کارنامه ۳ فلز

دنیای‌اقتصاد : پس از التهاب بهای جهانی نفت‌خام در هفته‌های اخیر و رشد نرخ در بازارهای کالایی، شاهد یک روند کاهشی و میل به تعادل نرخ در این بازارها هستیم تا جایی که می‌توان گفت هیجان‌های پیشین اغلب تعدیل شده است. این روند موجب شد یک جو کاهشی در بازارهای جهانی خودنمایی کند تا در نهایت آرامشی شکننده را شاهد باشیم.

رشد بهای نفت‌خام اگرچه متوقف شده ولی هنوز چیزی شبیه به آتش زیرخاکستر است. تاکنون تعویق جدی در عرضه و تحویل محموله‌های نفت‌خام و فرآورده‌ها در عربستان رخ نداده و همین مطلب در کنار افزایش شعله‌های جنگ تجاری سرعت‌گیر مهمی برای نفت‌خام بوده است. همین سیگنال یعنی عدم رشد بهای نفت‌خام، یکی از محرک‌های قیمتی در بازارهای کالایی را با خدشه همراه ساخته است اما همان‌گونه که در گذشته به آن اشاره شد واقعیت‌های عربستان بعد از حمله به آرامکو در چند هفته آینده خودنمایی خواهد کرد. بهای نفت‌خام در هفته گذشته در بازارهای جهانی بیش از ۳ درصد کاهش داشت تا در نهایت دومین هفته نزولی در بازار نفت رقم بخورد. البته کاهش بهای بنزین در جهان کمتر از نفت‌خام بوده یعنی هنوز ترس از دورنمای وقفه در عرضه فرآورده‌ها در جهان وجود دارد.

بعد از ۱۶ سپتامبر یعنی اوج قیمت‌های روزهای اخیر، تاکنون شاهد روند نزولی در بازارهای کالایی در جهان بودیم و تاکنون این روند کاهشی ادامه داشته است، یعنی بازارها نزدیک به دو هفته افت نرخ جدی را تجربه کردند. همین کاهش قیمت‌ها می‌تواند یک سوپاپ اطمینان به‌شمار رود و با توجه به تعدیل بخشی از هیجان نرخ و منطقی‌شدن بازارها، پتانسیل آرامش بیشتری در بازارها ایجاد شده ولی میل به کاهش نرخ هم جدی است. بازارها حتی در شرایط و قیمت‌های فعلی هم خوش‌بینی بزرگی به رشد قیمت‌ها ندارند و حتی احتمال ادامه این روند نزولی مخصوصا در بازار فولاد جدی است. همین مسائل اجازه تحلیل منطقی را محدود کرده آن‌هم در وضعیتی که احتمال شعله‌ورتر شدن جنگ تجاری وجود داشته و استیضاح ترامپ هم می‌تواند به رخدادهای جدیدی در بازار آمریکا منجر شود اگرچه چندان برجسته نیست.

در هفته گذشته شاخص کالایی GSCI ۸/ ۱ درصد افت داشته و شاخص کالایی CRB هم کمتر از یک درصد از ارزش خود را از دست داده است اگرچه استمرار کاهش نرخ در بازار فلزات لندن برجسته‌تر بوده است. همین موارد برای ترسیم واقعیت‌های موجود در بازار کافی است اگرچه ادعای به کف قیمتی رسیدن در برخی از بازارها همچون فلزات پایه چندان هم دور از ذهن نیست ولی به بررسی‌های دقیق‌تری نیاز دارد زیرا این بازارها به چیزی شبیه به یک کلاف سر در گم بدل شده‌اند.

  کلاف سر در گم فلزات پایه

بازار فلزات حال و روز خوبی ندارد و روند نزولی نرخ هنوز هم در این بازار ادامه دارد. حتی در روزهای التهاب بهای نفت‌خام نیز بازارهای فلزی کاهش نرخ را رها نکرده‌ بودند و می‌توان گفت که این روند نزولی در هفته گذشته هم ادامه یافته است. شاخص بورس فلزات لندن در هفته گذشته با ۶۹/ ۱ درصد افت روبه‌رو شد تا دومین هفته کاهشی خود را سپری کند. اگرچه این شاخص قیمتی در مقایسه با مدت مشابه ماه قبل ۳۳/ ۱ درصد رشد را نشان می‌دهد ولی به نسبت یک‌سال اخیر شاهد افت ۷۵/ ۷ درصدی هستیم. این وضعیت عمومی نشان می‌دهد که بازارهای فلزی رشد چندانی نداشته‌اند و گویا در ماه‌های اخیر تنها در جا زده‌اند. رشد نسبی قیمت‌های ماه گذشته هم با روند نزولی هفته‌های اخیر روبه‌رو شده که همین موارد شواهدی برای بهبود بازار تلقی نمی‌شود. این در حالی است که موجودی انبارهای فلزات پایه کاهشی است و همین افت ذخایر شاید بتواند در برابر روند نزولی قیمت‌ها موضع‌گیری کند.

 البته در اواخر هفته گذشته جرقه‌هایی از رشد قیمت‌ها را شاهد بودیم که احتمال تغییر فاز نرخ را مطرح می‌کند ولی با توجه به همین داده نمی‌توان از بازگشت بازار به روند افزایشی قیمت‌ها سخن گفت. داده‌های اقتصادی در جهان هم سیگنال‌های بزرگی برای بهبود وضعیت فعلی را ترسیم نمی‌کند ولی بعد از یک دوره افت نرخ، تغییر فاز بازار و آغاز یک دوره افزایشی چندان هم غیرمنتظره نخواهد بود. به‌عنوان مثال قیمت‌های سه ماهه مس و آلومینیوم در بورس فلزات لندن از قیمت‌های نقدی آنها بیشتر است که در ادبیات بازار به کونتانگو مشهور بوده و می‌تواند یک محرک قیمتی مقطعی به‌شمار رود. البته بهای سه ماهه سلف فلز روی از قیمت نقدی آن‌ کمتر است ولی با توجه به پایین بودن موجودی انبارهای این فلز پتانسیل ورود این بازار به یک فاز افزایشی وجود دارد.

همان‌گونه که در ابتدا عنوان شد بازارهای جهانی با پیچیدگی‌های بسیاری روبه‌رو شده است تا جایی که نمی‌توان این بازه زمانی را با هیچ دوره‌ای در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر مقایسه کرد، بنابراین احتمال بروز تغییرات پیش‌بینی‌نشده یا رخدادهای غیرمنتظره عجیب نیست. در هر حال بازارهای جهانی این بار بعد از التهاب بازار نفت‌خام، فراز و فرود شعله‌های جنگ تجاری، سیگنال‌های پولی از اقتصاد آمریکا و نوسان نرخ بهره و تزریق پول به این کشور، با سیگنال‌های سیاسی نیز همراه شده است که آینده‌ای به شدت پیچیده را ترسیم می‌کند. به‌صورت کلی می‌توان گفت که در شرایط فعلی تقاضای واقعی در بازار اگرچه به نسبت ثابت است ولی با آغاز روزهای سرد سال، امکان رشد تقاضای صنعتی وجود دارد ولی آمارهای اعلام شده چنین انتظاری را محقق نمی‌کند. به‌عنوان یک نمونه مشخص می‌توان به آلومینیوم اشاره کرد که با توجه به ثبات نرخ و حتی روند نزولی موجودی انبارها در هفته‌های اخیر، باز هم در روزهای گذشته شاهد یک رشد در موجودی انبارهای این کالا هستیم گویا عرضه‌ای بیشتر از تقاضا به بازار تزریق شده است. البته ضعف جدی تقاضا و اثرگذاری آن بر بازار آلومینا و کاهش بهای این ماده اولیه یا حضور بازار در کمترین نرخ در ۲ سال اخیر در کنار ورود به روزهای سرد سال و امیدواری به رشد تقاضا مواردی است که در شرایط فعلی گویی اثرگذاری برجسته‌ای بر این بازار ندارد.

همچنین موجودی انبارهای آلومینیوم در سه بندر اصلی ژاپن به‌عنوان یکی از بازارهای مصرف مهم برای سومین ماه متوالی افزایشی بوده که نشان می‌دهد مصرف واقعی این کالا تعریف چندانی ندارد هرچند که آمارهای بورس فلزات لندن با کاهش ذخایر روبه‌روست. این مطلب به معنی کاهش جذابیت نگهداری این فلز و امیدواری محدود به رشد قیمت‌ها یا حتی تعریف ابزارهای مالی جدید برای آنهاست. این نگرانی را باید جدی گرفت آن‌هم در شرایطی که بازار فلزات همچون بازارهای مالی نیست که به شیوه‌های مختلف قابل مدیریت باشد.

در بازار مس نیز اوضاع به نسبت همین‌گونه است اگرچه شرایط بهتری از بازار آلومینیوم دارد. به گزارش گروه مطالعات بین‌المللی مس، کسری عرضه مس خالص در بازارهای جهانی در نیمه نخست سال میلادی ۲۲۰ هزار تن بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل و رقم ۱۷۷ هزار تن، از نیاز بیشتر بازار به مس تصفیه شده حکایت دارد آن‌هم در شرایطی که تولید مس در چین افزایش داشته است. به‌رغم این داده مهم بازهم رشد نرخ برجسته‌ای در این بازار به ثبت نرسیده است اگرچه جریان کلی نمودار این بازار از احتمال بهبود نرخ حکایت دارد.

موارد فوق بخشی از واقعیت‌های بازار فلزات پایه بود که همگی ضعف نسبی تقاضا را مطرح می‌کند. ضعف تقاضا در این بازار هم به معنی مشکلات صنعتی تعبیر می‌شود یعنی میزان حجم تولید صنعتی از رشد تقاضا و تکانه‌های قیمت‌ها حکایت نمی‌کند. البته آمارهای پیش‌رو از شاخص مدیران خرید یا همان حجم تولید صنعتی و سپس رشد اقتصادی کشورها چهره شفاف‌تری از این بازارها را ترسیم خواهد کرد ولی نمی‌توان چندان هم به این موارد خوش‌بین بود.

  بازار فولاد و افت نرخ

کاهش نرخ در بازارهای جهانی مشهود است آن‌هم به دلیل افت تقاضا و اثرگذاری کاهش جذابیت خرید قراضه و افت بهای این کالا. در این وضعیت می‌توان گفت که میل به کاهش نرخ باز هم درحال خودنمایی است و گسترش یافتن این سیگنال می‌تواند برای بازار فولاد مخرب باشد اگرچه این بازار در هفته‌های اخیر در برابر کاهش نرخ مقاومت کرده است.

بازار ورق فولادی در جهان با ضعف محسوس تقاضا روبه‌روست و این داده به کاهش قیمت‌ها در اغلب بازارها منجر شده است. کاهش نرخ در دو بازار چین و اروپا شاید شفاف‌تر از سایر نقاط جهان باشد آن‌هم در بازارهایی که حجم تولید صنعتی به نسبت بالاست. با توجه به کاربرد ورق فولادی در مصنوعات صنعتی، می‌توان این سیگنال را ادامه مسیر بررسی بازار فلزات پایه به‌شمار آورد و به کمک این داده از روزهای سخت صنایع در جهان سخن گفت. تداوم این شرایط اما نگران‌کننده است.

به گزارش متال‌بولتن تقاضای محصولات طویل فولادی در جهان افزایش یافته است اگرچه نااطمینانی‌های بسیاری در این بازار وجود دارد. در بازار محصولات طویل فولادی همچون میلگرد و کلاف هم شاهد روند کاهشی هستیم و این داده هم در بازارهای بسیاری گسترش یافته است. در بازارهای اروپا و غرب آسیا شاهد افت نرخ هستیم و البته بازار چین با ثبات قیمت‌های نقدی و افت نرخ در بازار آتی روبه‌روست. در کشورهای مشترک‌المنافع نیز قیمت‌های صادراتی کاهش داشته است.

بازار شمش و اسلب هم حال و روز خوبی ندارد اگرچه افت بهای اسلب یا همان محصول میانی اصلی برای تولید ورق‌های فولادی در جهان کاهش نرخ بیشتری دارد. ضعف تقاضا در بازار مقاطع ساختمانی به‌صورت مستقیم بر این بازار مهم اثرگذار بوده ولی افت بهای قراضه هم در کاهش قیمت‌ها موثر است. به گزارش متال‌بولتن؛ شمش صادراتی کشورهای مشترک‌المنافع رقمی نزدیک به ۳۵۷ دلار در هر تن پیشنهاد می‌شود اگرچه رشد مقطعی داشته ولی این نرخ به‌قدری کم است که افزایش قیمت‌ها جذابیت خاصی را به بازار ارائه نمی‌کند. شمش صادراتی ایران نیز ۳۵۰ تا ۳۵۷ دلار در هر تن نرخ‌گذاری شده که بازهم افت نرخ نسبی را نشان می‌دهد.

شاید رخداد جالب در این بازار را بتوان رشد بهای سنگ‌آهن در بازار آتی چین دانست که به‌رغم کم رونقی بازار فولاد این کشور، این نرخ به سمت افزایش متمایل شده است. در گزارش‌های قبلی به بازی‌های بازار سنگ‌آهن اشاره کرده بودیم و این بازی‌ها این‌بار هم از سمت بازار آتی آغاز شده است. هنوز نمی‌توان گفت که بازی نرخ در بازار آتی چین می‌تواند بهای سنگ‌آهن نقدی را افزایش دهد یا خیر ولی همین‌که این بازار در ضعف بازار فولاد و نوسان بازار نقدی سنگ‌آهن توانست در یک روز رشد ۲/ ۲ درصد در هفته گذشته داشته باشد می‌تواند به معنی تحریک مجدد بازار نقدی از مسیر بازار آتی سنگ‌آهن به‌شمار رود. در هر حال رشد قیمت آتی به افزایش گام به گام نرخ در بازار نقدی سنگ‌آهن انجامیده است و با توجه به افزایش قیمت در بازار محموله‌های دریایی برای سنگ‌آهن با عیار بالا، هیچ بعید نیست که روند افزایش قیمت‌ها را بتوان در هفته پیش‌رو با شفافیت بیشتری مورد مشاهده و بررسی قرار داد. میل به افزایش قیمت‌ها در بازار نقدی سنگ‌آهن وجود دارد و در صورت تداوم این وضعیت، شاید بتوان از احتمال حمایت این نرخ از بازار فولاد نیز سخن گفت.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید