امید و تردید!

میلاد نصیری - تحلیلگر بازار
۲ سال ‌و ۸ ماه از شروع ریزش ۹۹ و روزهای تلخ سهامداران می‌گذرد. رشد پرشتاب بازار در نیمه اول سال ‌۹۹ در عین ناباوری متوقف شد و با همان سرعت ریزشی شدید صورت‌گرفت. وقتی شستا در اواخر فروردین‌ماه۹۹ قرار بود وارد بورس شود، برخی تحلیلگران معتقد بودند قیمت عرضه سهم بالاست، اما در یک بازار توفانی فقط در عرض ۴ماه، قیمت سهم شستا ۸‌برابر شد و ارزش بازار این هلدینگ به ۱۶‌میلیارد دلار رسید. حجم نقدینگی و قدرت خرید به‌قدری بالا رفته بود که شرکت پخش و پالایش، معادل ‌هزاران ‌میلیارد‌تومان سهم روی صفوف خرید شرکت‌های پالایشی عرضه می‌کرد اما تقاضا همچنان پابرجا می‌ماند. روزگاری که ارزش بازار ایران‌خودرو از شرکت رنوی فرانسه پیشی‌گرفته بود.
این اولین‌بار بود که بورس بخشی از زندگی عموم مردم ایران شده‌بود. رئیس‌جمهور وقت وعده رشد بیشتر بازار را داده بود اما آنچه مردم را برای سرمایه‌گذاری در بورس تحریک می‌کرد سود به‌دست‌آمده توسط دیگر افراد بود و نه دعوت رئیس‌جمهور. فشار رسانه‌ای روی بازار بورس از مدت‌ها قبل از سوی اقتصاددانان داخلی و خارجی زیاد شده‌بود. بسیاری از این کارشناسان معتقد بودند با توجه به شرایط تحریمی و منفی‌بودن رشد اقتصادی، این رشد برای بازار سرمایه ایران غیر‌قابل قبول است و ریشه این رشد به اقدامات دولت برمی‌گردد. بازار سقوط کرد اما گزارش عملکرد شرکت‌های فولادی، پالایشی، معدنی و... که چند ماه بعد منتشر شد نشان داد ریزش ۹۹ یک اتفاق طبیعی بود، اتفاقی که در سال‌های ۹۲ و ۸۳ نیز رخ‌ داده بود. حالا بعد از یک دوره سخت، مجددا شاخص‌کل به سقف قبلی رسیده ‌است و توانسته اندکی هم از سقف قبلی عبور کند. امیدها برای شروع یک روند جدید شکل‌گرفته ‌است اما تردیدهایی نیز وجود دارد.

بدون وارد‌شدن به‌جزئیات صورت‌های مالی شرکت‌های مختلف، اکثر تحلیلگران بنیادی معتقدند سقفی که شاخص‌کل در سال‌۹۹ زد منطبق بر دلار ۳۳‌هزار ‌تومانی است و با قیمت این روزهای دلار، بازار سرمایه ارزان است و محکوم به شروع یک روند صعودی است. به‌طور مثال در سقف سال‌۹۹، ارزش بازار بانک صادرات در حدود ۸/ ۳میلیارد دلار بود و امروز ۸/ ۱میلیارد دلار. با وجود رسیدن شاخص‌کل به سقف قبلی، سهم‌های بزرگ و تعیین‌کننده‌ای مانند فولاد مبارکه، شپنا، فملی، کچاد، کگل، فخوز، فارس و... هنوز با سقف دلاری خود فاصله زیادی دارند. نکته مثبت دیگر که تحلیلگران بنیادی به آن اشاره می‌کنند افزایش قیمت‌های جهانی نسبت به سال‌۹۹ است. متانول، شمش فولادی، اوره، پروپیلن، روی، ورق‌گرم و سرد، مس، آلومینیوم، بیلت و از همه مهم‌تر نفت‌برنت اختلاف نسبتا چشمگیری با سال‌۹۹ دارند.

علاوه‌بر قیمت دلار و قیمت‌های جهانی، توافق شکل‌گرفته با عربستان و فروکش‌کردن التهابات داخلی، ریسک سیستماتیک بازار سرمایه را تا حدی کاهش داده‌است. کاهش ریسک سیستماتیک یکی از دلایل مهم رشد بازار سرمایه در یکی دو ماه اخیر است، اما باید درنظر داشت این مساله می‌تواند باعث کاهش قیمت دلار شود. البته مخالفان این نظر معتقدند با توجه به حجم نقدینگی موجود در کشور، رشد قیمت ارز ادامه خواهد داشت. در این یادداشت تمرکز کلی بیشتر روی بررسی شاخص‌کل از دید تحلیل تکنیکال است که احتمال اشتباه‌بودن آن وجود دارد!  با نگاه‌کردن به تاریخچه نمودار شاخص‌کل، متوجه می‌شویم هربار که شاخص‌کل پس از یک ریزش سقف قبلی را شکست، وارد یک روند صعودی شده‌ است. اساس تحلیل تکنیکال بر مبنای اطلاعات گذشته است، اما تحلیل اطلاعات گذشته برای به‌دست آوردن سناریوهای جدید در آینده، بنابراین الزام به نتیجه‌گیری یک اتفاق تکراری در آینده از نظر تحلیل تکنیکال چندان معقول به ‌نظر نمی‌رسد.

هم‌اکنون می‌توان سیکل اصلاحی بازار را پایان‌یافته دانست و آن را در یک روند صعودی جدید دید. دیدگاهی که بر اکثریت بازار مسلط است، اما سناریوی دیگری نیز هست که آن را هم نمی‌توان انکار کرد. یک سناریوی نسبتا بدبینانه. سناریویی که طبق آن سیکل اصلاحی بازار هنوز به اتمام نرسیده است.  طبق این سناریو بازارسرمایه پس از یک ریزش سنگین از مرداد ۹۹ تا خرداد ۱۴۰۰، وارد مرحله دوم شد. مرحله‌ای که در ابتدا با استراحت بازار و سپس با رشد آن همراه شد. اینکه از نظر نگارنده انتهای مرحله دوم چه محدوده‌ای می‌تواند باشد در ۲‌سناریو تعریف شده‌است. هم‌اکنون شاخص‌کل پس از عبور از سقف قبلی، درگیر مقاومت ۲.۲۰۰.۰۰۰ واحد شده‌است که در صورت عبور می‌تواند تا محدوده ۲.۵۰۰.۰۰۰-۲.۷۰۰.۰۰۰ واحد رشد کند و سپس وارد مرحله سوم اصلاح شود، اما در صورت عدم‌توانایی برای عبور از این مقاومت، امکان شروع اصلاح از همین محدوده نیز وجود دارد.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید