بنا به اهمیت ارتقاء سواد مالی برای سرمایهگذاران، نهادی چون آموزش و پرورش باید بیش از گذشته پیشقدم شود چرا که مدارس، بهترین و اصلیترین مسیر برای تحقق این آموزه است.
شهریار هاشمی طباطبایی، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی برای پایگاه خبری بازار سرمایه ایران(سنا)، در خصوص «ارتقای سواد مالی سرمایهگذاران» نوشت:
تقریبا هر ساله شاهد انتشار اخباری از یک کلاهبرداری دسته جمعی هستیم،چندین هزار نفر شاکی از افرادی که اقدام به کلاهبرداری سرمایههایشان کردند و حالا قوه قضاییه برای جلوگیری از یک بحران دیگر در سطح جامعه باید همه تلاش خود را به کار گیرد تا این افراد را با برگرداندن سرمایههایشان راضی نگه دارد.
نقد اصلی همه این موارد به ساختارهای معیوبی است که نخست اجازه این اتفاقات را میدهد و دوم آنقدر هوشمند نیست که در کوتاهترین زمان ممکن مانع از رخ دادن اشتباهات شود.
زاویه نگاه این مطلب، ریشهیابی این موضوع است که چرا عده زیادی از مردم با تجربیات متعدد، در دامهایی میافتند که نیاز به طراحی آنچنان هوشمندانهای هم ندارد.
برخی به سودای سودهای ماهانه و بیدردسر، سرمایه خود را به بازیهای پانزی میسپارند، برخی هم اقدام به خریداری سهامی میکنند که خارج از ساختار بورس و به شکل دستی با افزایش مداوم قیمتها مواجه میشوند.
برخی پیش خرید سکه طلا و ماشین را در طول مسیر زندگی تجربه میکنند و برخی با یک تلفن ساده و کمی هیجان، شماره کارت و رمز دوم خود را در اختیار فرد مقابل میگذارد و نتیجه همه اینها از دست دادن سرمایه است.
توجه به مسایل این افراد این تصور را ایجاد میکند که چرا افراد چنین موضوعی را مدنظر قرار ندادند که این وعدههای جذاب قابلیت اجرایی شدن ندارد؟ بله عجیب است اما وقتی سواد مالی از سنین درست خود آموزش داده نشود، در میان این همه مشکلات مالی هیجان افراد برانگیخته خواهد شد و فریب میخورند.
این موضوع باید بررسی شود که به چه دلیل این آموزشها بعد از این همه سال شکل نگرفته است؟ بسیاری تلاش کردند تا آموزش و پرورش را متقاعد کنند که مدارس، بهترین و اصلیترین مسیر این آموزهها هستند اما تاکنون موفقیت عملی مشاهده نشده است.
به نظر نگارنده دلیل اصلی این است که هنوز این موضوع به مطالبه عمومی تبدیل نشده است.
طی ۲ ماه گذشته مذاکراتی را با ۴ مدرسه ابتدایی داشتم، هر کدام فیلترهایی را ارایه و جلساتی را با والدین برای شناخت و انتخاب برگزار کردند.
در هر مدرسه حداقل ۵۰ نفر والدین حضور داشتند و سوالاتی میپرسیدند که از یک مدرسه به مدرسه دیگر تقریبا تکراری و مدیران مدرسهها با هیجان جواب میدادند که« این را هم داریم». از آموزش زبان انگلیسی گرفته تا بازی و تفریح، روانشناس، آموزش در حد تیزهوشان و عدم علاقه به آموزههای مذهبی، اما دریغ از یک سوال در مورد سواد مالی.
اگر در هر مدرسه سه نفر در این مورد میپرسیدند مدیران مدرسه که به دنبال جذب محصل و کسب درآمد بهتر برای خود هستند، فکر میکردند و از مشاورین و متخصصان کمک میگرفتند و احتمالا در جلسه مشابه سال بعد جواب میدادند دورههای آموزش سواد مالی همراه با بازی برای بچهها طراحی شده است.
وقتی یک نسل با جملات غلط و ضد پیشرفتی همچون «پول چرک کف دسته» یا « هر کی پولداره دزد است » بزرگ میشود هنوز برای ورود به دنیای جدید و آموزش سواد مالی به جهت رشد و پیشرفت در زندگی مهیا نشده است.
راهکار چیست؟ اگر مسیر اصلاح جامعه را از انتهای همین مطلب به سمت ابتدا طی کنیم، شک نکنید هر سال اخبار دزدی از دهها هزار نفر در پروندههای مختلف را نخواهید شنید.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات