ظهور بارقه‌های امید در بورس

دنیای‌اقتصاد - علی عبدالمحمدی : بورس تهران در ۱۰ روز معاملاتی اخیر، عملکرد درخشانی از خود برجای گذاشته و شاخص‌کل این بازار، توانسته خود را از پله‌های ابتدایی کانال یک‌میلیون و ۹۰۰‌هزار‌واحدی، به پله‌های میانی کانال ۲‌میلیون و ۱۰۰‌هزار‌واحدی برساند، ثبت چنین عملکردی از نماگر اصلی بازار سهام سبب‌شده تا بازدهی ۱۰‌روزه این شاخص از ابتدای شهریور تا پایان هفته گذشته به ۹۷/ ۱۰درصد برسد.
شرایط مذکور سبب‌شده تا امیدها در بازار سهام به تداوم روند صعودی زنده شود و سهامداران، نگرش امیدوارانه‌تری نسبت به معاملات هفته‌های آتی داشته‌باشند. همچنین در هفته گذشته، شاخص‌کل بورس تهران با صعود ۱۹/ ۲درصدی همراه شد.  افزون بر این، شاخص هموزن نیز توانسته از مقدار ۶۶۳‌هزار و ۲۲۹ واحد در آخرین روز معاملاتی مرداد، به ۷۲۶‌هزار و ۴۶۰واحد در پایان هفته گذشته برسد. به ‌این‌ترتیب این شاخص نیز در ۱۰روز معاملاتی شهریور، جهش ۵۳/ ۹درصدی داشته و بازدهی آن در هفته گذشته نیز ۲۴/ ۲درصد بوده‌است.

آنچه گذشت ...
شاخص‌کل بورس تهران پس از ریزش قیمت‌ها که از میانه‌های اردیبهشت سال‌جاری آغاز شد، تا سطح یک‌میلیون و ۹۳۸‌هزار‌واحدی نیز عقب‌نشینی داشت. چنین کاهشی، به منزله افت ۵/ ۲۳درصدی نماگر اصلی بازار سهام از سقف تاریخی ثبت‌شده در ۱۶ اردیبهشت بود، اما بورس تهران در هفته‌ای که گذشت، عملکرد مثبتی را از خود به نمایش گذاشت و شاخص‌کل با رشد ۱۹/ ۲درصدی همراه شد. شاخص‌کل در دو هفته قبل، بهترین عملکرد هفتگی خود از هفته منتهی به ۱۰ اسفند سال‌گذشته را ثبت کرده‌ که سبب ‌شده‌بود تا این شاخص مجددا کانال ۲‌میلیون‌واحدی را فتح کند.  نکته شایان‌توجه در این اثنا این است که محدوده ۲‌میلیون‌واحدی از اهمیت ویژه‌ای برای اهالی بورس تهران برخوردار است و به‌نوعی در نقش یک مرز حمایتی و روانی مهم در بازار سهام نقش‌آفرینی می‌کند. به‌نظر می‌رسد در ادامه مسیر معاملاتی، اگر اخبار غیرمنتظره‌ای به بازار سهام مخابره نشود، شاخص خواهد توانست خود را در بالای این سطح روانی حفظ کند و می‌توان به روزهای آتی بازار سهام، نگرش امیدوارانه‌تری داشت، اما همان‌طور که بارها در گزارش‌های قبلی «دنیای‌اقتصاد» اشاره شده، بورس تهران در کلیت خود از داشتن محرکی که توانایی هدایت و پرتاب قیمت‌ها به ارتفاعات بالاتر را داشته‌باشد، محروم است و فعلا چنین عامل پیشرانی که روند جدی در بطن بازار سهام شکل دهد، وجود ندارد. دلار مهم‌ترین محرک بازار سهام است که از جنبه‌های مختلف جریان تقاضا در بورس تهران را تحریک می‌کند، اول از این جهت که همزمان با اوجگیری انتظارات تورمی در بطن اقتصاد، مردم در تکاپوی حفظ قدرت خرید، راهی بازارهای دارایی می‌شوند و در این اثنا بورس تهران نیز به‌عنوان یکی از بازارهایی که از توان و پتانسیل کافی برای حفظ قدرت خرید سرمایه خانوار برخوردار است، مورد استقبال قرار می‌گیرد. به‌علاوه جهش ارزی سبب می‌شود که قیمت‌های اسمی محصولات شرکت‌هایی که فروش‌های صادراتی دارند با افزایش قابل‌توجهی همراه شده و طبیعتا چون شتاب افزایش هزینه‌ها با شتاب افزایش درآمدها یکسان نیست، این موضوع موجب جهش اسمی سود شرکت‌ها در برخی صنایع می‌شود که از این ناحیه نیز رشد قیمت دلار یک درایور و کاتالیزور مثبت برای بازار سهام تلقی می‌شود.  

به‌علاوه اوجگیری و شعله‌ورشدن انتظارات تورمی نیز یک عامل تاثیرگذار برای تحریک جریان تقاضا در بورس تهران محسوب می‌شود که فعلا نه از این ناحیه و نه از جانب نرخ ارز سیگنال مثبتی برای بورس تهران وجودندارد.


گریز ادامه‌دار پول از بورس
اما موضوعی که شاید در این اثنا مغفول‌مانده و کسی به آن نپرداخته است، دلایل گریزانی پول از مرزهای بازار سهام است. در ۱۰ روزی که بورس تهران با افزایش قیمت‌ها همراه شده، برآیند ۱۰‌روزه ورود و خروج پول حقیقی به گردونه معاملات سهام، حق‌تقدم و صندوق‌های سهامی، ورود پول ۵۸۵‌میلیارد ‌تومانی بوده‌ و در ۶ روز از این ۱۰روز بازار سهام، شاهد خروج نقدینگی حقیقی بوده‌است. در توجیه این قضیه می‌توان به مسائل مالی رفتاری رجوع کرد؛ در واقع سرمایه‌گذار زمانی پول خود را راهی یک بازار می‌کند که پارامترهای تاثیرگذار بر وضعیت آن بازار از ثبات نسبی برخوردار باشد؛ موضوعی که در سال‌های اخیر در بورس تهران بارها زیر سوال رفته و سرمایه‌گذار از آسودگی خاطر روانی برای ثبات نسبی متغیرها محروم است و به همین‌دلیل نمی‌تواند افق زمانی سرمایه‌گذاری خود را بلندمدت قرار دهد. در واقع زمانی‌که سرمایه‌گذار هر روز با تغییر و نوسان در انواع و اقسام نرخ‌های مهم در بازار و تغییر در قیمت‌گذاری‌ها مواجه می‌شود و برآیند این عوامل منجر به ایجاد نوسانات جانفرسا در صحنه معاملات می‌شود، طبیعتا برای خروج از بازار سهام تلاش می‌کند. در چنین شرایطی که تصمیمات خلق‌الساعه سیاستگذار هر روز فضای بازار سهام را ملتهب می‌کند، ضروری است که سیاستگذار به نقش بی‌بدیل بازار سهام در اقتصاد ایران توجه

ویژه‌ای داشته‌باشد؛ در واقع هر تصمیمی که توسط مجموعه دولت و نهادهای دولتی اتخاذ می‌شود، می‌تواند دارایی ‌هزاران شرکت و چندین‌ میلیون سهامدار و سرمایه‌گذار را در معرض نوسان و افت قیمت شدید قرار دهد، بنابراین باید به دامنه تاثیرات این تصمیمات توجه کافی مبذول شود.


پلی به گذشته
بعد از ریزش قیمت‌ها در مرداد سال‌۹۹ بازار سهام گرفتار وضعیت مشابهی شده‌بود. کل معاملات سال‌۱۴۰۰ بورس تهران بر این مدار گذشت؛ به‌گونه‌ای که اخبار امیدوارکننده‌ای در زمینه‌های مختلف در بازار سهام مخابره می‌شد؛ اما این خبرها از داشتن نیروی کافی برای شکل‌دهی به روند صعودی بلندمدت در بازار محروم بودند. نیمه اول سال‌۱۴۰۱ نیز بر همین منوال پیگیری شد؛ اما در نیمه دوم سال‌گذشته و بعد از اینکه اکثر سهم‌ها در اواخر مهر و اوایل آبان سال‌گذشته کف‌های قیمتی را ثبت کردند، با جهش دلار در معاملات بازار آزاد -که در چند سال‌اخیر مهم‌ترین عامل پیشران قیمت‌ها در بورس تهران بوده- بازار سهام نیز دچار تغییر روند شد و یکی پس از دیگری قله‌های تاریخی را پس‌گرفت؛ به‌گونه‌ای‌ که شاخص هموزن و شاخص فرابورس در اسفند و شاخص‌کل بورس تهران در فروردین سال‌جاری پس از ۳۱ ماه قله‌های تاریخی ثبت‌شده در سال‌۹۹ را پس‌گرفتند، پس همان‌طور که مشاهده می‌شود فقط جهش ارزی و شعله‌ورشدن آتش انتظارات تورمی بوده که توانسته نیروی تقاضا را در سپهر بورس تهران به‌گونه‌ای تحریک کند که این بازار در جریان یک‌روند صعودی، کلیه سقف‌های تاریخی خود را پس‌بگیرد.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید