محمدسعید حیدری/کارشناس ارشد بازار سرمایه
چند روز پیش یکی از فعالان نسبتا قدیمی بازار و مطرح در شبکههای اجتماعی (مرتضی عباد) بحث جالبی را در مورد بورس مطرح کردند؛ اینکه جذابیت بورس با توسعه و ایجاد بازارهای رقیب از یک سو و دسترسی راحتتر به این بازارها رو به کاهش است و امروزه برای جوانان نسل جدید (حتی دانشجویان و دانشآموختگان حوزه مالی یا اقتصاد) بازار سهام جذابیت کافی مانند گذشته ندارد. در این مورد میتوان با ذکر مثالهایی تهدیدهای بالقوه و بالفعل موجود را برشمرد. تهدیدها در سه محور اصلی شامل بازارهای سنتی مسلح به ابزار فناوری، بازارهای جدید و دسترسیپذیری به بازارهای رقیب بینالمللی است.
به خاطر ماهیت ذاتی حکمرانی کشور، تبلیغات و رسانه بسیار مهم و مورد توجه مسوولان است (راهپیمایی ۲۲ بهمن و... مثالهایی از این قضیه هستند) و ابزاری که برای اهرمسازی اثر این برنامهها و سایر حرکات تبلیغی و ترویجی نظام مورد استفاده قرار میگیرد صداوسیما (رسانه ملی) است.
صداوسیما ربطی به بازار سهام و سرمایه ندارد، اما به نظر میرسد اهمیت استراتژیک نهاد رسانه برای نظام بسیار بیشتر از نهاد بورس و بازار سرمایه است و طی سالها و دههها برای حفظ قدرت بیرقیب این نهاد هر نوع فشاری بر رقبای بالقوه احتمالی وارد آمد، اما در نهایت چه شد؟ امروز آمارها میگویند میزان رجوع مردم به این رسانه به عنوان منبع خبر یا سرگرمی کمتر از ۲۰درصد است و نهتنها رقبای (به زعم دوستان) غیرقانونی خارجی از طریق دیشهای ماهواره توانستهاند قسمت زیادی از مخاطبان را جلب کنند، بلکه حتی در داخل نیز این رسانه نتوانسته نیروی مسلط و ضدرقابتی خود را حفظ کند و سرانجام رقبای قوی تحت عنوان شبکه نمایش خانگی (نماوا، فیلیمو، فیلمنت و...) به وجود آمدند. تازه تمامی این موارد رقبای لایه اول هستند که خدماتی مشابه رسانه ملی ارائه میدهند. در یک لایه فراتر، رسانههای اجتماعی با ارائه خدمات متنوع صوتی، تصویری و متنی، نوعی رقابت سنگینتر با صداوسیما بر سر کنترل وقتهای خالی مخاطبان بالقوه خود به راه انداختهاند.
سالها صداوسیما از راهاندازی شبکههای خصوصی تلویزیونی جلوگیری کرد، اما در نهایت از مسیرهایی غیرمنتظره با چالش مواجه شد. امروزه سازمان بورس نیز تمامی تلاش خود را میکند که همه کالاها و داراییها و هر چیزی را که قابلیت ایجاد نوعی بازار سهام حول آن وجود دارد تحت انحصار خود قرار داده و اجازه ورود مستقل بخش خصوصی را ندهد؛ اما وقتی رسانه ملی شکست میخورد، تکلیف سازمان بورس هم مشخص است؛ یا کارآتر و جذابتر شو یا منتظر شکست خوردن از رقبا بمان.
بازارهای سنتی مسلح به ابزار فناوری
اولین مثال در این حوزه بازار طلاست که جایگزین خوبی است برای اکثر اشخاصی که در برهه حساس کنونی به بازار ارز (عموما با هدف حفظ ارزش پول و سرمایه خود) دسترسی ندارند. سایتها و اپلیکیشنهای مختلف امکان خرید و فروش آسان و سریع طلا را برای همه فراهم آوردهاند و عملا بازار طلا که طی صدها سال با کمک زرگرها و صرافیها کاملا در دسترس تمامی قشرهای جامعه بود، عملا دسترسپذیرتر شده و لحظهای میتواند نهتنها به عنوان محلی برای سرمایهگذاری بلکه بهعنوان ترید و معاملات کوتاهمدت مدنظر قرار گیرد.
در حوزه خودرو که یکی از بازارهای مالی فعال و بزرگ کشور است و عملا در سایه رکود سنگین بخش مسکن بیشترین گردش مالی را در اختیار دارد، اخیرا با همکاری مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، معاونت علمی ریاستجمهوری، معاونت راهبردی قوه قضائیه، بخش خصوصی و فراجا، خرید و فروش الکترونیکی خودرو در بستر سکوهای بخش خصوصی امکانپذیر شده و بهزودی رسما در سراسر کشور تغییرات گستردهای در شیوه سنتی معاملات خودرو ایجاد میکند.
بیش از این مثال لازم نیست، چون تا همین جا دو بازار (یا بهتر بگوییم ابربازار) مهم اقتصادی کشور را دیدیم که با کمک فناوری در حال فراهم آوردن بستری برای معاملات سریع و آسان و رقابت با بازار بورس کشورند و دور نخواهد بود زمانی که در بستر این بازارها، ابزارهای مالی و مشتقات اختصاصی و متناسب آنها ایجاد شود. در واقع میتوان گفت در شرایط نامساعد بازار سرمایه (به لطف ریسکهای سیاسی، دستاندازیهای بیحسابوکتاب دولت به سود و درآمد شرکتها و....) فرصتی است برای شرکتهای بزرگ بازار سرمایه (از جمله تامین سرمایهها) که آرام آرام و بهاصطلاح چراغخاموش به کمک این بخش نوپا رفته و به آنها در طراحی و پیادهسازی ابزارهای مالی جدید و جذاب با هدف جذب سرمایههای خرد (حتی در بخش خودرو) کمک کنند.
بازارهای جدید
رمزارزها، مفهومی نوپاست که با وجود قدمت بسیار پایین آن نسبت به بازارهای بورس در سطح جهان، حجم ارزش آن و بهویژه میزان ارزش روزانه مبادلات در آن از بازارهای سرمایه بسیاری از کشورها پیشی گرفته است. حتی در ایران نیز که محدودیتها در هر حوزهای همواره بیش از میانگینهای جهانی بوده و به خاطر ریسکهای متعدد ناشی از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و... انگیزه برای توسعه کسبوکارهای جدید و کارآفرینانه محدود است، حوزه رمزارزها بهشدت توسعه یافته و شاهد ظهور شرکتها و بهویژه صرافیهای تخصصی این حوزه (که خود دارای بازارهای اختصاصی جهت خرید و فروش هستند) هستیم. بهعنوان نمونه، یکی از این صرافیهای داخلی حجم معاملات روزانهای که انجام میدهد بهسرعت رو به رشد بوده و از نظر حجم معاملات دستکمی از بازار بورس تهران (با آن همه قدمت و عظمت و صدها شرکت بزرگ و کوچک لیست شده در آن) ندارد. آشنایی روزافزون جامعه با این بازار از یکطرف و توسعه روزافزون تنوع رمزارزها در کنار افزایش پذیرش این ابزارها هم در مبادلات بینالمللی و هم در بازارهای بورس معتبر سراسر جهان نشاندهنده این است که مسیر رشد آن حتی هموارتر از بازار سهام است و با پیشرفت در حوزه بلاکچین و نفوذ آن به تکتک بخشهای حوزه دیجیتال، میتوانیم شاهد جهشهای بزرگتری نیز در این بازار باشیم.
دسترسیپذیری به بازارهای رقیب بینالمللی
یک بار دیگر فناوری باعث میشود از یک جبهه و محور دیگر بازار سرمایه ایران مورد تهدید رقبا قرار گیرد. امروز میتوان در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای همسایه نظیر ترکیه (و مثال بارز آن زراعت بانک) بدون داشتن شهروندی و حتی اقامت، صرفا از طریق ارائه پاسپورت و رعایت برخی شروط حساب بانکی باز کرد و با کمک بهبود در قوانین بانکی و همچنین توسعه فناوری، افتتاح حساب بانکی مستقیما به معنای دسترسی به طیف وسیعی از ابزارها و خدمات سرمایهگذاری از جمله خرید طلا (یا معادل طلا) و ارزهای مختلف است و به لطف اینترنت و توسعه فناوری دیجیتال این حسابها را از داخل ایران میتوان مدیریت کرد و مورد استفاده قرار داد. مثال بعدی اتصال به بروکرهای مختلف بازار فارکس است. در صورت طی کردن مراحل شناسایی KYC و افتتاح حساب، علاوه بر شیوههای متنوع پرداخت آنلاین که طی همین چند سال اخیر توسعه یافته است، حتی در صورت ایجاد محدودیت توسط بانک مرکزی در تبدیل ارز توسط صرافیهای آنلاین، با کمک رمزارزها و به صورت نامحدود میتوان به این بروکرها وصل شد و در بازار بزرگ فارکس به ترید و سرمایهگذاری پرداخت.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات