دنیای اقتصاد : نا اطمینانی از روند قیمت دلار و واکنش آن نسبت به اخبار، ذهن معاملهگران ارزی را مشوش کرده است. نماد این تشویش را بهطور خاص میتوان در عکس العمل و تحلیل معاملهگران پس از انتشار خبری مبنی بر تصویب طرح تحریمهای برنامه موشکی ایران توسط مجلس نمایندگان آمریکا مشاهده کرد.
روز پنج شنبه بازار تا حدی در انتظار نتیجه به رای گذاشتن این طرح با کاهش حجم معاملات مواجه شد و در نهایت با افزایش جزئی ۳ تومانی به بهای ۴ هزار و ۳۰ تومان رسید. پس از انتشار تصویب طرح یاد شده در اواخر همان روز، معاملهگران تحلیلهای متفاوتی را در مورد آن بیان کردند؛ عدهای اعتقاد داشتند، این خبر تاثیری بر روند قیمت دلار نخواهد داشت و دلایل متفاوتی را برای آن مطرح میکردند. گروهی باور داشتند، این تحریمها باید مراحل گوناگونی را برای اجرایی شدن بگذراند و تا آن زمان، بازار واکنش خاصی نخواهد داشت. این در حالی است که دسته دیگری بهطور کلی معتقد بودند، این تحریمها از آنجا که اثری بر درآمدهای ارزی کشور ندارد، نمیتواند عامل نوسانسازی در بازار باشد.
در این میان، دستهای از معاملهگران بازار تصور میکنند، دلار در واکنش به این خبر صبح روز شنبه با قدرت بیشتری در مسیر افزایشی قرار خواهد گرفت. آنها باور دارند چنین اخباری میتواند در بازار به معنای افزایش تنشها تفسیر شود و در نتیجه تقاضای احتیاطی و به تبع آن قیمت را بالا ببرد. البته روز جمعه، دلار در معاملات پشت خطی واکنش خاصی به خبر یاد شده نشان نداد و حداقل تا مقطع زمانی یاد شده نشانه بیرونی خاصی برای تایید این ادعا و فرضیه وجود نداشت. در این میان، تحلیلهای مختلف و چندگانه از اخبار بدون پشتوانههای واقعی و نبود توجه به متغیرهای بنیادی، ذهن معاملهگران را دچار تشویش میکند. در واقع به نظر میرسد، معاملهگرانی که به عوامل بنیادی بازار توجه کمتری دارند و بیشتر نسبت به اخبار یا متغیرهای بیرونی حساسیت نشان میدهند و در تفسیرهای خود از این متغیرها بهره بیشتری میبرند، ذهن مشوش تری نیز دارند؛ آنها بیشتر از متن به حاشیه بازار توجه میکنند و سعی دارند نگرانی ذهنی خود را به بازار نیز انتقال دهند.
با این وجود، بازار ارز در هفته گذشته با آگاهی و تصمیمات به موقع بازارساز گرفتار تشویش این عده نشد و در مسیری آرام و ملایم ۲/۰درصد افزایش قیمت را به ثبت رساند. یکی از عوامل بازدارندهای که کم کم میتواند نحوه نگاه معاملهگران به بازار و در نتیجه نوع تفکر آنها را تغییر دهد، روند قیمت معقول، منطقی و قابل پیش بینی است. نوسانات مقطعی که دلایل غیر بنیادی از آنها حمایت کند، یکی از تقویتکنندههای تشویش در بازار است. بهطور مثال، در بازار موازی دلار، افزایش قیمت سکه تمام بهار آزادی در مقاطعی از هفته گذشته بسیاری از معاملهگران بازار را شگفتزده کرد. مهمترین نوسان غیر بنیادی سکه در دومین روز آبان ماه رخ داد؛ جایی که سکه با ۱۲ هزار تومان رشد از مرز یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان عبور کرد و به بهای یک میلیون و ۳۱۰ هزار تومان رسید. پس از این رشد، فضای بازار معقول تر شد و این فلز گرانبها نیز در نهایت با قیمت یک میلیون و ۳۱۱ هزار تومان به کار خود پایان داد. با این حال وقوع نوساناتی مانند روز سهشنبه موجب میشود حتی معاملهگران آگاه بازار نیز در تفسیر احتمالات آینده سعی کنند نقش عوامل غیربنیادی را بیشتر در نظر بگیرند. در چنین شرایطی بازارساز میتواند با کوتاه کردن دست نوسان گیرانی که قیمتها را برخلاف روند بنیادی حرکت میدهند، نگاههای منطقی اطمینان بخش را در بازار تقویت کند.
نظرات