محمد شکری/ کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه برای رشد و قرار گرفتن در کانالهای بالاتر نیازمند ورود حجم زیادی از نقدینگی است. این وضعیت در حالی به سرانجام میرسد که نقدینگی موردنیاز بورس در راستای احیای اعتمادسازی سرمایهگذاران تامین شود. موضوع اعتمادسازی در میان سرمایهگذاران در سالهای اخیر به یکی از مباحث پرحاشیه تبدیل شده است. همین امر سبب شده بازار سهام نسبت به بازارهای موازی با کمترین میزان ورود پول حقیقی مواجه باشد. آنطور که شواهد نشان میدهد، بازارهای دارایی با وجود آمیخته شدن به نوسانات گوناگون، با فشارهای مضاعفی از سوی فعالان اقتصادی روبهرو هستند. اما در برخی از این بازارها رفتار سیاستگذار و دیدگاه مسوولان، برخی تفاوتها در میان بازارها را سبب شده است. از اینرو افراد با شناسایی بازارهای پرریسک، درصدد پیدا کردن محلهایی امن برای داراییهای ریالی خود میگردند.
در ماههای قبل گروههای بانکی و پالایشی شاهد عرضههای سنگینی از سوی حقوقیها بودند. استراتژی فوق از سوی حقوقیها سبب شد سرمایهگذاران نسبت به وارد کردن پول خود به بورس با تردید مواجه شوند. افزایش ظن و شک از یک سو و از سوی دیگر وارد کردن شوکهای متعدد در جهت برخی سیاستگذاریها به تالار شیشهای وضعیتی را به وجود آورده که طی آن فعالان اقتصادی با علم به این مهم که برخی بازارها درگیر حباب قیمتی غیرقابلتصور هستند اما به سوی آنها کوچ میکنند. بررسی رفتار سرمایهگذاران حاکی از آن است که در مواجهه با تشدید نااطمینانیها بر سرعت خروج پول از بازار میافزایند.
در همین راستا به نظر میرسد ابربازیگران بورسی نقش مهمی در به وجود آمدن فضای حاکم بر بازار سهام ایفا کردهاند. سیاستگذار نیز در برهههای مختلف زمانی با اتکا بر سیاست بدون نتیجه «گفتاردرمانی» صرفا به دنبال بازگرداندن آرامش و تعادل به بازار بوده است، غافل از آنکه سرمایه ترسو است و سرمایهگذار، با توجه به آنچه در بازارها در حال رخ دادن است وارد بازی بازارها میشود. سیاستهای غیرکاربردی و منتفعانه از سوی برخی سیاستگذاران، نشاط بازار را با ابهام مواجه کرده است. عملکرد ناصحیح سیاستگذار در اجرای برخی دستورالعملها در بازار سهام طی دو سال اخیر باعث شده در اکثر مواقع بورس با ظنوگمانهای بیشماری دست به گریبان باشد.
واقعیت امر آن است که سیاستگذار کار سختی برای راضی کردن سرمایهگذار در خصوص وارد کردن پول به بازار فوق دارد. آن هم در شرایطی که در بازارهای موازی میزان سوددهی و بازدهی در رتبههای بالاتری قرار دارد. با این اوصاف با توجه به اینکه بازار سرمایه نسبت به وضعیت تورمی و رقبایش جاماندگیهای قابلتوجهی دارد، از پتانسیل بالایی برای خیز قیمتی برخوردار است. بااینحال دعوت از سرمایهگذاران برای ورود به بورس نیازمند مباحث فنی و مهمی است که تا حدودی زمانبر خواهد بود.
به ویژه آنکه شواهد نشان میدهد در میزان بازدهی بازار سهام نسبت به سایر بازارهای دارایی ابهام وجود دارد. این روزها بازار سهام اساسا به دلیل نبود وضعیتی پایدار در زمین متغیرهای اثرگذار و مشخص نبودن رویکرد ثابت اقتصادی دولت نسبت به مشکلات جاری کشور، روندی پایدار را تجربه نمیکند. به این ترتیب برای فعالان اقتصادی یک پرسش مطرح است: پایان اصلاح واقعی شاخص بورس در چه زمانی تعریف خواهد شد؟ چرا که عملا در سال جاری نتوانست انتظارات را برآورده سازد. این شاخص در حال حاضر رسما به کانال یکمیلیون و ۷۰۰هزار واحد سقوط کرده است. اتفاقی که موجب شده بازار حدس و گمان مجددا داغ شود. برخی شوکها به جریان دادوستدهای بورسی ویژه نوسانات نرخ سود بانکی و قیمتگذاری دستوری باعث بیاعتماد کردن سرمایهگذاران و درنهایت درجازدن فرسایشی در این بازار شد. در حوزه غیراقتصادی نیز فضای سیاسی نقش مهمی در بورس بازی کرده است.
اما به نظر میرسد بعد از تغییر سیاست تثبیتی در بخش ارز نیمایی در هفتههای آینده، اکثر شرکتهای بورسی به دلیل رشد قیمت دلار و افزایش نرخ تورم به دنبال سودسازی، اعلام افزایش فروش و افزایش قیمت محصولات خود برآیند. این مساله باید در شرایط عادی بازار را به سمت جذب نقدینگی و سبزپوشی و افزایش شاخص حرکت دهد. اما باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که در بازارهای مالی انتظارات افراد اهمیت فراوانی دارد و قیمتها بر اساس انتظارات شکل میگیرند؛ به همین دلیل متغیرهای داخلی و خارجی اثرگذار بر بازار نقش کلیدی در بازگشت پول به گردونه معالات سهامی ایفا میکنند. بر همین اساس صرفا ارزندگی قیمتها و مثبت بودن برخی اتفاقات حول نمادها متاثر از عوامل نامبرده قرار خواهد گرفت. در این میان اگر سیگنال مثبتی از فضای سیاسی مخابره شود با توجه به چشمانداز کاهشی قیمت ارز در کوتاهمدت، میتواند بازار سهام را به کانونی جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل کند. همانطور که تصورات فعالان اقتصادی از آینده نیز میتواند بازار را منفی کرده یا با نوسان همراه کند.
در روزهای گذشته نیز به دنبال اخبار مساعد منتشرشده حول مراودات انجامشده در سیاست خارجی کشور و برخی احتمالات از احیای برجام، بازار شاهد افت قابلتوجه نرخ دلار بوده است. در این بین اخبار ضد و نقیص نوسانات بهای ارز را بیش از قبل کرده، به طوری که این امر معاملهگران این بازار را بیش از گذشته دچار تردید کرده است. روز گذشته هر دلار آمریکا با قیمت ۴۴۸۰۰تومان (تا لحظه تنظیم این گزارش) معامله شد. در این بین بسیاری افت بازار سهام در روز گذشته را به روند کاهشی نرخ ارز نسبت دادند.
این موضوع گرچه سرمایهگذاران همه بازارها را مردد کرده است، اما میتواند تا حدودی صفوف فروش سهامی را سبک کند و پول خارجشده از بازار ارز را به سمت بازار سهام هدایت کند. به گونهای که براساس برخی خوشبینیها میتوان اذعان کرد همین امر سبب میشود در سایه نبود آینده روشن بازارها بیش از هر زمان دیگری شاهد نوسانگیری دست به عصای سرمایه در صنایع و گروههای مختلف باشیم. عاملی که در ماههای گذشته نیز منجر به رشد شاخصهای ارزی و طلا شده بود این بار نیز میتواند بازار سهام را به همین ریل سوق و حتی به سمت فضایی تحلیلیتر و پختهتر سمتوسو دهد. به هر روی با توجه به روند نوسانی بازار سهام نمیتوان افتوخیز بورس را تنها به نوسانات قیمت دلار گره زد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات