فرجام متغیرها در بورس

دنیای اقتصاد : در ۲۴ روز معاملاتی گذشته بازار سهام روند رو به رشدی را تجربه کرده است. این افزایش اگرچه بیشتر در شاخص ‌هموزن نمایان شده با این حال نمی‌توان اثر آن بر نمادهای بزرگ و شاخص‌ساز را نیز کتمان کرد. به‌عبارتی باید گفت بورس از اسفند ۱۴۰۱ در مسیر جدیدی گام برداشت و رفته‌رفته توانست از رکود خارج شود. اما چه چیزی توانسته این بازار را در مسیر رشد قرار دهد و چه متغیرهایی در ادامه می‌توانند در نهایت بازار مذکور را مجددا با افت و سقوط مواجه کنند؟

ماهیت بازار سهام ایران نشان می‌دهد سرآغاز و فرجام روندهای صعودی در آن ناشی از تحولات اقتصادی و سیاسی کشور صورت گرفته است. اگرچه چرخه‌های رونق و رکود اقتصادی در بازارهای خارجی بیشترین اثرگذاری بر بورس‌های جهانی را دارا هستند اما این مهم در بورس تهران به وضعیت متغیرهای اقتصادی و سیاسی ختم شده است؛ به طوری که تالار شیشه‌ای بارها متاثر از این قضیه تغییر مسیر داده است. بنابراین در اقتصادی که پیوسته در دوره‌های متوالی با تضعیف معنادار ارزش ریال و کسری بودجه مواجه بوده است، از بازارهای دارایی به صورت ناخواسته امکان حرکت در مسیری مشخص و پایدار سلب شده است. همین امر عاملی بوده تا در کنار مصائب بین‌المللی ایران و درگیری‌های برجامی، ارزش جایگزینی شرکت‌ها و قیمت محصولات تولیدشده به صورت مداوم با نوسانات غیر‌قابل‌پیش‌بینی و شوک‌های متناوب مواجه باشد. به همین دلیل وضعیت بازار سهام ایران برخلاف آنچه در بازارهای خارجی رخ می‌دهد بر اساس سطح بهره‌وری و افزایش تولید تغییر نمی‌کند. روند بازار سهام ایران نشان می‌دهد بازار مذکور در دوره‌های مختلف وابستگی شدیدی به نرخ ارز نشان داده است.

با توجه به اینکه نوسان بهای اسکناس آمریکایی تحت تاثیر روابط سیاسی کشور قرار دارد این موضوع برای بورس از اهمیت بسزایی برخوردار است. موضوع ارز در اقتصاد ایران از یک سو به عوامل داخلی و از سویی دیگر به چارچوب روابط ایران و سطح تنش‌های خارجی بستگی دارد؛ عاملی که در سال‌های اخیر آسیب‌های جدی بر پیکره بورس کامودیتی‌محور ایران وارد کرده است. به همین دلیل رخدادهای ارزی چه آنچه در سکون آن رخ می‌دهد و چه آنچه سبب جهش‌های پی‌در‌پی آن می‌شود، بر همبستگی صنایع مرتبط با تحولات ارزی تاکید می‌کند. طبیعتا در چنین شرایطی وقتی بازار با سیاستگذاری‌های تحکمی ارزی، دست به گریبان می‌شود ممکن است خلاف انتظارات عمل کند.

بی‌عملی بورس در ۱۴۰۱ در تقابل با انتظارات تورمی نمونه بارزی از این روند است. باید عنوان کرد که اگرچه مسیر جدیدی که بورس در پیش گرفته است جلوی حجم بالای انتقادات از روند فرسایشی ۳۱ ماه قبل قیمت سهام را گرفته است، اما به دلیل آنچه توضیح داده شد می‌تواند ناپایدار جلوه کند. سرمایه‌گذار ایرانی به وضعیت تورمی عادت ویژه‌ای دارد. بر همین اساس اگر اثرات تورم به دلیل فشار سیاستگذار بر بازار سهام خودنمایی نکند و افراد اثر این متغیر تعیین‌کننده را در گزارش‌های مالی شرکت‌ها مشاهده نکنند، سر از وضعیت قریب‌الوقوعی درخواهند آورد. در شرایطی که وضعیت اشتغال، نرخ بهره، تورم کالاها و امثال آن تحت تاثیر شرایط کلان اقتصادی و سیاسی قرار دارد حرکت یک بازار بر خلاف این مسیر پیامد منفی بر جای خواهد گذاشت.

صفوف طولانی خرید ارز و سکه از جمله این نابسامانی‌هاست. حتی در دو سال گذشته بارها از سوی سرمایه‌گذاران شنیده شد که اگر طی این مدت «لوبیا» خریده بودند سود بیشتری نسبت به خرید سهام کسب می‌کردند. با این وجود نمی‌توان از بازار سهام متوقع بود هم همپای بازارهای دارایی رشد کند و هم در منگنه سیاستگذاری‌ها تاب بیاورد. از سوی دیگر نمی‌توان سرمایه‌گذار را با هیچ ترفندی در مقابل تورم بالا مجاب به رفتار منطقی و اصولی کرد. حال باید دید بازاری که از طرفی با تورم مواجه است و از طرفی دیگر سیاستگذاری‌های کنترلی را سد راه خود می‌بیند، تا کجا می‌تواند در خلال این کشاکش و وزن‌کشی‌ متغیرها ادامه دهد؟


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید