چراغ زرد رکود در اقتصاد آمریکا

دنیای اقتصاد : کریدور بازدهی اوراق با سررسید کوتاه‌مدت و بلندمدت در حال باریک شدن است. این شرایط ازسوی سرمایه‌گذاران و اقتصاددانان به مثابه تقویت خطر بروز رکود تعبیر می‌شود. وال‌استریتی‌ها این کریدور را با نام «پهنه ۱۰-۲» می‌شناسند و به شدت به تفاوت بازدهی اوراق ۱۰ساله و ۲ ساله حساسیت دارند. این حساسیت ناشی از پیامی است که این منحنی به بازارهای مالی منتقل می‌کند.
پهنه ۱۰-۲ در هفته گذشته نرخ ۴۲/ ۰ را لمس کرد که از سال ۲۰۰۷ میلادی (زمان شروع بحران مالی دهه گذشته) تاکنون بی‌سابقه بوده است. نرخ بازدهی اوراق با سررسید ۲ساله از رشد نرخ بهره تبعیت می‌کند؛ اما بازدهی نسخه ۱۰ ساله بیشتر به اطمینان از آتیه اقتصادی وابسته است. با این اوصاف، سیاست پولی انقباضی فدرال رزرو، بازدهی کوتاه‌مدت‌ها را تقویت کرده و نداشتن اطمینان کافی به آینده اقتصاد ایالات متحده نتوانسته بازدهی بلندمدت‌ها را به همین نسبت رشد دهد. نتیجه این شرایط، تنگ‌تر شدن کریدور بازدهی است. این وضعیت، با گزارش ماهانه شعبه نیویورک فدرال رزرو که «احتمال وقوع رکود» را اندازه‌گیری می‌کند نیز همخوانی دارد. ثبت احتمال رکود دو رقمی چراغ سبز اقتصاد را با رنگ زرد تعویض کرده و تداوم آن نشانگر افزایش خطر بروز این بحران است. «دنیای اقتصاد» پیش از این در گزارش «اقتصاد آمریکا در نقطه چرخش» کاهش پهنه ۱۰-۲ به زیر یک درصد و ثبت اولین نوبت احتمال رکود دو رقمی پس از سال ۲۰۰۹ را منجر به خطی‌شدن منحنی بازدهی پیش‌بینی کرده بود.

آمریکا به لبه تیغ رکود نزدیک‌تر می‌شود
شعبه فدرال رزرو نیویورک هر ماه احتمال وقوع رکود را با محاسبه شاخص‌های مختلفی در یک گزارش پیش‌بینی و منتشر می‌کند. در واقع، احتمال وقوع رکود برای ۱۲ ماه آینده محاسبه می‌شود. بررسی رکودهای مالی در آمریکا و احتمال منتشرشده از سوی این بانک، از صحت و صدق گزارش بانک نیویورکی حکایت دارد. طبق گزارش‌های این بانک، احتمال رکود در سال ۲۰۰۰ میلادی پس از ورود به اعداد دو رقمی تا ۴۰ درصد نیز رسید و به حد قابل توجهی رکود بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ را پیش‌بینی کرد. فدرال رزرو نیویورک در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ احتمال رکود را دو رقمی پیش‌بینی کرده بود و پس از آن این احتمال تا سال ۲۰۰۷ به حدود ۴۰ درصد رسید. گزارش بانک نیویورک این بار نیز رکود بزرگ سال‌های ۲۰۰۹-۲۰۰۷ را به درستی پیش‌بینی کرده بود. گزارش‌های ماهانه شعبه نیویورک فدرال رزرو از سال ۱۹۵۹ میلادی هر ماه منتشر شده است که پیش‌نیاز تجربی این گزارش را نیز تضمین می‌کند، اما آنچه در شرایط کنونی توجه‌برانگیز شده، عبور احتمال رکود از مرز تک‌رقمی است. احتمال بروز رکود پس از سال‌ بحرانی ۲۰۰۹ میلادی همواره تک‌رقمی ثبت شده بود تا اینکه در آخرین گزارش‌های بانک نیویورکی ۲رقمی شدن احتمال از ماه اکتبر سال گذشته میلادی کلید خورد. در گزارش ابتدای ماه اکتبر، احتمال ۳۳/  ۱۰ درصدی به ثبت رسید تا هشدار ابتدایی به مزرعه اقتصادی آمریکا مخابره شود؛ اما این پایان کار نبود و چهارمین عدد ۲رقمی پیش‌بینی رکود در آخرین روز ماه قبل میلادی به ثبت رسید. نتیجه تداوم گزارش احتمالات ۲ رقمی وضعیت غیرنرمال اقتصاد ایالات متحده را گوشزد می‌کند. در واقع، ترجمه این گزارش به زبان ساده، افزایش احتمال آغاز یک دوره رکود دیگر از بهار سال ۲۰۱۹ میلادی است.

معیار پیش‌بینی رکود چیست؟
احتمال بروز رکود اقتصادی در نسخه نیویورکی‌ها با معادله‌ای با یک شاخص اصلی ارزیابی می‌شود. این پارامتر، از تفاوت بازدهی اوراق قرضه بلند‌مدت ۱۰ ساله و بازدهی اوراق قرضه کوتاه‌مدت ۳ ماهه به‌دست می‌آید. البته شاخص‌های پیچیده دیگری نیز در این معادله استفاده می‌شوند که همگی به وضعیت شاخص‌های کلی اقتصادی مربوط هستند. تمرکز فدرال رزرو نیویورک بیشتر بر اوراق خزانه‌داری است؛ چراکه داده‌های مربوط به خزانه‌داری با دقت و صحت بیشتری نسبت به سایر اوراق قرضه ارائه می‌شوند. حال اینکه چه مواقعی احتمال وقوع رکود افزایش می‌یابد، پرسشی است که با واکاوی منحنی بازدهی اوراق قرضه قابل پاسخ است. البته به‌طور کلی می‌توان قرابت بیشتر نرخ بازدهی این ۲ نوع اوراق را در معادله نیویورکی‌ها عامل افزایشی برای احتمال رکود دانست. به این ترتیب که کاهش تفاوت بازدهی اوراق بلندمدت ۱۰ ساله نسبت به بازدهی اوراق را  کوتاه‌مدت ۳ماهه، منجر به افزایش احتمال بروز رکود اقتصادی خواهد شد. در واقع افزایش تقاضا برای اوراق بلند‌مدت قیمت آنها را افزایش می‌دهد و بالطبع بازدهی آنها را پایین خواهد آورد. از طرفی کاهش تقاضای خرید اوراق کوتاه‌مدت به معنای افزایش بازدهی این اوراق است. در شرایطی که کاهش بازدهی بلندمدت با افزایش بازدهی اوراق کوتاه‌مدت همراه شود، به معنای چشم‌انداز رکودی یا غیرتورمی خواهد بود. ابزار مناسب مقایسه بازدهی اوراق قرضه، منحنی بازدهی است که توجه به روند آن، چشم‌انداز رکودی-تورمی کلی را تا حدودی ارائه می‌دهد. البته عرضه و تقاضا در بازار اوراق آمریکا به‌دلیل انسجام آن خودتنظیم محسوب می‌شود. یعنی رشد تقاضایی که منجر به کاهش بازدهی شده به سرعت با جایگزین شدن اوراق دیگر یا چرخش سرمایه‌گذاران تعدیل خواهد شد.

شیب منحنی بازدهی روبه صفر؟
منحنی بازدهی اوراق قرضه، نموداری است که نرخ بازده اوراق با کیفیت اعتباری یکسان را با سررسید‌های کوتاه‌مدت (چندماهه)، میان‌مدت (چندساله) و بلند‌مدت (بیش از ۵ ساله) نمایش می‌دهد. منحنی بـازدهی به‌عنوان الگویی برای ترسیم و ارائه وضعیت اوراق منتشر شده ازسوی دولت (خزانه‌داری) استفاده می‌شود. این منحنی بیشتر برای ارزیابی شرایط اوراق قرضه در ایالات‌متحده آمریکا به‌کار گرفته می‌شود. رایج‌ترین منحنی بـازدهی در آمریکا، اوراق قرضه خزانه‌داری را با سررسید ۳ماهه، ۲ساله، ۵ساله و ۳۰ ساله مقایسه می‌کند. این منحنی به‌عنوان معیاری برای سایر انواع اوراق قرضه در بازار، مانند نرخ‌های وام مسکن یا نرخ بهره‌های بانکی و همچنین پیش‌بینی تغییرات در خروجی بازار و روند آتی اقتصادی نیز استفاده می‌شود. منحنی بازدهی به‌طور کلی دارای سه حالت رایج شامل منحنی نرمال، خطی و معکوس است. سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران آمریکا همواره به شیب منحنی بازدهی توجه خاصی دارند؛ چراکه به یافتن ایده و سرنخی از تغییرات نرخ بهره‌های بانکی در آینده و فعالیت اقتصادی کمک می‌کند.

در شرایط معمول اقتصادی، بازدهی اوراق با سررسید طولانی، بیشتر از بازدهی این اوراق در نسخه‌های کوتاه‌مدت است. تحت این شرایط منحنی بازدهی نرمال خواهد بود. منحنی بازدهی نرمال اوراق قرضه با تاریخ سررسید طولانی‌ به‌خاطر ریسک مربوط به زمانشان، بازدهی بالاتری در مقایسه با اوراق کوتاه‌مدت‌ دارند. در واقع منحنی نرمال نشانگر انتظار عمومی از رشد اقتصادی کشور است. زمانی که چشم‌انداز کلی، از رشد اقتصادی حکایت داشته باشد، بالطبع احتمال افزایش تورم بیش از کاهش آن تصور می‌شود. در صورتی که کشور در شرایط خاص اقتصادی نباشد، بانک‌های مرکزی با افزایش نرخ بهره از صعود بیش از حد تورم جلوگیری خواهند کرد. با این تفاسیر عرضه و تقاضا برای اوراق بلند‌مدت و کوتاه‌مدت به‌گونه‌ای تعریف می‌شوند که ضمن حفظ زمینه رشد اقتصادی، بازدهی اوراق بلندمدت بیشتر از اوراق کوتاه‌مدت باقی بماند. چنانچه تنظیم تفاوت نرخ بازدهی این اوراق به درستی انجام نشود، منحنی نرمال به یکی از دو حالت دیگر منتقل خواهد شد. زمانی که بازدهی اوراق بلندمدت کاهش یابد یا اینکه بازدهی اوراق کوتاه‌مدت بیش از حد افزایش یابد، منحنی بازدهی به سمت خطی شدن پیش خواهد رفت. در واقع، آمریکا در حال حاضر با این مشکل مواجه شده است. در شرایط نرمال تفاضل بازدهی اوراق بلندمدت و کوتاه‌مدت باید بین ۲ تا ۳ درصد باشد، اما کم شدن این تفاضل علامتی است به معنای روند خطی شدن منحنی بازدهی. زمانی که تفاوت قابل ملاحظه‌ای در بازدهی اوراق با سررسید‌های متفاوت وجود نداشته باشد، اقتصاد به لبه پرتگاه رکود نزدیک شده است. خطی شدن منحنی بازدهی، احتمال چرخش اقتصادی را بالا می‌برد. این چرخش می‌تواند به رونق یا رکود منتهی شود. در شرایطی که منحنی با سیاست‌های مناسب به حالت نرمال بازگردد، رونق اتفاق خواهد افتاد؛ اما به‌عکس، زمانی‌که منحنی معکوس شود، دوره رکود اقتصادی آغاز می‌شود.  چنانچه بازدهی اوراق کوتاه‌مدت به‌دلیل افزایش تقاضا برای اوراق بلندمدت نرخ بیشتری داشته باشد، منحنی معکوس تولید می‌شود. در واقع یک منحنی معکوس نشان می‌دهد رشد اقتصادی با اخلال مواجه است. فقدان نشانه‌ای از رشد اقتصادی در منحنی بازدهی به معنای وقوع زودرس یک دوره رکود ماندگار است. افزایش بازدهی اوراق با سررسید ۲ ساله همزمان با کاهش بازدهی نسخه بلند‌مدت ۱۰ ساله این اوراق، تفاضل نرخ بازدهی آنها را تا ۴۲/ ۰ درصد پایین آورد.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید