در آخرین ماه سال ۱۴۰۲ به سر میبریم. این در حالی است که سهامداران به غیر از مقطعی کوتاه، شاهد بازاری منفعل و رکودی بودند. اما این روزها بورس تهران یک پارامتر مثبت را در پیش دارد، اینکه بازار سهام از جو منفی هفتههای پیشین رها شده است. با وجود ناتوانی بازار در حفظ این موقعیت و عدم جبران حجم روزهای منفی، اما بازار تمایلی به افت بیشتر ندارد؛ از سوی مقابل، انگیزه و سوخت لازم برای رشد را نیز در اختیار ندارد. بنابراین پمپاژ اخبار مثبت و حرکت سنتیمنت جاری در میان فعالان بازار به سمتوسوی مثبت، ضروری است و میتواند بازار را به حرکت وادارد.
آنچه میتواند در حال حاضر بازار را از وضعیت کنونی نجات دهد دو تصمیم مهم است که اختیار آن با رئیس بانک مرکزی است؛ متغیرهایی اثرگذار که برای بازار سرمایه از اهمیت فراوانی برخوردارند. ابتدا تعیینتکلیف نرخ ارز نیما و کاهش فاصله چشمگیر آن با دلار بازار آزاد است و در گام بعدی به صدا درآوردن سوت پایان ماجرای گواهی سپرده خاص ۳۰ درصدی. این متغیرها دو اقدامی هستند که تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه خواهند گذاشت. در حوزه تحولات سیاسی هرچه اخبار کمتری مخابره شود و اوضاع آرامتر پیش رود، به نفع بورس خواهد بود. در مباحث مرتبط با تحولات اقتصادی و بنیادی نیز هرچه اخبار بیشتری منتشر شود (البته از جنس مثبت) امیدواری بیشتری به بازار تزریق میشود. اما این همه ماجرا نیست. درگام بعدی بازار درگیر موج مهم دیگری از جمله اخبار گزارشهای ماهانه است. گزارشهای پیش رو این مزیت را دارند که در فضای فعلی قیمتی ریسک به ریوارد بازار را احتمالا جذاب میکند و مانع از افت بیشتر قیمتها میشود. البته تحولات بورس کالا و رخدادهای فروش شرکتها بهخوبی نشاندهنده وضعیت بنیادی آنهاست اما جریان پول فعلی این موضوع را باور ندارد و مسیر خود را میرود.
از دیگر متغیرهای اثرگذار بر بازار سرمایه تجدیدارزیابی سنگین دارایی شرکتها خواهد بود. در صورتی که این دارایی قابلیت تبدیل شدن به دارایی سرمایهای در جهت عملیات شرکت داشته باشد جذاب است. به این معنا که یا بتوان از آن دارایی در راستای راهاندازی خطوط تولید جدید و اجرای طرحهای توسعهای بهره برد یا دارایی مذکور نقدشوندگی داشته باشد و شرکت با واگذاری آن، بتواند زمینه را برای رشد تولید و گسترش فعالیتها فراهم کند. با چنین نگاهی تجدید ارزیابی دارایی در بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط بازار جذابتر از شرکتهای بزرگ بازار خواهد بود، چرا که برخی از این شرکتها زمینهایی در تملک دارند که در دهههای گذشته خریداری شده و با گذشت زمان، این زمینها در نقطه مناسبی از شهرها قرار گرفته و ارزنده شده و قابلیت استفاده یا واگذاری را دارند. اکنون ارزش ذاتی شرکتهای سرمایهگذاری بهخصوص آنها که پرتفوی محکمی دارند، بسیار ارزنده است و ارزش ذاتی آنها فراتر از قیمتهایی است که امروز روی تابلو مشاهده میکنیم. بنابراین اگر تحولی در بازار ایجاد شود و روند صعودی به بازار بازگردد، شاید مناسبترین محل برای سرمایهگذاری، شرکتهای سرمایهگذاری باشد.
اعلام انتشار گواهی سپرده ۳۰درصدی، شاخص نرخ سود بدون ریسک و بدون مالیات را ۶ تا ۷واحد درصد افزایش داده است و باعث شده شرکتها برای اغنای سهامداران برای سرمایهگذاری با سود بیشتر از ۳۰درصد را در بازدهی خود داشته باشند. طبیعتا این اتفاقات شرایط دشواری را ایجاد کرده است؛ هرچند گزارش مالی شرکتها نشان میدهد اکثر شرکتها سودهای خوبی ایجاد کردهاند که میتواند برای سهامداران نویدبخش باشد.
با این توضیحات به نظر نمیرسد تا پایان سال اتفاق جدیدی رخ دهد و دلار هم محرک بیشتری برای بازار باشد. با توجه به اینکه حتی اگر تصمیم سیاستگذار ثبات نرخ دلار هم باشد، نمیتوان پیشبینی کرد چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. اما اگر روند دلار افزایشی باشد در روند حرکتی بازار سرمایه نیز اثر مثبت میگذارد و بیتفاوتی بازار نسبت به دلار تا چند ماه آینده از بین میرود. در اسفندماه دو چالش اصلی برای بازار وجود دارد؛ یکی فشار فروش حقوقیها برای شناسایی سود و دیگری تسویه اعتبار برخی کارگزاریها و سختگیری سیستم بانکی در اعتباردهی آخر سال نفس بازار را میگیرد. به طور کلی پایداری بورس در مسیر صعودی نیاز به تغییر پارامترهای کلان دارد و تنها در این حالت تمایل فعالان به خرید بیشتر میشود. جو تعادلی بورس در اسفندماه ادامهدار خواهد بود.
مهرداد هاشمی
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات