سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه به شرط نگاه بلندمدت، سودآور است

بسیاری از پژوهش‌ها در حوزه سرمایه‌گذاری مؤید آن است که سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه به شرط نگاه بلندمدت، سودآور است،در برخی مواقع شاهد آن هستیم که افراد حقوقی در بازار رفتار نوسان‌گیری از سهامداران خرد را پیگیری می‌کنند که در بلندمدت به نفع بازار سرمایه نیست.
 
«حامد ستاک، تحلیلگر بازار سرمایه» در یادداشتی برای پایگاه خبری بازار سرمایه ایران(سنا)، در خصوص « فرهنگ سهامداری بلندمدت در بورس» نوشت:
 
بسیاری از پژوهش‌ها در حوزه سرمایه‌گذاری مؤید آن است که سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه به شرط نگاه بلندمدت سودآور است اما چرا سرمایه‌گذاران با وجود دانستن این موضوع توانایی کنترل احساسات خود را در این خصوص ندارند؟
 
مهمترین دلایل آن را می‌توان به خاصیت نقدشوندگی بازارهای سرمایه و همچنین وجود تابلوی معاملات سهل الوصول یاد کرد، به نحوی که تابلوی معاملات که نشانگر نوسانات قیمتی است محرک بسیار قوی برای احساسات در شرایط سودآوری یا زیان‌ده بودن است.
 
از طرفی افزایش میزان نقدشوندگی در بورس‌ها موجبات بروز و ظهور احساسات کنترل نشده را فراهم می‌کند که گاهی بدون رخ دادن هیچ رویدادی، بازار سرمایه شرایط غیر عادی به خود می‌گیرد.
 
این شرایط در بازارهای رقیب و موازی بورس به اندازه بورس مهیا نیست و در نتیجه رفتار سرمایه‌گذاران در آن بازارها بلندمدت‌تر و منطقی‌تر است.
 
راه حل موضوع، فرهنگ سرمایه‌گذاری بلندمدت با علم و آگاهی است این موضوع به معنای آن نیست که نوسان‌گیران و معامله‌گران کوتاه مدت را نفی کنیم یا فعالیت آنها را ضد رونق و رکود بازار بدانیم بلکه باید به صورت آگاهانه درک کرد که وجود گروه دوم از سرمایه‌گذاران برای بازارهای بورس مورد نیاز است و از جایگاه خود در این بازار برخوردارند.
 
حال این سوال مطرح می شود که آیا باید به منظور بسط و گسترش فرهنگ سهامدارای بلندمدت عوامل مختلف از جمله نقدشوندگی و شفافیت عملیاتی در نرخ‌های اوراق بهادار را که از خصوصیات بازار بورس است را کمرنگ کرد؟
 
پاسخ قطعاً خیر است، زیرا در این حالت بازار سرمایه فلسفه وجود خود را از دست خواهد داد، به همین دلیل این راهکار را باید در عوامل مؤثر دیگر جست‌وجو کرد.
 
به طور مثال، آگاهی دادن به آحاد سرمایه گذاران در مورد تحقیقات انجام شده بر روی مدل سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت و نتایج هر کدام از آنها از جمله عواملی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
 
همچنین، مجهز کردن سرمایه‌گذاران به دانش طبقه‌بندی و تخصیص سرمایه در کلاس‌های مختلف به شکل بلندمدت و کوتاه‌مدت به عنوان دیگر مساله مدنظر در این زمینه تلقی می‌شود.
 
ابهام موجود در این شرایط این است که آیا افرادی که دانش بازار سرمایه و سواد مالی را دارند گرفتار احساسات و رفتارهای هیجانی در بازار سرمایه نمی‌شوند؟ در پاسخ باید گفت که قطعاً میزان آن کمتر است.
 
از طرفی متولیان بازار سرمایه با بهره‌گیری از بازارگردان‌های قوی، متخصص و متعهد می‌توانند با دلگرم کردن اهالی بازار سرمایه به وجود خریدار و فروشنده بالقوه در شرایط مختلف بازار سرمایه آنها را به پرهیز از رفتارهای کوتاه‌مدت و هیجانی تشویق کرد.
 
در این زمینه چنین سوالی مطرح می شود که آیا پس از مهیا کردن این عوامل تمامی سرمایه گذاران بازار، بورس را یک بازار بلندمدت تصور خواهند کرد؟
 
پس از یادآوری الزامی بودن وجود سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت و مفید بودن آنها خاطرنشان می‌شود که آنها همواره در بازار وجود خواهند داشت، همانگونه که ذائقه ریسک افراد، متفاوت است و از ریسک گریز مطلق تا سرمایه‌گذاری کاملاً ریسکی دسته‌بندی می‌شوند.
 
مدل سرمایه‌گذاری و تخصیص منابع افراد مختلف در بورس نیز متفاوت است اما اینکه همه در بازار نوسان‌گیر و در صدد سرمایه‌گذاری کوتاه مدت باشند، غیر عادی بوده و این پدیده باید مورد آسیب شناسی قرار گیرد.
 
در برخی مواقع شاهد آن هستیم که افراد حقوقی در بازار رفتار نوسان‌گیری از سهامداران خرد را پیگیری می‌کنند که در بلندمدت به نفع بازار سرمایه نیست.
 
بازار سرمایه نیز همانند سایر پدیده‌های اقتصاد و اجتماعی و ... نیازمند فرهنگسازی است و هر طیف از جامعه را باید از ظرفیت‌های موجود در بازار سرمایه که به شرایط آنها هماهنگی دارد، سوق داد.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید