دنیایاقتصاد - محمد عدمی : در سالهای اخیر، تاثیرات ناشی از چالشهای محیطزیستی بر روی اقتصاد، بهشدت موردتوجه قرارگرفتهاست، بهطوریکه در برخی از کشورهای توسعهیافته، پدیدههای محیطزیستی و چالشهای مربوط به آن، معادل با پدیدههای اقتصادی دانسته شدهاست. با توجه به سختگیرانهترشدن مقررات و قوانین مربوط به محیطزیست در کشورهای مختلف، از اینرو، فواید مالی و اقتصادی قابلملاحظهای بهوجود آمدهاست.
در یک مطالعه علمی، اثر آلودگی بر شرکتهای فعال در بورس تهران بررسی شد. در این مقاله، نشاندادهشده که افشای اطلاعات محیطزیستی بر روی عملکرد مدیران و ذینفعان مرتبط با این شرکتها، تاثیرگذار است. همچنین، آلودگی هوا به جهت آنکه روی جسم و روان اشخاص موثر است، بر رفتار مالی آنها نیز اثر دارد. با گسترش زیست مدرن انسان بر روی کرهزمین، بدین جهت، چالشهای محیطزیستی نیز بیشتر شد. معضلات مربوط به چالشهای محیطزیستی رفتهرفته بهقدری اهمیت یافتهاند که در سطح بینالملل واکنشهایی بهوجود آورده است. پیش از مطرحشدن مسائل محیطزیستی در جهان، تنها برنامههای اقتصادی و توسعه، موردتوجه سازمانهای بینالمللی قرارگرفته بود؛ در واقع غالب کشورهای جهان، بهدنبال اهدافی در چارچوب اقتصاد و توسعه بودهاند، اما با گسترش تخریبهای محیطزیستی، علاوهبر موضوعات اقتصادی و اجتماعی، مسائل محیطزیستی نیز اهمیت زیادی پیدا کرد.
به عبارت دیگر، قبل از قرن۲۰ میلادی، موضوع اصلی کشورها برای برنامهریزیهای مدیریتی، به اهداف اقتصادی و اجتماعی محدود بود و موضوعات محیطزیستی را شامل نمیشد، اما بهمرور در قرن ۲۱میلادی با جدیترشدن تخریبهای محیطزیستی و با سرعتگرفتن تغییرات اقلیمی در برخی از نقاط جهان، این دست از مسائل نیز موضوعیت بالایی پیدا کردند. بدین جهت، در نیمه دوم قرن۲۱ میلادی، دو رویداد مهم محیطزیستی در چارچوب سازمان ملل بهوقوع پیوست. کنفرانس محیطزیست انسانی، اولین گردهمایی رسمی در سطح بینالمللی بود که در سال۱۹۷۲ میلادی در شهر استکهلم برگزار شد.
در همین چارچوب، اجلاس زمین در سال۱۹۹۷، دومین نقطهعطف محیطزیستی در سطح بینالملی بود. این اجلاس در شهر ریودوژانیرو برگزار شد و بر اساس این نشست، برنامههایی در راستای «توسعه پایدار» مطرحشد. برخلاف برنامههای مدیریتی مبتنی بر چارچوب توسعه سنتی، در توسعه پایدار علاوهبر مقاصد اقتصادی و اجتماعی، مسائل محیطزیستی هم موردتوجه قرارگرفت. با این اوصاف، میتوان گفت که ارتباط تنگانگی میان مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی وجود دارد، بهطوریکه در سالهای اخیر، برخی از پدیدههای محیطزیستی را برابر با پدیدههای اقتصادی دانستهاند. بهعنوان مثال، برخی از توفانهای شدیدی که در ایالاتمتحده پدیدار شدهاند، علاوهبر تخریبهای محیطزیستی، موجب بهوجود آمدن تخریبهای اقتصادی گستردهای نیز شدهاند، بنابراین روی هم رفته میتوان به اتفاقات زیادی اشاره کرد که در آنها، اشتراکات و ارتباطات معنیداری میان پدیدههای محیطزیستی و اقتصادی موجود است. بر این اساس، هرساله مقالات علمی متعددی در رابطه با موضوعات اقتصادی و محیطزیستی در سراسر جهان انتشاریافته و موردتوجه قرار داشتهاست، بهخصوص در کشورهای توسعهیافته بیش از کشورهای درحالتوسعه، به این دست از معضلات پرداخته شدهاست. در همین راستا، در بسیاری از کشورها، رشتهای تحتعنوان اقتصاد محیطزیست تشکیل شدهاست و این رشته، به موضوعات مشترک میان اقتصاد و محیطزیست میپردازد.
صنعتیشدن و تخریب محیطزیست
همواره، آلودگی هوا یکی از چالشهای مهم مرتبط با موضوعات محیطزیستی بودهاست. حتی میتوان گفت که آلودگی هوا اولین مساله محیطزیستی بود که در سراسر جهان، مطرح شد. با صنعتیشدن غالب کشورها و از طریق رشد مدرنیزاسیون، مساله آلودگی هوا، به یک معضل جدی بدل شد. بر اساس مطالبی که پیشتر نیز بیان شد، بررسی اثرات آلودگی هوا بر روی مولفههای اقتصادی، از ضروریات دنیای امروز خواهد بود. در ایران نیز در پنج دهه اخیر به دلیل افزایش جمعیت، همچنین با تغییر شکل کسبوکارها با بهرهگیری از تکنولوژی (مدرنیزاسیون) و با بهوجود آمدن تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا به یکی از مسائل مهم محیطی تبدیل شد. در همین راستا، شهر تهران از جهت آلودگیهای ناشی از بخش صنعت و تکنولوژیک، در صدر شهرهای آلوده کشور قرار گرفتهاست. بهطور بدیهی این حجم از آلودگی بر روی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی ایران و تهران اثرگذار بودهاست. مسائل اقتصادی و امورات مالی شرکتها، یکی از مولفههایی است که میتواند تحتتاثیر آلودگی هوا قرار گرفتهباشد، بهخصوص با بدترشدن اوضاع محیطزیست، قوانین و محدودیتهای شدیدتری بر روی فعالیتهای صنعتی اعمال خواهد شد. به همینجهت، مقالهای با عنوان «تاثیر آلودگی هوا و عوامل زیستمحیطی بر عملکرد مالی شرکتهای صنعتی» به ابعاد متفاوتی از موضوعات اقتصاد محیطزیست پرداخته است.
این مقاله که توسط علی لعلبار، محسن حسنی و الهه فلاحی نوشته شده، در بازه زمانی ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ به دادههای مربوط به شرکتهای حاضر در بورس تهران پرداخته است. همانطور که در خود متن علمی آمده، نتایج این مقاله میتواند درک و دانش سرمایهگذاران و پژوهشگران حوزه بازار سرمایه را افزایش دهد، همچنین ممکن است در پرتو آن بتوان به شناسایی عوامل دیگری نیز دستیافت که توانایی توضیحدادن تغییرات عملکرد مالی را داشته باشند. نتایج پژوهش در تطابق با مبانی نظری بوده و میتواند به مدیران در مدیریت صحیح و به سهامداران در سرمایهگذاری و تعیین سیاستها و رویههای شرکت کمک کند. در همین راستا، نتایج این مقاله موضوعات جذابی را برای شرکتهای فعال در بورس مطرح کرده است.در هر چهار فرضیه بررسی شده، این نتیجه حاصل شد که تاثیر آلودگی هوا و عوامل محیطزیستی بر ریسک مالی در شرکتهای بورسی متفاوت از شرکتهای فرابورسی است. در فرضیه اول، نتایج را میتوان بر اساس تئوری «دیدگاه مبتنی بر منابع» توجیه کرد. دیدگاه مبتنی بر منابع، بر این باور است که یک شرکت ترکیبی از منابع و قابلیتهای موجود خواهد بود.
از زمانیکه شیوههای محیطزیستی نسبت به عملیات حسابداری، متفاوتتر شدند، از طریق افشای اطلاعات در مورد فاکتورهای آلودگی هوا و محیطزیست، اطلاعات بیشتری به اطلاعات مالی وارد شد. در ۲۰سالگذشته، تقاضای روبهرشدی برای گزارشگری کسبوکارها ایجادشده و تمرکز اصلی آن بر تشویق شرکتها به ارائه اطلاعات غیرمالی است، همچنین بهبود شیوههای مدیریت داخلی بعد از افشای اطلاعات محیطزیستی میتواند منجر به روابط قویتر با ذینفعان متعددی شود تا ذینفعان با آن شرکتها بیشتر وارد معامله شوند. بهعبارت واضحتر، افشای اطلاعات محیطزیستی شرکتها، بر عملکرد مدیران و بر افزایش ارتباط ذینفعان با شرکتها، تاثیرات مثبتی داشتهاست، اما در فرضیه دوم، مفاهیم مالی رفتاری موردتوجه قرارگرفت. مطالعات انجامشده در زمینههای اقتصادی و مالی در دنیا حاکی از اثر حالات روانی نامطلوب بر نرخ بازده سهام است. مبنای نظری تمام این اثرات آبوهوایی این است که نوسانات خلقی ناشی از تغییرات محیطی میتواند روند تصمیمگیری سرمایهگذاران و تغییرات بازده سهام را تحتتاثیر قرار دهد. آلودگی هوا نیز به جهت آنکه بر روی سلامتی جسمی و روانی انسانها تاثیر قابلتوجهی دارد، از این قضیه جدا نخواهد بود. نتایج حاصل از فرضیه سوم نیز بهطور مجدد در چارچوب تئوری مالی رفتاری قابلتوجیه است. افراد تحتتاثیر عوامل روانشناختی، رفتاری و اجتماعی، نسبت به اطلاعات جدید واکنشهای متفاوتی نشان میدهند و باعث ناهنجاریهایی از جمله افزایش ریسک مالی شدهاند، همچنین نتایج آخرین فرضیه مقاله مذکور، در راستای فرضیه بازار کارآ قابلتبیین است.
فرضیه بازار کارآ بر این فرض استوار است که سرمایهگذاران منطقی هستند و در آن، تمام اطلاعات موجود در جهت ارزشگذاری ذاتی اوراقبهادار بهکار گرفته شدهاست. اینگونه میتوان استدلال کرد که شرکت با افشای بهتر اطلاعات محیطزیست و آلودگی هوا، میتواند جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران داشتهباشد. با این تفاسیر، سیاستگذاران میتوانند اقدام به ارزیابی شرکتها بر اساس فاکتورهایی از قبیل آلودگی هوا و سطح آگاهی محیطزیستی کرده و توجه بیشتری بر نقش این پروکسیها بر نوسانات قیمتی داشته باشند، تا نتایج بهتری بهدست آورند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات