علیرضا عابدینی
در روزهای اخیر، بازار سرمایه شاهد اتفاقاتی کمسابقه در حوزه صندوقهای درآمد ثابت بوده است؛ اتفاقاتی که منجر به بسته شدن موقت صندوقها و پس از آن، موجی از ابطالهای سنگین در شرایط بسته بودن بازار سهام شد. این رخدادها، بار دیگر اهمیت درک صحیح از ماهیت نرخهای اعلامی این صندوقها و ریسکهای نهفته در آنها را بهوضوح نشان داد.
صندوقهای درآمد ثابت در مواجهه با بحران نقدشوندگی
صندوقهای درآمد ثابت معمولا نرخهایی را به سرمایهگذاران وعده میدهند که بالاتر از نرخهای بدون ریسک همچون نرخ اوراق خزانه (اخزا) یا نرخ سود سپرده بانکی هستند. این فاصله نرخ، در واقع بازتابی از ریسک ضمنی پرتفوی صندوقهاست. زمانی که نرخ بازده تا سررسید (YTM) سرمایهگذاری در این صندوقها چنددرصد بالاتر از نرخ بدون ریسک قرار میگیرد، این به آن معناست که سرمایهگذار در حال پذیرش سطحی از ریسک است که در شرایط عادی پنهان و قابل مدیریت بهنظر میرسد. با وقوع ناپایداری در بازار و هجوم برای ابطال واحدها، همان ریسکهای ضمنی پنهان، بهصورت عینی ظاهر میشوند. نتیجه آن است که نرخهای حقیقی (بازده قابل تحقق) ممکن است در دامنهای پایینتر از نرخ اسمی اعلامشده توسط بازارگردان نوسان کند. بهعبارت دیگر، نرخ وعدهدادهشده، دیگر قابل تحقق برای همه سرمایهگذاران نخواهد بود.
در این میان، صندوقهایی که از گذشته ذخایر سود مناسبی انباشته کرده بودند، در مدیریت این بحران توانمندتر ظاهر شدند. این ذخایر به آنها امکان داد تا فشار نقدینگی را بهتر تحمل کنند، بدون آنکه به ناچار به فروش با زیان داراییها یا دامنزدن به موج کاهش قیمت اوراق روی آورند.
اما در سطح کلان، این حجم از ابطالها منجر به پیامدهایی چون:
• افزایش نرخ بازده اوراق در بازار ثانویه،
• کاهش ارزش خالص دارایی (NAV) صندوقها،
• و بههم خوردن نسبت داراییهای اوراق بدهی و سهام در صندوقها شد.
خوشبختانه، با واکنش بهموقع نهادهای مالی و مدیریت فعالانه صندوقها، این بحران تا حدود زیادی مهار شد. ولی باید پذیرفت که در صورت تداوم چنین شرایطی، با یک بحران فراگیر نقدشوندگی مواجه میشدیم که مدیریت آن بسیار دشوارتر از آن چیزی بود که تجربه شد.
برای جلوگیری از تکرار چنین بحرانهایی انجام اقدامات زیر ضروری است:
۱. افزایش شفافیت و نظارت بر نرخهای اعلامی صندوقهای درآمد ثابت:
نرخهای غیرواقعبینانه که بالاتر از نرخ اوراق بدون ریسک یا نرخ بانکی هستند، باید با حساسیت بیشتری از سوی نهاد ناظر رصد شوند؛ چراکه این نرخها، بدون لحاظ کامل ریسک ضمنی، میتواند منجر به شکلگیری انتظارات نادرست در بین سرمایهگذاران شود.
۲. اعتمادسازی و اصلاح ساختار نقدشوندگی صندوقها:
اعتماد عمومی به صندوقهای درآمد ثابت نباید با بستهشدن ناگهانی یا مکرر این صندوقها خدشهدار شود. بهتر است نهاد ناظر، الزامات سختگیرانهتری برای مدیریت نقدشوندگی وضع کند تا در شرایط بحرانی، امکان ابطال مدیریتشده وجود داشته باشد، نه توقف کامل.
در نهایت، این بحران یک بار دیگر یادآوری کرد که حتی در ابزارهایی که “درآمد ثابت” نام دارند نیز، ریسک و نوسان بخش جداییناپذیر ساختار بازار مالی است. شفافیت، نظارت هوشمندانه و مدیریت فعال، لازمه تداوم اعتماد عمومی به این بخش از بازار سرمایه است.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات