دنیایاقتصاد : هفته گذشته بورس شاهد سنگینترین خروج پول از بازار سهام از بهمنماه سالگذشته تا امروز بود. این بازار روز دوشنبه همزمان با ثبت دومین ریزش پرمقدار در قرن جدید، بیشترین خروج سرمایه حقیقیها در حدود ۴ماه اخیر را شاهد بود و چیزی حدود ۱۳۰۰ میلیاردتومان خروج پول از بازار اتفاق افتاد. روندی که در روزهای بعد نیز تا حدودی تکرار شد و اینگونه که آمارها نشان میدهد حتی در رالی صعودی اخیر که از استارت آن از بهمن سالگذشته خورد، با وجود رشد ۳۰درصدی شاخصکل، اما خالص خرید حقیقیها همچنان منفی است. در این میان کارشناسان و فعالان بازار سهام بر ارزندگی بازار تاکید دارند اما بورس برای جذب سرمایه چندان جذاب نشده است. بورس چگونه میتواند منابع مالی را به سمت خود جذب کند و به جذابترین بازار برای سرمایهگذار تبدیل شود؟ «شفافیت»، «پرهیز از تصمیمهای خلقالساعه»، «عدمدخالت دولت» و «حضور پررنگتر نهادهای مالی واسط» عواملی هستند که به گفته کارشناسان بازار سرمایه باعث جذابیت بورس برای سرمایهگذاری میشود.
آهن ربای جذب سرمایه به بورس
اصل اول؛ شفافیت
حمیدرضا فاروقی، کارشناس بازار سرمایه: شفافیت روابط بین شرکتهای بورسی و نهادها و ارگانهای سیاستگذار، اولین و مهمترین اقدامی است که باید برای جذب پول به بازار سرمایه صورت گیرد. سازمان بورس و اوراقبهادار باید بهعنوان نهاد ناظر به نمایندگی از بازار سرمایه با تمام ارگانها و نهادهای دولتی و حاکمیتی که کار سیاستگذاری اقتصادی را برعهده دارند، ارتباط شفاف داشته باشد و بهصورتی عمل کند که قوانین و مقررات برای شرکتهای بورسی پیشبینیپذیر شود. بهعنوان مثال امسال قانون بودجه مشکلاتی را برای صنایع بورسی بهوجود آورد. حواشی مربوط به افزایش نرخ گاز و سوخت و نظایر آن باعث شد بازار برای مدتی ملتهب شود. اگر قرار باشد به همین منوال حرکت کنیم در سالجدید هم مطمئنا این مشکل را خواهیم داشت چون امسال نیز قرار است برای نرخ خوراک، سوخت و... تصمیمگیری شود، بنابراین این عدمشفافیت میتواند یکی از عوامل بازدارنده بازار باشد اما اگر این ابهام رفع شود و یکبار برای همیشه روابط بین شرکتهای بورسی و نهادهای دولتی و حاکمیتی که کار نظارت انجام میدهند یا قانونگذاری میکنند، شفاف شود، بازار با چنین ریسکهایی مواجه نمیشود.
اگر شرکتهای بورسی از امروز بدانند نرخ گاز و برق به چه شکل و با چه فرمولی محاسبه میشود، دیگر شوکه نمیشوند، یا اینکه هر سال برای بهره مالکانه تصمیمگیری شود که این موضوع نیز معضل دیگری است. همچنین شرکتهای بورسی برای فروش محصولات خود مجبورند مجوز افزایش نرخهای خود را از سازمان حمایت یا ارگانهایی از این دست بگیرند. این روند باعث میشود در بسیاری از مواقع سهامداران متضرر شوند چون بوروکراسی اداری که باید برای گرفتن مجوز طی شود، زمانبر است و همین مساله باعث تضعیف حقوق سهامدار میشود، بنابراین اگر فروش محصولات شرکتهای بورسی مبتنی بر یک فرمول مشخص باشد، بسیاری از مشکلات حل میشود.
آن چیزی که به بازار سرمایه در سطح کلان کمک میکند این است که روابط تجاری و اقتصادی بین شرکتهای بورسی و سایر ارگانها و نهادهای دولتی و حاکمیتی شفاف شود و مبتنی بر یک تعریف مشخص باشد تا لطمه نخورد. مثلا امسال برای پالایشگاهها اتفاق خوبی که افتاد، این است که نرخ فروش فرآوردههای آنان و خرید نفتخام مبتنی بر فرمول شده و مانند سالهای گذشته که کاملا مبهم بود، نیست، بنابراین نگرانیها اندکی کم شده است.
مساله دیگری که به بازار کمک میکند برای جذب سرمایه جذابتر شود، تربیت هرچه بیشتر نهادهای مالی واسط است. در بازار مالی هیچ کشوری سرمایهگذاری مستقیم به شکلی که در کشور ما وجود دارد و اکثریت کد بورسی دارند و آنلاین خریدوفروش میکنند، مرسوم نیست. سازمان بورس باید جایگاه نهادهای واسط را پررنگتر و شرایطی را مهیا کند که مردم و سرمایهگذاران بهجای اینکه خودشان مستقیما وارد این بازار شوند، به این نهادهای واسط مراجعه کنند. نهادهای مالی واسط توسط تیم حرفهای مدیریت میشوند که سازمان بورس و اوراقبهادار آنها را مدیریت کرده است، بنابراین تصمیمات و خریدوفروشها در بازار سرمایه حرفهایتر خواهد بود.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات