نیما میرزایی/کارشناس بازار سرمایه
در موقعیت فعلی چالشهای بازار سرمایه بسیار زیادشدهاست، با توجه به اینکه بعد از سال۹۹ شاهد ورود چند برابری معاملهگران به بازار بودیم، بهطور طبیعی با افزایش تعداد معاملهگران، چالشهای بازار هم افزایش مییابد، اما ابزارهای نظارتی و حمایتی بازار سرمایه متناسب با این رشد جمعیت بالاخص در سال۹۹، ارتقا پیدا نکرد.
چالش اصلی و اولیه بازار سرمایه به مکانیزمی برمیگردد که خوراک اصلی نهادهای قانونگذار را از محل کارمزدها تعبیهکرده و این مکانیزم بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر مقررات و قوانین بازار سرمایه اثرگذار است بهگونهای که باعث میشود قانونگذار به افزایش گردش معاملات تمایل پیدا کند، بدون اینکه بازار سرمایه عمق و توسعه پیدا کند. بهنظر میرسد باید یک گام بزرگ و اساسی برداشته شود تا منابع درآمدی نهادهای نظارتی و قانونگذار از محلهای دیگر یا از سوی دولت تامین شود، در مقابل شاهد قطع ارتباط میان درآمد این نهادها از محل کارمزد معاملات باشیم و میتوان تسهیل قوانین به نفع حقوق سهامداران را انتظار داشت و میتوان این مسائل را از محل مالیاتی که دولت دریافت میکند، مدیریت کرد و شرایطی را ایجاد کرد تا شاهد همسویی بیشتر میان حقوق سهامداران در بازار سرمایه و نهاد سیاستگذار و تضاد منافع کمتر میان این دو باشیم و نتایج آن در بلندمدت قابلمشاهده است.
بازار سرمایه نیازمند نظارت هوشمند
در پایش و نظارت معاملات استفاده از ابزارهای مبتنیبر هوشمصنوعی دیگر یک گزینه نیست و الزام بهنظر میرسد تا بهصورت سیستماتیک با تخلفاتی که در بازار سرمایه رخ میدهد برخورد شود. در یک یا دو سالگذشته پروژههایی تحتعنوان سوتزنی پیگیری شد اما این پروژهها نمادین به اجرا رسیدند؛ درحالیکه بازار سرمایه نیازمند نظارتهای مستمر و بهصورت قدرتمند است. برخی ابزارهای حمایتی نیز در برخی زمانها بهگونهای استفاده میشوند که نسبت به رسالت خود در اساسنامه فاصله دارند و بهجای ثباتبخشی به بازار، محدود به نوسانگیریهایی شدهاند که شاید غیرعمدی باشند و در نقاط پایین میخرند و در سطوح بالا بهفروش میرسانند و به جاماندگی بازار از سایر بازارها و تورم و کمرمقی بورس دامن بزند، بهگونهای که سرمایهگذاران میل به حضور بلندمدت در بازار نداشته باشند.
یکی دیگر از مشکلات اصلی بازار سرمایه که از عوامل تشدیدکننده رکود در بازارشده، موضوع الگوریتمها است که محدودیت مشخص و سازوکار بهینهای برای استفاده از این ابزار تعبیه نشده و به ابزار تقویتکننده نوسانگیری تبدیل شدهاند و شاهد فعالیت بیش از حد این معاملات در این بخش اکوسیستم بازار سرمایه هستیم، بنابراین بازار سرمایه نیازمند الزامات نظارتی و قوانین و مقررات دقیقتر در این حوزه است چراکه میان وضعیت فعلی تا نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. حاکمیت شرکتی و کاستیهایی که در اجرا و نظارت داشته، باعثشده این موضوع را حائزاهمیت کند و بهشدت مورد انتقاد سهامداران خرد شود، در کنار سازمان بورس و اوراقبهادار که میتواند تصمیمات اثرگذاری را اتخاذ کند، نیازمند تصمیمات بُرندهتر و بهروز هستیم که مدافع حقوق سهامدار باشد.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات