سلمان یزدانی/ تحلیلگر بورسی
در فضایى که سالهاست به دستوری بودن اقتصاد عادت کردهایم و در شرایطی که انتظار مشاهده قوانین یکشبه و بیمطالعه شاید بهمرور نهتنها در مغز که در خون و دیانای وجودی بعضی از ما ورود کرده باشد، وضع برخی قوانین و دستورالعملها درباره ابزارهای جدید، شاید از دید قانونگذار یا نهاد ناظر یا فعالان بازار امری عادی یا حتی اجتنابناپذیر به نظر برسد، اما در واقع در تضاد ذاتی با اصل آن ابزار است.
بدون شک هیچ فعال منطقی و علاقهمند به بازار ابزارهای نوین تمایل ندارد این اسباب، وسیلهای برای سوءاستفاده منفعتطلبان و سودجویان قرار گیرد و طبیعی است هرچه ابزاری کارآتر و تازهتر باشد، احتمال مشاهده رفتارهای ناصواب آگاهانه یا ناآگاهانه از طریق آن بیشتر خواهد بود. به عنوان نمونههای تاریخی میتوان به چالشهای حقتقدمها، گواهی سپرده سکه، آتی سکه و صندوقهای سرمایهگذاری در ابتدای معرفی اشاره کرد. اما در این میان، نقش نهادهای نظارتی و بهخصوص سازمان بورس به عنوان توسعهدهنده اصلی این پدیده عادی نوظهور در بازار کوچک ولی پرپتانسیل و تشنه ایران، بیش از پیش احساس میشود؛ رویکردی که نیازمند استفاده از ظرافت، دقت، شجاعت، قاطعیت، انعطاف و حمایت به صورت همزمان است و در واقع بیشتر از دانش نوین، نیازمند نوعی هنر مدیریت است. بهعنوان مثال، پس از ماجراهای شهریور امسال درباره اختیار معامله و چالشها و دفاعیات دوستان و هجمههای مخالفان آن، دستورالعملهای پیدرپی و بعضا شتابزدهای درباره این قراردادها صادر شد که اکنون پس از گذشت ششماه به بازنگری کلی و یکپارچهسازی نیاز دارد؛ دستورالعملهایی که برخی از آنها مانند سقف برای تعداد موقعیتهای باز اختیار معامله، اکنون و در شرایطی که بازار سرمایه از تمامی هممسلکان خود عقب مانده است، نه مفید است و نه معنادار. به جهت روشنتر شدن بحث میتوان به عنوان یک نمونه بینالمللی، به چالش تصویب صندوقهای قابل معامله بیتکوین اشاره کرد. با وجود آنکه در کلام و اعتقاد اکثریت فعالان صاحب نفوذ والاستریت رمزارزها یا فاقد ارزش ذاتیاند یا آن را وسیلهای مبهم یا ابزاری برای پولشویی میدانند، همزمان با هشدارها و گفتارها، اقدام به تاسیس ابزارهای نوین مرتبط با آن میکنند. در واقع بهجای ایستادگی دربرابر سیلاب، با آن موجسواری میکنند تا خسارات کمتری به بار آورد.
البته از این دست، نمونههای مشابه دیگری نیز وجود دارد. مثلا آپشنهای با انقضای یکروزه یا زیرو دیتیها (۰dt) که با اتهام تاثیرگذاری بر روند روزانه سهام پایه نیز مواجه بودند. همچنین برای نمونههای محدودکننده میتوان به قوانین پس از حوادث منتهی به سقوط بزرگ بازار در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد.به هر تقدیر، شخصا عملکرد و رویکرد سازمان بورس و شرکتهای بورس را در زمینه توسعه ابزارهای نوین مثبت ارزیابی میکنم. رشد صندوقهای متنوع بخشی، اختیار معاملات، آتی سهام و بهخصوص عملکرد درخشان بخش مشتقه بورسکالا، قطعا همه در سایه یک خرد جمعی و تصمیم درست برای توسعه ابزارهای نوین بوده است و این زمانی برجستهتر به نظر میرسد که از پشت پرده فشارهای بالادستی و انتقادهای شدید پاییندستی بر نهادهای تصمیمگیر مطلع باشیم. اما خطری که همیشه در چنین شرایطی، نهالهای نوپایی از این دست را تهدید میکند، فرسوده شدن مدافعان این اسباب در برابر توفانهایی است که از سوی ذینفعان از بین رفتن آن به سویشان روانه میشود.در پایان، به عنوان علاقهمند و فعال کوچکی از بازار ابزارهای نوین، به همه عزیزان و اهالی بورس توصیه میکنم تا با حمایت از این ابزارها و تحمل کاستیهای آن، به مسیر درخشان پیشرو و توانایی این ابزارها به جذب سرمایههای بازارهای موازی بیندیشند.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات