دنیایاقتصاد – محمدامین مکرمی : اگر فردی در پایان سال۲۰۰۰، دههزار دلار در بورس آمریکا سرمایهگذاری میکرد، سرمایه امروز او پس از تعدیل تورم ۲۷هزار دلار بود، درحالیکه اگر این فرد همین مبلغ را در سایر بازارهای سهام به غیراز آمریکا سرمایهگذاری میکرد، اکنون تنها حدود ۱۶هزار دلار دارایی داشت. عملکرد بهتر والاستریت از ابتدای قرن حاضر باعث شدهاست که بازار سهام آمریکا اکنون ۶۱درصد از ارزش کل بورسهای جهان را به خود اختصاص دهد. این اتفاق در حالی رخدادهاست که تسط آمریکا بر بخش واقعی اقتصاد جهانی بسیار کمتر از نیمقرن قبل و پیش از شکوفایی اقتصادهای نوظهور است.
سهم آمریکا از بازار جهانی سهام اکنون به ۲.۳برابر سهم این کشور از تولید ناخالص داخلی جهانی رسیدهاست، نسبتی که پیش از این هرگز مشاهده نشدهاست. اکونومیست در گزارش ویژه خود از اقتصاد ایالاتمتحده، تلاش میکند چرایی این رونق چشمگیر بازار سرمایه آمریکا را بررسی کند. از منظر تحلیلگران این نشریه، این اتفاق تا حدی به دلیل یک پدیده بلندمدت روی دادهاست. طی قرن بیستم، بازده واقعی سالانه بازار سهام آمریکا به دلار ۷درصد بودهاست، درحالیکه سایر بازارهای جهان در این بازه، بازده ۴.۹درصدی داشتهاند. این شکاف ممکن است کوچک بهنظر برسد، اما به دلیل اثر «بهره مرکب» ثروت شخصی که دارایی خود را در بورس آمریکا سرمایهگذاری کردهباشد، در پایان قرن بیستم بیش از ۷برابر ثروت شخصی است که سرمایه خود را در سایر بازارهای سهام گذاشته باشد. البته بازده بالای بورس مختص آمریکا نیست و بازار سرمایهبرخی از کشورها مانند استرالیا نیز بازده قابلتوجهی را نصیب سرمایهگذاران کردهاند. آنچه که والاستریت را از سایر بازارها متمایز میکند، ترکیب دو عامل یعنی بزرگی بازار و بازده بالا است. نکته مهمتر آنکه، مزیت بازده بازار سهام آمریکا نسبت به سایر رقبا رو به افزایش است.
ریشه بازدهی بالاتر
صرفنظر از نوسانات زودگذر، دو راه وجود دارد که یک بازار سهام عملکردی بهتر از رقبا داشتهباشد. یکی از مسیرهای بهبود بازدهی بورس، افزایش سودآوری شرکتهای حاضر در بازار است. مسیر دیگر آن است که سرمایهگذاران درآمد شرکتها را با نرخ بالاتری ارزشگذاری کنند. در حالحاضر، شاخصهای ارزشگذاری بورس آمریکا از رقبا پیشی گرفتهاست. نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بازار آمریکا به عدد۲۴ رسیدهاست، درحالیکه این نسبت در اروپا و ژاپن به ترتیب ۱۴ و ۲۲ است.
البته دلایل منطقی برای نسبتهای بالاتر ارزشگذاری بازار سهام آمریکا وجود دارد. والاستریت میزبان هفت غول فناوری جهان، از جمله اپل، آمازون، متا و انویدیا است. این امر باعث میشود که وزن سهمهای رشدی (سهام شرکتهایی که انتظار میرود در آینده سودآورتر از امروز باشند) در بازار بیشتر باشد و در نتیجه شاخصهای ارزشگذاری در سطحی بالاتر قرار گیرند. اروپا نیز غولهای بورسی خود، از جمله شرکتهای بزرگ مُد و لباس، داروسازی و صنایع غذایی را دارد، اما تمرکز این شرکتها بر کالاهای مصرفی است و چشمانداز رشد آنها بهخوبی شرکتهای بزرگ فناوری نیست. همین داستان برای بازار سهام ژاپن نیز صدق میکند.
از زمان بحران مالی جهانی۲۰۰۸، اقبال سرمایهگذاران به سهمهای رشدی بیشتر شدهاست، درحالیکه بسیاری از بخشهای قدیمیتر اقتصاد مانند بانکها با «بادهای مخالف» قدرتمندی مواجه هستند. این پدیده به بهبود شاخصهای ارزشگذاری بورس آمریکا کمک کردهاست، همچنین سرمایهگذاران به این دلیل از خرید سهام شرکتهای آمریکایی استقبال میکنند که این شرکتها معمولا بخش بیشتری از سود خود را مجددا سرمایهگذاری میکنند، رویکردی که چشمانداز رشد آنها را تقویت میکند. دلیل دیگر بالاتربودن شاخصهای ارزشگذاری در بورس آمریکا، عمق بیشتر این بازار در مقایسه با همتایانش است؛ در واقع ارزش سهام شرکتهای آمریکا بالاتر است، چراکه حتی عرضه سنگین سهام این شرکتها منجر به نوسانات قیمتی شدید نمیشود و همیشه متقضایان زیادی وجود دارند که در سمت تقاضا ظاهر میشوند.
برتری خود تقویتکننده
باید توجه کرد که برتری بورس آمریکا عاملی «خود تقویتکننده» محسوب میشود، به همیندلیل و با توجه بهقدرت بازار سهام آمریکا، به احتمال زیاد غول فناوری بعدی نیز در این کشور ظهور خواهد کرد. درواقع، نسبتهای بالاتر ارزشگذاری بورس آمریکا، این بازار را برای شرکتها به محلی جذاب برای جذب سرمایه تبدیلمیکند. یکی از خطراتی که بازار سهام آمریکا را تهدید میکند آن است که اعتماد سرمایهگذاران به سهام شرکتهای حوزه هوشمصنوعی از بین برود. البته اگرچه قیمت کنونی سهام شرکتهای فناوری گران است، اما هنوز نسبتهای ارزشگذاری این شرکتها به نرخهای نجومی دوره حباب داتکام در اواخر دهه۹۰ میلادی نرسیدهاست. برای مثال، در آن زمان نسبت قیمت به درآمد شرکت تجهیزات کامپیوتری سیسکو سیستمز به ۱۲۵ رسیده بود.
اگر حتی امروز «واگرایی» میان شاخصهای ارزشگذاری بورس آمریکا و سایر بازارهای سهام جهانی توجیهپذیر باشد، این امر لزوما به این معنا نیست که بورس آمریکا برای همیشه برتری خود را نسبت به رقبا حفظ خواهد کرد. نسبتهای بالای ارزشگذاری کنونی؛ در واقع بر بازده بلندمدت بورس آمریکا فشار کاهشی وارد میکند. این احتمال در صورتی تقویت میشود که بازار سهام اقتصادهای نوظهور متناسب با سهم آنها از تولید ناخالص جهانی رشد کند. محققان گلدمنساکس پیشبینی میکنند که سهم بازارهای نوظهور از ارزش بازار بورسهای جهانی تا سال۲۰۲۷ به ۵۵درصد افزایش یابد.
البته این بدان معنا نیست که قرار است والاستریت جایگاه اول خود بهعنوان بزرگترین بورس جهان از دست بدهد. از سال۱۹۰۲ که بازار سهام آمریکا از بورس بریتانیا پیشافتاد، والاستریت تنها در یک مقطع کوتاه در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ جایگاه اول را به بورس آمریکا واگذار کرد. بورس ژاپن هنوز در جایگاه دوم قرار دارد، با اینحال اندازه بازار سهام این کشور تنها حدود یک دهم بازار سهام آمریکا است. بر اساس برآورد گلدمنساکس، حتی در سال۲۰۲۷، ارزش تجمیعی بورسهای چین و هند تقریبا به اندازه بازار سهام آمریکا خواهد بود.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات