توجه بورس به سود دلاری

دنیای اقتصاد -علی قاسمی : صنایع بورسی، در پایان ماه ابتدایی زمستان روزهای خوبی را تجربه نمی‏‏‌کنند، به‌طوری که با اتفاقات روز شنبه، عملا پیش‌بینی‌پذیری بازار زیر سوال رفته است؛ یعنی دستکاری سود صنعتی که با وجود بهبود سودآوری می‏‏‌توانست پتانسیل بالایی برای سرمایه‌گذاران ایجاد کند. پالایشی‏‏‌ها که از ابتدای سال بازدهی نسبتا معقولی را به‌واسطه رشد بازار به ثبت رسانده‏‏‌اند، اکنون عامل منفی برای بازار شده‏‏‌اند. از ابتدای سال مصوبه‏‏‌های گوناگونی متوجه بازار سهام شد و همین امر زمینه نوسانات بازار را فراهم کرد؛ تا جایی که شاخص کل بارها محدوده‏‏‌های پایین‏‏‌تر از ۲میلیون واحد را نیز به خود دید.
به نظر می‌رسد باید ریشه ریسک‌های متوجه صنایع را در بودجه کشور دید. بسیاری از شرکت‌های بورسی به طور مستقیم و برخی دیگر به طور غیرمستقیم در اختیار دولت هستند. بنابراین بورس تهران،  تحت‌تاثیر دخالت‌های دولتی قرار گرفته است که ممکن است هر روز به سود‌‌‌های محقق‌شده قبلی شرکت‌ها نیز آسیب بزند. ریسک‌‌‌ها به حدی افزایش یافته است که انتظار می‌رود، روزی سود برخی از شرکت‌های سیمانی و تایرسازان نیز تعدیل منفی شود. بخشی از سودی که این شرکت‌ها به ثبت رسانده‌‌‌اند، متعلق به سهامدار خرد است و چرا با این شرایط سهامدار باید بورس را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کند؟ شاید برای همین موضوع باشد که بازدهی بورس تهران از بازدهی دلار عبور نکرده است و انتظار می‌رود این شرایط تا چند سال آتی نیز به همین شکل باشد. عمده سود دلاری شرکت‌ها، به‌خصوص در صنعت پتروشیمی و پالایشی، دستخوش تغییرات زیادی شده است، به طوری که در برخی از پتروشیمی‌‌‌ها نظیر پتروشیمی پردیس، سود دلاری چهارفصل اخیر آنها نسبت به چهارفصل گذشته نصف شده است. حال عمومی صنایع بورسی در پایان ایستگاه اول زمستان خوب نیست. شرکت‌هایی نیز که بازدهی خوبی داشته‌‌‌اند، ممکن است دچار نوسان شوند. نهادهای ناظر به جای نظارت بر بازار و پیگیری موضوع تجدید ارزیابی‌‌‌ها، ریسک‌‌‌های جدیدی را بر بازار تحمیل می‌کنند.

 عملکرد متغیرهای تاثیرگذار بر بورس
دلار، محرک اصلی بازار سهام، نقش مهمی در دی‌‌‌ماه ایفا کرد. عبور دلار آزاد از کانال ۵۰ و ۵۱هزار و نزدیکی به کانال ۵۳هزار تومان دلار نیما را نیز با خود همراه کرد. دلار نیما که طی آذرماه حدود ۳۸هزار و ۴۰۰تومان معامله می‌‌‌شد، به ۳۹هزار و ۲۰۰تومان در دی‌ماه رسیده است. بنابراین یکی از محرک‌‌‌های خوب برای رشد بازار در ابتدای زمستان، رشد قیمت دلار به‌خصوص سقف‌زنی و رکوردزنی دلار نیما بود. بورس می‌‌‌توانست به واسطه رشد دلار روزهای خوبی را تجربه کند؛ اما متاسفانه  برخی سیاست‌ها مانع از این رشد شد و بازار نیز به این موضوع واکنش جدی نشان داد. برخی برای سال آینده نرخ دلار نیما را حدود ۴۶ تا ۵۰هزار تومان پیش‌بینی می‌کنند و عمده بازار بر این عقیده است که اگر دلار در محدوده ۴۸هزار تومان تثبیت شود، شاخص کل نهایتا تا ۳میلیون و ۳۰۰هزار واحد برسد که در خوش‌بینانه‌‌‌ترین حالت به اندازه تورم بازدهی خواهد داشت. این در صورتی است که تحلیلگران معتقدند بازار باید حداقل ۱۵درصد از دلار جلوتر باشد. ریسک قیمت‌های جهانی همزمان با دستکاری بهای تمام‌‌‌شده شرکت‌ها زمینه کاهش سود دلاری شرکت‌های بزرگ بازار را فراهم آورده است. این در حالی است که شرکت‌های کوچک همچنان تحت‌تاثیر ریسک‌‌‌های دولتی مورد معامله قرار می‌‌‌گیرند و سود آنها دستکاری خواهد شد.

 برنده ۱۰ماهه بورس
بازدهی بازار سهام، طی ۱۰ماه اخیر قابل مقایسه با تورم نیست و متاسفانه بازار سرمایه به دلایل مورد اشاره از دلار و تورم عقب مانده است. بازدهی شاخص هم‌‌‌وزن طی ۱۰ماه اخیر حدود ۲۸درصد بوده، این درحالی است که شاخص کل بورس، ۱۰.۵درصد بازدهی را طی سال‌جاری به همراه داشته است. گروه‌‌‌ها و صنایع بازار بر این اساس به سه‌گروه تقسیم می‌‌‌شوند. اولین گروه صنایعی هستند که بالاتر از شاخص هم‌‌‌وزن بازدهی قیمتی را برای سهامداران خود به ارمغان آورده‌‌‌اند. در بازار ۱۹صنعت موفق شده‌اند بازدهی بیش از شاخص هم‌‌‌وزن را به ثبت برسانند. شاخص گروه انبوه‌سازی، با بازدهی ۹۷درصدی در صدر بازدهی سال‌جاری بازار قرار دارد. صنعت بنادر و کشتیرانی با بازدهی ۹۵درصدی همچنان در میان صنایع برتر می‌‌‌درخشد. صنعت نساجی نیز بازدهی ۹۲درصدی را به همراه داشته است. پس از آن صنایع معروفی نیز دیده می‌‌‌شوند. صنعت لاستیک و پلاستیک بازدهی ۵۵درصدی، صنعت وسایل‌خانگی بازدهی ۴۵درصدی، سیمان بازدهی ۴۲درصدی و شکر بازدهی ۳۵درصدی داشته است. این درحالی است که برخی از نمادهای این گروه‌‌‌ها، بازدهی‌‌‌های عالی کسب کرده‌اند.

بررسی سود دلاری برخی از شرکت‌ها نشان می‌دهد صنایعی که رشد سود دلاری خوبی را کسب کرده و رکوردهای خوبی زده‌‌‌اند، جزو صنایع برتر بازار هستند.  گروه دوم، مربوط به صنایعی است که بازدهی کمتر از شاخص هم‌‌‌وزن و بازدهی بالاتر از شاخص کل را ثبت کرده‌‌‌اند. ۱۶صنعت، در این گروه قرار دارند. صنعت محصولات لبنی با بازدهی ۲۷درصدی، بانک‌ها و موسسات اعتباری با بازدهی ۲۳درصدی، فرآورده‌‌‌های نفتی با بازدهی ۲۳.۸درصدی و شوینده‌‌‌ها با بازدهی ۱۷درصدی موفق شدند بهتر از شاخص کل و ضعیف‌‌‌تر از شاخص هم‌‌‌وزن عمل کنند. در میان این گروه، صنعت محصولات کشاورزی و تولید فلزات گرانبهای غیر‌آهن نیز دیده می‌شود. همچنین در گروه مذکور، شمار صنایع دلاری افزایش یافته است که به‌واسطه سرکوب ارزی در سال‌جاری طبیعی به نظر می‌‌‌رسد. فرآورده‌های نفتی که عموما بازار به سود‌‌‌های فصلی آن توجه ویژه‌‌‌ای دارد، در میان این گروه قرار دارند. رشد کرک‌اسپردهای این صنعت نسبت به بهار و رشد دلار موثر بر پالایشی‌‌‌ها احتمالا به بهبود سود این صنعت منجر می‌‌‌شد و در کوتاه‌مدت بازار را رونق می‌‌‌بخشید.

اما متاسفانه به دلیل نبود ‌تصمیم‌گیری درست در خصوص این صنعت و دستکاری سود پالایشی‌‌‌ها، شرایط به گونه دیگری رقم خواهد خورد و سرنوشت این صنعت در هاله‌‌‌ای از ابهام خواهد بود.  سایر صنایع بورسی که باز هم عمدتا به نرخ دلار حساسیت بالایی دارند، در میان گروه سوم قرار دارند. آهن و فولاد، بازدهی ۱۰درصدی، صنعت اوره بازدهی ۵درصدی و سایر پتروشیمی‌‌‌های بازار بازدهی ۴درصدی را ثبت کرده‌‌‌اند. این گروه‌‌‌ها بازدهی ضعیف‌‌‌تر از شاخص کل را ثبت کرده‌‌‌اند و برخی از آنها طی سال‌جاری، بازدهی منفی داشته‌‌‌اند. صنایع خودرو و کانی فلزی هم بازدهی منفی ۹درصدی و منفی ۱۲درصدی را ثبت کردند.

با وجود آنکه گزارش‌‌‌های ۹ماهه بهبود عملکرد مالی برخی از صنایع را نشان می‌دهند، به طور کلی، سود دلاری برخی صنایع و شرکت‌ها نسبت به سال گذشته نصف شده است. بنابراین دو عامل ریسک دولت و ریسک سرکوب نرخ ارز، این صنایع را تحت‌الشعاع قرار داده است. پتروشیمی‌‌‌های بازار عملکرد خوبی را ثبت نکرده‌‌‌اند، اما گزارش‌‌‌های ۹ماهه‌‌‌ای که راهی سامانه کدال شده است، گویای موضوع دیگری است. این گزارش‌‌‌ها نشان می‌دهد که صنعت فولاد کارنامه خوبی را به بازار ارائه داده است. بنابراین به نظر می‌رسد، اگر فنر دلار رها شود و برخی از متغیرهای پولی از بازار حمایت کنند، نسبت قیمت به سود پایین این صنایع نسبت به سایر صنایع، می‌‌‌تواند به نوسان بسیار خوب در کوتاه‌مدت منجر شود. اما همچنان بازار ریسک این صنایع را مدنظر قرار می‌دهد. بازده مورد انتظار این صنایع بسیار بالاست، اما محقق نشدن بازده مورد انتظار و ‌به‌صرفه نبودن نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، در نهایت این صنایع را با مشکلاتی همراه خواهد کرد و سرمایه‌گذاران را نسبت به آنان دلسرد می‌کند.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید