ابهامات تاکتیکی در بازارها

دنیای اقتصاد : انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری‌ به دنبال سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش در سومین سال دولت سیزدهم و شهادت آنها در حالی به انتخاباتی زود‌هنگام مبدل شد که وضعیت بازارهای مالی وارد فاز جدیدی از پیچیدگی شده است. چشم‌انداز مبهم انتظارات تورمی و تسلیم اجباری‌‌‌ بازارها در مقابل آن، یک تصویر‌‌‌ پیدا دارد و یک نیمه پنهان. البته تا روزهای آینده تا حدودی از بلاتکلیفی‌های اقتصادی موجود کاسته می‌شود. در هفته‌های اخیر فعالان اقتصادی بر این باور بودند که رویکرد تازه در مدیریت تورم به طور مشخص عملکرد بازارها را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد؛ به نحوی که گمانه‌زنی‌هایی نیز در خصوص افزایش نرخ بهره به گوش می‌رسید. چرایی تمرکز بر این نوع نگرش هم به کنترل مطلوب نرخ تورم توام با سیاست افزایش نرخ بهره باز می‌گردد.
به هر ترتیب این سناریو یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در میان فعالان اقتصادی بوده که سبب شده سرمایه‌گذاران با احتیاطی مضاعف در مسیر سرمایه‌گذاری گام بردارند. به نظر می‌رسد با روی کار آمدن هر کدام از نامزدهای ریاست‌جمهوری، هدف دولت تمرکز بر کنترل تورم و رساندن این نرخ به سطوح نازل‌تر باشد. به عبارت‌ دیگر اکنون یکی از سناریوهای قابل تامل در میان کارشناسان اقتصادی بر این نکته تاکید می‌کند که نرخ تورم در گام نخست به واسطه سیاست‌های انقباضی توسط سیاستگذاران اقتصادی هدف‌گذاری می‌شود، اما از سوی دیگر برای محقق شدن هدف نهایی که همان کنترل تورم است توافقات بین‌المللی نیز می‌تواند این مسیر را هموار کند. در این میان انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا برای ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است و حتی ممکن است معادلات سیاستگذاران داخلی برای برنامه‌های مهم اقتصادی را بر هم زند.

به نظر می‌رسد با توجه به چنین موقعیتی شاهد پیشروی سریع سیاست‌های ضدتورمی در کوتاه‌مدت نباشیم. حال آنکه بورس تهران علاوه بر این موضوعات با موارد مبهم متعددی نظیر افزایش نرخ سود سپرده بانکی، عرضه خودرو، تشدید بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران نسبت به فضا‌‌‌‌‌سازی‌‌‌‌‌های سال‌های اخیر از سوی سیاستگذاران اقتصادی و افزایش فاصله دو نرخ نیما و آزاد که به‌طور مشخص سودآوری صنایع و شرکت‌های بورسی را تحت‌تاثیر منفی قرار می‌دهد، مواجه هستند. آن‌طور که به ‌نظر می‌رسد تغییرات احتمالی بعد از روی کار آمدن دولت جدید هم می‌تواند تسهیل‌کننده مسیر جریان نقد به سمت بازار سهام باشد و هم می‌تواند مانعی جدی در برابر ورود پول محسوب شود. بنابراین می‌توان بدین‌صورت استنباط کرد که معامله‌گران در روزهای آینده نیز تمایل چندانی به افزایش تحرک در سمت خرید نشان ندهند. به‌طور کلی ارزیابی پارامتر‌‌‌‌‌هایی نظیر خالص تغییر مالکیت و ارزش معاملات خرد (سهام و حق‌تقدم) در هفته‌های گذشته حاکی از این است که بخش عمده معامله‌گران حقیقی با وجود سبز‌پوشی شاخص‌های سهامی از ابتدای تیرماه فروش‌هایی با چاشنی هیجان در بازار داشتند و طی چند روز اخیر از گردونه معاملات خارج شدند.

به این ترتیب بعید نیست بعد از مشخص شدن انتخابات و در روزهای نخست این هفته، سهامداران حرکت دست‌به‌عصا در زمینه خرید و فروش سهام را در دستور کار خود قرار دهند. در باب چرایی عدم‌بازگشت اقبال از سوی سهامداران حقیقی می‌توان به این نکته پرداخت که در فضای اقتصادی کشور، بازار شایعات داغ بوده و مباحث مختلف باعث شده پیش‌بینی‌پذیری بازارها به حداقل برسد. از ابتدای سال بازارها درگیر منازعات منطقه‌‌‌ای و تنش‌های بین‌المللی بوده‌اند. اگر در این میان شاهد شکل‌‌‌گیری تضادهای جدید در روابط متقابل ایران و کشورهای دیگر باشیم وضعیت بازارها نیز غیر‌قابل پیش‌بینی خواهد بود. نتیجه چنین وضعیتی را می‌‌‌توان نشانه‌‌‌هایی از ابهامات تاکتیکی بازارها دانست.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید