موتورهای نوسان بورس

دنیای اقتصاد : شرایط منفی حاکم بر بورس تهران در جریان معاملات روز گذشته تداوم نیافت و شاخص کل با رشد ۲.۲۱درصدی به سطح ۲میلیون و ۵۰۶هزار واحدی رسید. عوامل اثرگذار بر نوسانات اخیر بازار سهام را می‌توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد. در گام نخست عوامل درونی قرار دارد که می‌توان به استراحت بازار اشاره کرد. ریسک‌های سیاسی نیز از دیگر مولفه‌های تاثیرگذار بر نوسانات اخیر بورس است که یک روز خروج پول را رقم می‌زند و ۲۴ساعت بعد رکورد ورود پول را می‌شکند.
موتورهای نوسان بورس
پروانه کبره: بورس تهران برخلاف انتظارات، معاملات روز دوشنبه را با قدرت‌نمایی معامله‌گران در سمت خرید سهام آغاز کرد و برای نخستین بار در سال جاری موفق شد در ارتفاع دو‌میلیون و ۵۰۶هزار واحد بایستد. در این روز ریسک‌ها تا حدودی در نگاه فعالان بازار رو به کاهش گذاشت و قدرت تقاضا توانست بر عرضه‌های دو روز ابتدای هفته سهام چیره شود. اگرچه انتظار می‌رفت بازگشت بورس به مدار صعودی تحت‌تاثیر ریسک‌های غیراقتصادی و عدم قطعیت‌های حاکم بر معادلات سیاسی چند روزی به درازا بکشد، اما در این مسیر دیروز تالار شیشه‌ای سهام شاهد تغییر رفتار معنادار معامله‌گران در سمت تقاضا بود.

نگاهی به عملکرد بازیگران بورسی در روز دوشنبه نشان از غلبه معامله‌گران خرد در سمت خرید سهام بعد از دو روز احتیاطی داشت. ورود پول یک‌هزار و ۸۶۲میلیارد تومانی بعد از دو روز خروج پول و غلبه محسوس نیروهای تقاضا گویای یک نکته تامل‌برانگیز است.

 نادیده گرفتن عوامل مثبت
علاوه بر اینکه رقم مذکور بیشترین میزان ورود پول از ۱۰اردیبهشت ۱۴۰۲ محسوب می‌شود، یک پیام نهفته را نیز در دل خود جای داده و آن این است که چه عواملی باعث شده پول قدرتمند وارد بازار نشود. کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که بورس تهران تاوان دو متغیر مهم را پس می‌دهد. در گام نخست، آمیخته شدن جریان معاملات به ریسک‌های سیاسی به عنوان عاملی کلیدی و «غیر‌قابل پیش‌بینی بودن وضعیت متغیرهای اثرگذار» که خود از مورد اول نشات گرفته است، نشان می‌دهد چرا پول سهامداران خرد با اکراه وارد تالار سهام می‌شود. به بیانی دیگر «پول سرگردان» برای کوچ به بورس تهران با حواشی بسیاری دست‌به‌گریبان است؛ این در حالی است که رفتار معامله‌گران حاکی از تمایل نسبتا بالای آنها برای ورود به بازار مذکور است.

در توضیح این مساله باید دو نکته مهم را در نظر گرفت تا بتوانیم وجه تمایز این بازار در قیاس با بازارهای رقیب را مشخص کنیم.  بررسی بازدهی سه بازار سهام، ارز و سکه نشان می‌دهد بازار سهام از ابتدای سال تاکنون و پس از رونق‌های هفته‌های اخیر تنها در حدود ۱۴درصد رشد را ثبت کرده است. اما از سویی دلار آزاد و سکه طلا به‌ترتیب با رشد حدود ۲۰ و ۳۵درصدی گوی رقابت را از بازار سهام ربودند. این موضوع اگرچه می‌تواند برای معامله‌گران دو بازار رقیب، خوشایند محسوب شود اما «آلارم اشباع رشد قیمتی» در بازارهای ارز و سکه طلا را به صدا درمی‌آورد. در چنین شرایطی است که موضوع «جاماندگی بورس نسبت به انتظارات تورمی» از بازارهای رقیب مطرح می‌شود، امری که کارشناسان بازار سرمایه به‌کرات از آن به عنوان برگ برنده بورس یاد می‌کنند. حتی بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که سهام بسیاری از شرکت‌ها خطوط قرمز ارزندگی را رد کرده‌اند. با‌این‌حال این موضوع از چند ماه قبل مطرح بود و مساله تازه‌ای نیست. اما چرا این موضوع منجر به تسهیل ورود پول به بازار سهام نشده است؟

از ابتدای سال و با وجود ارزندگی اکثر سهام، خروج پول به قوت خود باقی بوده است. از ابتدای سال تاکنون بیش از ۲۱همت پول حقیقی از گردونه معاملات خارج شده است و به‌دفعات شاهد افزایش فشار فروش بوده‌ایم. این مدل واکنش از سوی سهامداران خرد از پیشروی ترس در استراتژی معاملاتی آنها نشات گرفته است، ترسی که به «احتیاط حداکثری» در معاملات منجر شده و شرایط نامطلوبی را برای بورس تهران رقم زده است.  علاوه بر آن به‌ نظر می‌رسد در مقاطع مختلف با وجود ارزندگی در بسیاری از نمادهای معاملاتی، خصوصیت جذابیت از بسیاری از نمادها سلب شده و نمادهای ارزنده نتوانسته‌اند نظاره‌گر تقاضای موثر سهامی باشند. به بیانی دیگر متغیر ارزندگی به‌روشنی تاوان عوامل اثرگذار منفی را پس داده است. این وضعیت در حالی است که به نظر می‌رسید سال ۱۴۰۳ سالی مثبت برای بورس تهران باشد و بازار سهام بتواند به مدد ارزندگی، جاماندگی قیمتی خود را جبران کند.

واقعیت این است که طی معاملات ۸ماهه این بازار، تشدید ریسک‌های سیاسی و تب منازعات منطقه‌ای، سهام بورسی را تحت‌فشار قرار داد.

بازتاب این موضوع نه‌تنها در عملکرد بورس تهران مشاهده شد، حتی اثرات مستقیم آن در بازار ارز و سکه نیز با افزایش قیمت‌ها دنبال شد. تجربه دوره‌های گذشته نشان می‌دهد با تلطیف فضای منفی و فروکش نسبی نگرانی‌های سیاسی، شکل‌گیری انتظارات مثبت از معاملات سهام به شکل افزایش تقاضا و بازگشت نسبی قیمت بخش زیادی از سهام متبلور شده است. در چنین فضایی بعضا اشباع قیمتی سهام نیز نتوانسته جلوی ورود پول به تالار سهام را سد کند. نمونه این اتفاق را در معاملات سال ۹۹ مشاهده کردیم، جایی که سرمایه‌گذاران بی‌شماری به واسطه دعوت دولتمردان از مردم، وارد معاملات سهامی شدند.

 پشت‌پا به یک مطالبه
این روزها فعالان بورسی در معرض پرسش مهم دیگری نیز هستند. چرا با وجود رشد بیش از ۳۰درصدی دلار نیما از ابتدای سال، این متغیر مهم نتوانسته موجبات رشد بازار سهام را فراهم آورد؟ افزایش نرخ دلار نیما یکی از مطالبات اصلی بورس‌بازان محسوب می‌شود، اما اکنون این عامل نتوانسته شرایطی را به وجود آورد که به موجب آن با تسهیل ورود پول و انگیزه مضاعف در سمت خرید سهام روبه‌رو شویم. نرخ دلار نیما برای این بازار از آن جهت حائز اهمیت است که رشد این نرخ طبیعتا اثر خود را بر قیمت سهام و صورت‌های مالی شرکت‌ها خواهد گذاشت، به‌خصوص زمانی که این رشد به جهش قیمت دلار آزاد گره بخورد.

در‌حال‌حاضر دلار نیما تا مرز ۵۴هزار تومان پیشروی کرده است و از سویی فاصله آن با دلار آزاد نیز به کمتر ۳۴درصد رسیده؛ این در حالی است که اوایل اردیبهشت فاصله قیمت دلار نیمایی با بازار آزاد بیش از ۶۰درصد بود. به‌این‌ترتیب همان‌طور که مشاهده می‌کنیم، دلار نیما که از آن به عنوان «برگ برنده صنایع» یاد می‌شود، متاثر از ریسک‌های کنونی مهجور مانده‌ و نتوانسته جذابیت و هیجان را به معاملات سهامی بازگرداند.

بی‌اثر شدن تمامی متغیرهای خوب تحت‌تاثیر تعدد ریسک‌های گوناگون در کنار بی‌توجهی معامله‌گران به هر عاملی که بر ارزندگی سهام می‌افزاید، شرایطی را پدید آورده که در آن حتی هر سهامداری هم که تاکنون مجاب به فروش سهام خود در این بازار نشده باشد، بدون شک به آن فکر کند. با وجود حاکم شدن آرامش نسبی در فضای معاملاتی بورس تهران، حال نزدیک شدن به ریسک‌های جدید و آغاز روزشمار برای ورود رسمی دونالد ترامپ به کاخ سفید درخصوص تمدید یا عدم تمدید تحریم‌ها علیه ایران، مهم‌ترین عامل نگرانی میان فعالان بازار است؛ موضوعی که پیش‌بینی‌پذیری روند دادوستدهای سهامی را به حداقل ممکن می‌رساند.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید