دنیای اقتصاد : اونس طلا در پایان مبادلات روز جمعه با رشد ۲۰ دلاری توانست به بالای سطح ۱۲۰۰ دلاری بازگردد. فلز زرد هفتههای متوالی را با بازدهی منفی سپری کرده بود؛ اما تضعیف شاخص دلار آمریکا در روزهای پایانی هفته موقعیت را برای تجدید قوای این فلز گرانبها فراهم کرد.
رشد بهای اونس طلا برای نخستین بار در ۷ هفته اخیر به ثبت رسیده است. فلز زرد ظرف ۶ هفته نزدیک به ۶ درصد از ارزش خود را از دست داده بود؛ تا اینکه در هفتمین هفته با ثبت بازدهی حدود ۷/ ۱ درصدی روند نزولی طلا به پایان رسید. مهمترین عامل بازگشت طلا به بالای سطح ۱۲۰۰ دلاری به اثرپذیری شاخص دلار از چشمانداز سیاست پولی فدرالرزرو مربوط میشود. انتقاد دونالد ترامپ از روند افزایش نرخ بهره هدف، بذر نااطمینانی نسبت به روند انقباضی برنامهریزیشده از سوی کمیته بازار آزاد را در بازارهای مالی آمریکا کاشت. پس از ابراز نگرانی ترامپ، اظهارات «جرومی پاول»، رئیس فدرالرزرو آمریکا در نشست «جکسون هول» تردید موجود در بازارها را افزایش داد و شاخص دلار را تا یک قدمی سطح ۹۵ واحدی پایین کشید. جرومی پاول در نشست سالانه جکسون هول سخنرانی مهمی داشت که از دو جنبه قابلبررسی است. پاول در بخشی از اظهارات خود از سیاستگذاری فدرالرزرو مبنیبر افزایش تدریجی نرخ بهره دفاع کرد؛ اما در بخش دیگر، به نبود دلایل کافی برای تداوم رشد نرخ تورم و ماندگاری آن بالاتر از هدف ۲درصدی اشاره کرد. بخش نخست اظهارات پاول را میتوان جوابیه فدرالرزرو به انتقاد دونالد ترامپ از سیاست پولی و افزایش نرخ بهره هدف دانست. رئیسجمهوری آمریکا خواستار اتخاذ سیاستهایی برای حمایت از رونق اقتصادی [کاهش شتاب انقباض پولی] آمریکا شده بود. پاول ضمن دفاع از روند افزایشی که برای نرخ بهره در نظر گرفته شده، وضعیت فعلی اقتصاد آمریکا را در سلامت کامل توصیف کرد. سکاندار پولی ایالاتمتحده در سخنرانی خود عنوان کرده بود: «من و همکارانم در فدرالرزرو بر این باور هستیم که روند تدریجی افزایش نرخ بهره همچنان متناسب با شرایط کلی است. اقتصاد کشور قدرت کافی دارد و تورم نزدیک به هدف ۲ درصدی قرار گرفته است. اگر روند رشد اقتصادی و بهبود وضعیت بازار کار به همین شکل ادامه یابد، فدرالرزرو افزایش تدریجی نرخ بهره را ادامه خواهد داد.» در واقع، سیگنال رشد نرخ بهره در نشست آتی کمیته بازار آزاد بار دیگر از سوی پاول مخابره شد. حتی برخی از کارشناسان، سخنرانی رئیس فدرالرزرو را به معنای ثبت دو نوبت افزایش نرخ بهره تا پایان سال جاری میلادی تعبیر کردهاند. البته تردیدی که منجر به تضعیف شاخص دلار شد، به جنبه دیگر سخنرانی پاول و دیگر اعضای کمیته بازار آزاد آمریکا مربوط است. «ویلیام برینارد»، عضو کمیته بازار آزاد آمریکا در خصوص تردیدی که برای آتیه پولی پیش آمده، پیشنهاد محافظهکاری تا زمان کسب اطمینان از شرایط بازارهای مالی و اقتصادی را داده است. پاول نیز رشد بیشتری برای تورم قائل نبود؛ تا یکی از دلایل رشد بیشتر نرخ بهره را اندکی از صحنه خارج کند. عدم رشد تورم نیاز به رشد نرخ بهره را کاهش میدهد و از سوی دیگر فدرالرزرو در حال افزایش نرخ بهره است. این دوگانگی با بازگشت ریسک موجود در معیار منحنی بازدهی اوراق خزانه تشدید شد.
ریسک تنگنای منحنی نرخ بهره
این نرخ پس از حرکت به سمت خطی شدن رکورد ۱۰ساله خود را ارتقا داد. در حال حاضر فاصله بازدهی اوراق ۱۰ و ۲ ساله خزانه به زیر ۲/ ۰ درصد رسیده است که زنگ هشداری برای اقتصاد آمریکا محسوب میشود. از دهه ۵۰ قرن پیشین تاکنون، هرگاه این منحنی به زیر صفر رسیده، رکودی پس از آن رخ داده است. فاصله ۱۹/ ۰ درصدی با مدار صفر، پرچم رکود را بر فراز آسمان واشنگتن به اهتزاز درآورده است.
در شرایط معمول اقتصادی، بازدهی اوراق با سررسید طولانی، بیشتر از بازدهی این اوراق در نسخههای کوتاهمدت است. تحت این شرایط منحنی بازدهی نرمال خواهد بود. منحنی بازدهی نرمال اوراق قرضه با تاریخ سررسید طولانی بهخاطر ریسک مربوط به زمانشان، بازدهی بالاتری در مقایسه با اوراق کوتاهمدت دارند. در واقع منحنی نرمال نشانگر انتظار عمومی از رشد اقتصادی کشور است. زمانی که چشمانداز کلی، از رشد اقتصادی حکایت داشته باشد، بالطبع احتمال افزایش تورم بیش از کاهش آن تصور میشود. درصورتیکه کشور در شرایط خاص اقتصادی نباشد، بانکهای مرکزی با افزایش نرخ بهره از صعود بیش از حد تورم جلوگیری خواهند کرد. با این تفاسیر عرضه و تقاضا برای اوراق بلندمدت و کوتاهمدت بهگونهای تعریف میشوند که ضمن حفظ زمینه رشد اقتصادی، بازدهی اوراق بلندمدت بیشتر از اوراق کوتاهمدت باقی بماند. چنانچه تنظیم تفاوت نرخ بازدهی این اوراق به درستی انجام نشود، منحنی نرمال به یکی از دو حالت دیگر منتقل خواهد شد. زمانی که بازدهی اوراق بلندمدت کاهش یابد یا اینکه بازدهی اوراق کوتاهمدت بیش از حد افزایش یابد، منحنی بازدهی به سمت خطی شدن پیش خواهد رفت. در واقع، آمریکا در حال حاضر با این مشکل مواجه شده است.
در شرایط نرمال تفاضل بازدهی اوراق بلندمدت و کوتاهمدت باید بین ۲ تا ۳ درصد باشد، اما کم شدن این تفاضل علامتی است به معنای روند خطی شدن منحنی بازدهی. زمانی که تفاوت قابلملاحظهای در بازدهی اوراق با سررسیدهای متفاوت وجود نداشته باشد، اقتصاد به لبه پرتگاه رکود نزدیک شده است. خطی شدن منحنی بازدهی، احتمال چرخش اقتصادی را بالا میبرد. این چرخش میتواند به رونق یا رکود منتهی شود. در شرایطی که منحنی با سیاستهای مناسب به حالت نرمال بازگردد، رونق اتفاق خواهد افتاد؛ اما بهعکس، زمانیکه منحنی معکوس شود، دوره رکود اقتصادی آغاز میشود. چنانچه بازدهی اوراق کوتاهمدت بهدلیل افزایش تقاضا برای اوراق بلندمدت نرخ بیشتری داشته باشد، منحنی معکوس ایجاد میشود. در واقع یک منحنی معکوس نشان میدهد رشد اقتصادی با اخلال مواجه است. فقدان نشانهای از رشد اقتصادی در منحنی بازدهی به معنای وقوع زودرس یک دوره رکود ماندگار است. افزایش بازدهی اوراق با سررسید ۲ ساله همزمان با کاهش بازدهی نسخه بلندمدت ۱۰ ساله این اوراق، تفاضل نرخ بازدهی آنها را تا ۳/ ۰درصد پایین آورد.
نظرات