به کجا چنین شتابان؟

میلاد نصیری/ ‏‏‏‏‏‏‌تحلیلگر بازار سرمایه

ساعت ۸:۴۵ روز یکشنبه، ۱۷اردیبهشت۱۴۰۲. سایپا بعد از مدتی استراحت، حرکتی پرقدرت را شروع کرده بود و همه نگاه‌ها به صف خرید این سهم دوخته شده‌بود. خساپا با صف خریدی ۲‌میلیاردی آماده بود تا با گذشتن از مقاومت ۴۰۰‌تومانی به سمت سقف قبلی حرکت کند. در آن دقایق حتی بدبین‌ترین کارشناسان هم تصور نمی‌کردند بورس تهران تنها یک روز با یکی از سنگین‌ترین ریزش‌های تاریخ خود فاصله دارد.

ضرب‌آهنگ اتفاقات بسیار سریع بود. بسیاری از سهامداران که پس از ریزش ۹۹، با صبر و تحمل توانسته بودند تمام یا بخشی از زیان خود را جبران کنند ناگهان با یک فشار فروش روبه‌رو شدند و احتمالا با به‌یادآوردن خاطرات تلخ روزهای ۳ سال‌قبل، تصمیم به‌فروش و فرار از بازار گرفتند. خاطراتی که صفوف فروش را لحظه‌به‌لحظه سنگین‌تر می‌کرد.

البته باید درنظر داشت ریزش ۹۹ پس از یک دوره رشد چندین‌ساله رخ‌داد و با شرایط امروز چندان قابل‌مقایسه نیست. فشار فروش در روزهای ابتدایی ریزش ۹۹ چنان سنگین بود که بسیاری از سهام کوچک بازار به دلیل پر نکردن حجم مبنا، با قیمت‌های پایانی گاهی منفی یک‌درصد به‌کار خود خاتمه می‌دادند. همین مساله از رکوردزنی شاخص‌کل در آن روزهای سیاه جلوگیری کرد. یکی دیگر از تفاوت‌های اصلی امروز و شهریور۹۹، شرایط سهم‌های تعیین‌کننده بازار است. بازار سرمایه در سال‌۹۹ در شرایطی رشد کرد که هنوز صورت‌های مالی شرکت‌های بزرگ که با نرخ‌های جدید در حال فروش بودند خارج نشده بود، در نتیجه این ذهنیت وجود داشت که حتی سهم‌هایی مانند فولادمبارکه، فملی، کگل؛ کچاد یا ... هم دچار حباب‌های سنگین هستند. همین مساله باعث شد سهام شرکت سودساز و بزرگی مانند «معدنی و صنعتی چادرملو» در یکی، دو ماه دچار ۵۰درصد افت شود. امروز کمتر تحلیلگری حرف از گران‌بودن سهم‌های بزرگ بازار سرمایه ایران می‌زند اما این نکته را باید درنظر داشت که سهام شرکت‌ها بر روی یک خط صاف که قیمت تعادلی و منصفانه آنها باشد حرکت نمی‌کنند و اکثر اوقات یا گران هستند یا ارزان. وحشت سهامداران، توانایی ارزان‌کردن بسیاری از سهم‌های بورس تهران را دارد. حالا بعد از ۲ روز تلخ، سوال اصلی سرمایه‌گذاران، نقطه پایان اصلاح یا ریزش است.

افت ۱۲۵‌هزار‌واحدی شاخص‌کل تنها در یک روز و فشار فروشی که تا انتهای بازار باقی‌ماند، سهامداران را از برگشت سریع بازار مایوس کرده‌است. حالا تعداد زیادی از سهامداران محدوده ۲‌میلیون تا ۲‌میلیون و یکصدهزار واحد را پایان اصلاح بازار می‌دانند. محدوده‌ای که با توجه به متغیرهای اقتصادی کاملا منطقی به‌نظر می‌رسد، اما باید توجه داشت انتخاب یک محدوده به‌عنوان حمایت «آهنین» خطراتی دارد. اولا سهامداران را برای رسیدن به آن محدوده آماده می‌کند و مانع از برگشت سریع‌تر بازار می‌گردد و از طرفی در صورت شکست این حمایت، فشار فروش بر روی بازار مضاعف می‌شود.

از سوی دیگر بعید به‌نظر می‌رسد دلار که مدت‌هاست در نوسان و فراز و نشیب قرار دارد در همین محدوده وارد استراحت شود. نوسان‌های دلار ادامه خواهد داشت و بازار سرمایه در شرایطی است که به افت قیمت ارز واکنش بیشتری نشان خواهد داد تا رشد آن.

گروه تعیین‌کننده دیگر که بسیاری از سهم‌های کوچک بازار به آن چشم دارند، گروه جنجالی «خودروسازی» است. از نظر بسیاری از سهامداران، ۲ سهم اصلی این گروه «خساپا» و «خودرو» ارزان محسوب می‌شوند چراکه با سقف سال‌۹۹ فاصله دارند. مساله‌ای که درنظر گرفته نمی‌شود ارزش بازار این ۲ شرکت در سال‌۹۹ است. ایران‌خودرو و سایپا که در سالیان دور حتی سود نقدی تقسیم می‌کردند بالاترین ارزش بازار خود را نه‌تنها به ‌ریال بلکه به دلار توانستند در سال‌۹۹ رقم بزنند. اتفاقی که نه حاصل عملکرد این ۲ خودروساز، بلکه حاصل اشتباه فعالان بازار بود، بنابراین به لحاظ بنیادی نمی‌توان گفت قیمت‌های این روزهای ایران‌خودرو و سایپا ارزان است. شرایط سایپا و به‌خصوص ایران‌خودرو چه از لحاظ تحلیل بنیادی و چه از لحاظ تحلیل تکنیکال چندان مناسب نیست. گروهی که در رهبری بازار برای شکست مقاومت‌ها نقش مهم نداشت، احتمال دارد که در شکست حمایت‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کند.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید