راز عقب‌ماندگی صندوق‌های سرمایه‌گذاری از بازار

دنیای اقتصاد-نیوشا شایان‏‏‌مهر : به‌نظر می‌رسد اکنون زمان مناسبی برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری است تا بتوانند بازار سهام را شکست دهند و بازده بیشتری از بازار کسب کنند. با وجود این، سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا عملکرد آنها نسبت به گذشته بدتر شده است؟ وال‌استریت ژورنال در گزارشی بررسی کرد؛ در تئوری، مدیران صندوق‌ها همواره سعی می‌کنند بهترین سرمایه‌گذاری‌ها را انتخاب کرده و از بدترین‌ها اجتناب کنند؛ درنتیجه زمانی که قیمت برخی از سهم‌ها افزایش یافته و برخی دیگر کاهش می‌یابد و شکاف بین برندگان و بازندگان زیاد می‌شود، باید عملکرد موفقی داشته باشند.
نوسانات بازار؛ فرصتی برای معامله‌‌‌گران
براساس برخی از معیارها، وضعیت کنونی بازار به این شکل است. شاخص همبستگی ضمنی در بازار مشتقات شیکاگو (CBOE) نشان می‌دهد که میزان حرکت همزمان قیمت سهم‌ها به سمت بالا یا پایین نزدیک به پایین‌ترین سطح تاریخی خود قرار دارد. به عبارت دیگر، در حال حاضر قیمت هر سهم به طور مستقل از دیگری حرکت می‌کند و این فرصت خوبی برای معامله‌گران فراهم می‌کند تا سهم‌های برتر را شناسایی کنند. به گفته جیمز مکینتاش (James Mackintosh)، کارشناس بازار سرمایه، پراکندگی که معیاری برای اندازه‌گیری تفاوت بازدهی سهم‌ها نسبت به میانگین است، به‌طور غیرمعمولی بالاست. این امر به این معناست که قیمت سهم‌ها هماهنگی کمتر از حدمعمول با یکدیگر دارد و بازدهی سهم‌های مختلف به طور چشمگیری متفاوت از یکدیگر است. درچنین شرایطی که فاصله بین سهم‌های برنده و بازنده بیشتر از حالت عادی است، فرصت خوبی برای سرمایه‌گذاران است تا بتوانند با انتخاب درست، عملکرد بهتری نسبت به بازار داشته باشند. اما در عوض صندوق‌های سرمایه‌گذاری با چالش‌های جدی روبه‌رو هستند.

از ادعا تا واقعیت!
یکی از مشخصه‌های مهم فعالان وال‌استریت، نوع نگاه آنها به صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. آنها معتقدند پرداخت هزینه برای مدیریت سرمایه توسط متخصصان، مقرون‌به‌صرفه است. آنها بر این باورند که مدیران صندوق با توجه به دانش و تجربه خود توانایی کسب عایدی بیشتری نسبت به سایر فعالان بازار دارند. برخلاف نوع نگاه فعالان وال‌استریت، برخی صنعت مدیریت دارایی را تنها در شاخه بازاریابی و تبلیغات خلاصه می‌کنند. مشکلات کنونی صندوق‌ها را می‌توان تاییدی بر دیدگاه آنان دانست. به بیان دیگر توانایی مدیران صندوق‌ها برای شکست دادن بازار به اندازه‌ای نیست که تبلیغ می‌کنند.

ناکامی صندوق‌ها در برابر S&P۵۰۰
یکی از معیارهای سنجش عملکرد صندوق‌ها، میزان بازدهی آنها نسبت به شاخص S&P۵۰۰ است. در این خصوص و براساس گزارش مورنینگ‌استار در نیمه اول سال ۲۰۲۴، تنها ۱۸.۲‌درصد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری عملکردی بهتر نسبت به شاخص S&P۵۰۰ داشته‌اند. این درحالی است که صندوق‌ها در مدت مشابه سال گذشته (نیمه اول سال ۲۰۲۳) ۱۹.۲‌درصد بهتر از شاخص  S&P۵۰۰عمل کرده‌‌‌اند. مقایسه عملکرد صندوق‌ها با شاخص  S&P۵۰۰ در باز سالانه طی سال ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که ۱۹.۸درصد صندوق‌ها عملکرد به‌مراتب بهتری را به ثبت رسانده‌‌‌اند. طی دهه گذشته متوسط سالانه عیارسنجی صندوق‌ها با شاخص نشان می‌دهد که ۲۷درصد صندوق‌ها عملکرد بهتری داشته‌‌‌اند.

واقعیت همبستگی قیمت سهم‌ها
دلایل زیادی برای توضیح عملکرد بدتر از حد معمول مدیران صندوق‌ها وجود دارد. یکی از دلایل اینکه همبستگی (Correlation)، یعنی میزان حرکت همزمان قیمت سهم‌‌‌ها به بالا و پایین، به اندازه‌‌‌ای که شاخص CBOE نشان می‌دهد پایین نیست، این است که همبستگی را می‌‌‌توان به روش‌های مختلفی اندازه‌‌‌گیری کرد.

جرمی راچیو (Jeremy Raccio)، مدیر ارشد UBS asset managment، همبستگی شاخص S&P۵۰۰ را از اوایل سال ۲۰۰۰ بررسی کرد. او به جای استفاده از نوسان ضمنی، معیاری که احتمال تغییر در قیمت دارایی پایه را بررسی می‌کند، از بازده حقیقی استفاده کرد. وی تاکید کرد با وجود کاهش هماهنگی قیمت سهم‌ها نسبت به سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، همبستگی میان قیمت سهم‌ها همچنان در سطح تاریخی خود قرار دارد و تغییرات اخیر آنچنان قابل‌توجه نبوده است. داده‌های موسسه dimensional fund advisors  نیز گفته جرمی راچیو را تایید کرده و نشان می‌دهد همبستگی میان سهم‌ها نزدیک به میانگین همیشگی است. نتایج یافته‌ها نشان می‌دهد، مدیران دارایی تمایل دارند تنها از داده‌هایی استفاده کنند که روایت آنها را تایید می‌کند. با توجه به شرایط امروزه بازار، مدیران صندوق‌ها توانایی ثبت عملکردی بهتر از سایر فعالان بازار را ندارند و این یک حقیقت غیرقابل کتمان است.

در دیدگاه سنتی به مدیران سرمایه این نکته حائز اهمیت است که مدیران سنتی، در وهله اول وظیفه مدیریت ریسک را برعهده دارند. با توجه به این نگاه تمرکز سرمایه در تعداد کمی از سهام غیر‌قابل توجیه است. در پایان هفته گذشته، سهام سه شرکت بزرگ در شاخص  S&P۵۰۰(مایکروسافت، اپل و انویدیا) نزدیک به ۲۱‌درصد از ارزش کل بازار را تشکیل می‌داد. بسیاری از مشتریان بر این باورند که مدیر صندوق وظیفه تنظیم سبدی گسترده از سهام را دارد تا بتواند ریسک‌های ذاتی بازار را مدیریت کند، به نحوی که سرمایه‌گذاران، هر مدیر صندوقی را که بیش از یک‌پنجم سرمایه خود را در تنها سه‌سهام سرمایه‌گذاری کند اخراج می‌کنند. در صورت تمرکز صندوق سرمایه‌گذاری بر چند دارایی مشخص به‌عنوان دارایی اصلی، ریسک تک‌منبعی شدن صندوق افزایش می‌یابد؛ زیرا ناظران فدرال دیگر این صندوق را به‌عنوان یک صندوق متنوع شناسایی نمی‌کنند.

با استناد به گزارش مورنینگ‌استار، صندوق‌های سرمایه‌گذاری موجود در ایالات‌متحده به طور متوسط ۱۴.۲‌درصد از سرمایه خود را در سه‌دارایی اصلی و ۲۰.۸‌درصد را در پنج‌دارایی اصلی متمرکز کرده‌اند. این میزان تمرکز به مراتب کمتر از تمرکز شاخص S&P۵۰۰ است. به بیان دیگر صندوق‌ها در تلاشند ریسک را به گونه‌ای کارآ‌تر مدیریت کنند و از تمرکز بیش از اندازه بر تعداد محدودی سهام بپرهیزند. این نکته بدیهی است که برخی از شرکت‌های بازار به دلیل عملکرد بهتر در بهبود متغیر‌های بنیادی، نسبت به دیگر بازیگران به سهم بیشتری از بازار دست یافته‌اند. این امر به آن معنی است که پراکندگی (تفاوت بازدهی هر سهم نسبت به میانگین)، به معیاری برای مقایسه برندگان اصلی بازار و صدها سهم بازنده تبدیل شده است. این عامل باعث توجه بیشتر صندوق‌ها به پیشتازان بازار شده است و در میان‌مدت باعث فاصله هرچه بیشتر پیشتازان و سهم‌های بازنده می‌شود.

ابرشرکت‌ها؛ فرماندهان جدید بازار سهام
در سه‌ماه دوم سال ۲۰۲۴، در حالی که شرکت‌های بزرگ فناوری شاخص S&P۵۰۰ را به ۴.۲۸‌درصد افزایش دادند، شاخص راسل ۲۵۰۰ (شاخصی که سهام شرکت‌های کوچک و متوسط را دربرمی‌گیرد)، ۴.۲۷‌درصد کاهش یافت. انویدیا به‌تنهایی حدود یک‌سوم از کل بازدهی شاخص S&P۵۰۰ در نیمه اول سال ۲۰۲۴ را به خود اختصاص داده است. اگر ۴سهم مایکروسافت، آمازون، پلتفرم متا و الی لیلی را نیز درنظر بگیریم، می‌توان به این موضوع اشاره کرد که حدود ۵۵‌درصد از کل بازدهی بازار به ۵شرکت ذکرشده اختصاص دارد. این موضوع نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از عملکرد مثبت بازار مدیون تعداد محدودی از سهم‌های بزرگ فناوری و بهداشتی است. به بیان دیگر، برخی معیار‌های سنتی، مانند همبستگی و پراکندگی تقریبا تمام اعتبار خود را از دست داده‌اند.

درحال حاضر ۱۰سهم بزرگ، کنترل بازار را در دست دارند، به گونه‌ای که می‌توان اظهار کرد هرکسی که این سهم‌ها را در سبد خود نداشته باشد، از بازار عقب مانده است. مدیران پرتفوی‌ها هرچند از توانایی خود در پیش‌بینی دقیق از آینده بازار صحبت می‌کنند؛ اما این نکته بر کسی پوشیده نیست که خلاف گفته آنان به واقعیت بازار بسیار نزدیک‌تر است. واقعیت بازار سرمایه‌گذاران را به سرمایه‌گذاری در سهام بزرگ ترغیب می‌کند تا بتوانند به حداکثر بازدهی ممکن از بازار برسند. با در نظر گرفتن شرایط بازار عدم‌سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بزرگ مانعی جدی برای ثبت عایدی در حد میانگین فعالان بازار است. مدیران صندوق‌ها در تلاشند با ارائه آمار و ارقام این حقیقت را مخفی کنند. با وجود این، بازار نشان داده است که در بلندمدت هیچ حقیقتی قابل کتمان نخواهد بود.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید