قرار دهیم، اگرچه پتانسیل التهاب هنوز هم در بازار وجود دارد. بیم و امید از فراز و فرود بهای جهانی طلا و قیمت دلار به نسبت سبدی از ارزهای معتبر و البته شرایط کلی در بازار دلار همگی بازارهای آتی را مستعد تغییرات جدیدی ترسیم میکنند، اگرچه فعالان بازار اغلب با بدبینی به این موارد مینگرند.
فراز و فرود طلا در بازارهای جهانی
در گزارش پیشین از احتمال کاهش موقتی بهای دلار و البته پس از آن از رشد مجدد آن سخن گفتیم که تاکنون این روند دقیقا محقق شده و طلا توانسته است به رکوردهای بزرگی در بازارهای جهانی دست پیدا کند که این وضعیت به معنای تثبیت نسبی بهای طلا در قیمتهایی بالاتر از ۱۳۰۰ دلار و حتی پتانسیل رشد بیشتر قیمتها البته در کوتاهمدت است. این شرایط تاکنون بهعنوان یک داده مهم برای بازارهای جهانی طلا به ایفای نقش پرداخته و به معنای آن است که بهای جهانی طلا هماکنون در بالاترین سطح از اواسط ماه سپتامبر سال گذشته میلادی تاکنون قرار دارد اگرچه هنوز هم خوشبینیهای موقتی به رشد قیمت طلا دیده میشود.
در گزارش پیشین نیز به رقابتهای ذاتی بین بازار طلا و بازارهای کالایی مختلف و حتی سهام در آمریکا پرداختیم که بررسی این بازارها در طول هفته گذشته میتواند به یکی از دلایل رشد قیمتهای جهانی طلا کمک کند. انتظار بر این بود که بازارهای کالایی با پیشقراولی نفت به سمت افزایش نرخ متمایل شود ولی نگاهی جامع به بازارهای کالا نشان میدهد که این خوشبینیها بهصورت جامع محقق نشد اگرچه ارزش دلار آمریکا نیز کاهشی بود ولی حمایت چندانی از این مسیر هم در بازارهای مختلف به ثبت نرسید. این در حالی بود که برخی از محصولات مشخص همچون فلزات پایه با راهبری فلز روی موفقیتهای بزرگی را ثبت کردند ولی در نهایت شاخصهای کالایی افزایش نرخ چندانی را تجربه نکردند. بهعنوان مثال شاخص بورس فلزات لندن در طول هفته گذشته نزدیک به ۴ درصد رشد داشت ولی شاخصهای کالایی CRB یا GSCI به ترتیب ۰۸/ ۰ درصد کاهش و ۷۹/ ۰ درصد افزایش داشتند. این شرایط نشان میدهد که رشد قیمتها را باید در بازار فلزات و مخصوصا فلزات پایه رهگیری کرد و سایر بازارهای کالایی چندان هم قدرتمند ظاهر نشدند. البته در شاخص GSCI با فرض اهمیت بیشتر حاملهای انرژی رشد قیمتی به ثبت رسید ولی چندان هم مهم تلقی نمیشود. در کنار افزایش نسبی بهای نفت خام در طول هفته گذشته، شاخص حملونقل Baltic Dry که بر حملونقل فلزات تمرکز دارد، در طول یک هفته گذشته ۶/ ۴ درصد کاهش داشته که نشاندهنده ضعف نسبی در فاز حمل و نقل دریایی و کاهش تقاضا برای حمل با کشتی است که نشان میدهد جریان غالب در بازار حمل و نقل از جذابیت بالایی برخوردار نبوده و این به معنی ضعف نسبی در حوزه تجارت و حمل و نقل فلزات است. تمامی این موارد نشان میدهد که بازارهای کالایی آنقدر هم که انتظار میرفت، رشد قیمتی مهمی را تجربه نکردند یعنی یکی از بازارهای رقیب طلا با عقبنشینی نسبی روبهرو شده و به معنای تقویت جذابیت در بازارهای کالایی است. البته یکی از عدم دلایل رشد قیمتی در بازارهای کالایی را شاید بتوان بیرغبتی به رشد قیمت نفت یا عدم اعتماد از نرخهای کشفشده بهشمار آورد ولی این احتمال به نسبت سایر دادهها از اهمیت کمتری برخوردار است.
بررسی نوسان قیمت سهام در بازار آمریکا نیز نشان میدهد که این بازار هم همچون طلا در مسیر رشد قرار داشته و دارد و حتی احتمال تداوم این روند افزایشی نیز دور از ذهن نخواهد بود. نگاهی به نوسان قیمت طلا در مقایسه با شاخص داوجونز هم نشان میدهد که این دو داده مهم هر دو در ماههای اخیر بهصورت کلی در یک مسیر مشابه نوسان کردهاند، اگرچه فراز و فرود بهای طلا بیش از شاخص داوجونز بوده ولی در نهایت در یک مسیر کلی نوسان کردهاند. همین وضعیت بازهم خاطره نوسان قیمت دلار با پایه پولی آمریکا را برجسته میسازد. در هر حال میتوان اینگونه نتیجه گرفت که آن گروه از دادههایی که از اقتصاد آمریکا سرچشمه میگیرد در تقارن بیشتری با پایه پولی این کشور نوسان میکند و هرچه از این ساختار فاصله بگیریم این تقارن کمرنگتر میشود.
نوسان ارزش دلار آمریکا در بازارهای جهانی
ارزش دلار آمریکا در مقایسه با سبدی از ارزهای معتبر جهانی مدتی است که در مسیر کاهشی قرار گرفته تا جایی که به کمترین حد از سپتامبر سال گذشته تاکنون رسیده است. این در حالی است که پس از افزایش پایه پولی دلار آمریکا (M۰) در ماه نوامبر، بازهم در ماه دسامبر شاهد کاهش این رقم بودهایم اگرچه هنوز هم به نسبت ماهها و حتی سالهای قبل در سطوح بالایی قرار داشته است. اگرچه آمار رسمی نقدینگی آمریکا ( M۱ و M۲) در دسامبر منتشر نشده ولی در ماه نوامبر هم پایه پولی و هم نقدینگی این کشور افزایش داشته است که خود دلیلی برای کاهش ارزش دلار بود که البته این ادعا محقق شد. با توجه به این سیگنالها در کنار کاهش محدود M۰ آمریکا و البته دادههای اقتصادی این کشور، رشد شاخصهای سهام و دادههای مربوط به بیکاری و تورم شاید از این پس تغییر فاز قیمتی در بازار جهانی دلار چندان هم دور از ذهن نباشد، اگرچه این ادعا با برخی از واقعیتهای تحلیلگری تکنیکال در تضاد بوده ولی عکس آن نیز درخصوص برخی از تحلیلها دیده شده است. البته میتوان اینگونه نیز تحلیل کرد که تاکنون حجم تاثیرگذاری پایه پولی ماههای نوامبر و دسامبر بهصورت کامل و جامع خودنمایی نکرده ولی تا تاثیرگذاری کامل آن نیز زمان زیادی باقی نمانده است.
اگرچه هماکنون بازار دلار جهانی ملتهب است و در این شرایط در کوتاه مدت اغلب تحلیلها غلط از آب درمیآید ولی رفتارهای معاملهگران نشان میدهد که از یکسو قیمتهای فعلی را برای خرید جذاب ارزیابی میکنند و از سوی دیگر هنوز هم نگران کاهش قیمتها هستند، بنابراین تا زمانی که از این فاز قیمتی فاصله نگیریم و بازار بیش از پیش روی آرامش به خود ببیند، نمیتوان سمت و سوی نرخ را به صراحت تخمین زد. با توجه به تمامی این اما و اگرها ادعای بازگشت بازار دلار جهانی به یک روند افزایشی مطرح است و این نکته شاید نه در کوتاه مدت، بلکه در میان مدت خودنمایی کند.نکته تاثیرگذار دیگر بر بازار دلار را میتوان کاهش تراز تجاری آمریکا در ماه نوامبر محسوب کرد که به کمترین حد از سال ۲۰۱۲ رسیده و به معنی آن است که نکته مثبتی برای اقتصاد آمریکا آنهم در دوره جدید محسوب نمیشود. این در حالی است که کاهش ارزش دلار در روزهای اخیر نیز به این داده تسری پیدا میکند؛ یعنی بخش مهمی از تاثیرگذاری آن ناخودآگاه خنثی شده است، اگرچه ابهام قیمت فعلی نیز در این چارچوب قابل ارزیابی است. با توجه به تکانههای اخیر بهای دلار در بازارهای جهانی شاید از هم اکنون بتوان از تغییر طرزفکر برخی از معاملهگران سخن گفت ولی برای ادعای صریح رشد قیمتها هماکنون زود است.
روابط چین و آمریکا هم دلاریزه شده است. کاهش ارزش دلار آمریکا در روزهای گذشته را میتوان یکی از خروجیهای این تضاد عنوان کرد؛ یعنی چون مقامات دولت چین در نظر دارند که خرید اوراق خزانه دولتی آمریکا را کاهش داده یا به کلی متوقف کنند جذابیت دلار هم کاهش یافته است. احتمال وضع تحریمهاى تجارى آمریکا علیه چین اگرچه هنوز در حد گمانهزنی است ولی سالهاست که روابط تجاری و مالی دو کشور از این حیث مورد توجه قرار داشته و البته این قبیل تحریمها چه اجرایی بشود یا در حد اظهار نظر باقی بماند، هم نکته جدیدی در بازار ارزها نیست ولی اینبار چهره این روابط به کلی در حال تغییر است. بهعنوان مثال داد و ستد نفت خام در بورس تازه تاسیس انرژی ( نفت) در چین با فرض مبادله در مناطق آزاد و داد و ستد آتی و تحویل فیزیکی با یوآن مواردی است که چهره پترودلار را دستخوش تغییر قرار خواهد داد. این در حالی است که عربستان هم از این رویکرد جدید حمایت کرده و البته منافع ایران نیز اقتضا میکند که به کشورهای عرضهکننده نفت در این چارچوب بپیوندد. این موارد نیاز به بررسی بیشتری دارد که در آینده به آن در چارچوب بورس انرژی خواهیم پرداخت.در صورت افزایش قیمت دلار در بازارهای جهانی سرعتگیر مهمی در برابر بهای طلا نقشآفرینی خواهد کرد، اگرچه نوسان قیمت دلار یکی از دادههای تاثیرگذار بر بهای طلاست و تمامی سیگنالها بهصورت کامل به قیمت دلار ختم نمیشود. با توجه به تمامی این موارد و همچنین رشد بهای طلای جهانی در روزهای گذشته شاید بتوان توقف رشد قیمت طلا البته در میانمدت را مطرح کرد ولی این احتمال تنها بر پایه رخدادهای فعلی صورت گرفته و برای تحلیل دقیقتر باید اطلاعات روزهای آینده را نیز لحاظ کرد.
نظرات