محمدحسین بابالو
دنیای اقتصاد : ادعای جهت دهی بازار آتی به بازار نقدی بازهم در برخی از اظهارنظرها مورد توجه قرار گرفته ولی گویا واقعیتهای پنهان و آشکار در بازار نقدی سکه و وجود جذابیت خرید در نگاه برخی افراد مغفول مانده است. در شرایطی که بازار به دلایل مختلف با التهابی جدی روبهروست، شاید ارائه آدرس نادرست و مقصر جلوهدادن دیگر بازارها سادهترین راه برای قانعکردن خودمان باشد.
شفافیت بازار آتی در تعیین ذهنیت بازار و جو روانی حاکم بر آن موجب شده تا نگاه دقیقتری از واقعیتهای معاملاتی در بازار سکه با تکیه به دورنمای انتظاری بازار فراهم شود. همین ویژگی مثبت در برخی اظهارنظرهای رسانهای بهعنوان یک فاکتور منفی معرفی شده تا جایی که حتی التهاب در بازار نقدی سکه را به غلط به این بازار منتسب کردهاند. اگر تنها کاربرد بازار آتی جمعآوری سرمایههای سرگردان در بازار نقدی سکه و کانالیزهکردن و قابل رهگیری بودن آنها باشد، باید آن را مزیت بزرگی برای این بازار بهشمار آورد. از سوی دیگر در دورههایی که با رشد و خودنمایی نقدینگی سرگردان و پولهای داغ روبهرو هستیم کارآیی این بازار و بازارهای ثانویه بیش از پیش به اثبات رسیده و حداقل خروجی آن مدیریت التهاب قیمتی در یک بازار رسمی است. حال در شرایطی که بازارهای آتی در ایران و سایر کشورهای جهان از سیگنالهای قیمتی در بازارهای نقدی جهت میگیرند، متهم کردن بازار آتی به اعمال نفوذ در مسیر حرکت قیمتها در بازار نقدی مصداق عینی آدرس غلط دادن است. این در حالی است که دادههای تاثیرگذار و شیوه معاملاتی در بازار آتی همچون هر بازار دیگری از آزادی عمل نسبی برخوردار بوده و معاملهگران در چارچوب قوانین و دستورالعملها از این آزادی عمل استفاده میکنند.
حال سوال اینجاست که در دورههای آرامش قیمتی در بازار نقدی چرا بازار آتی نتوانست نقش خود را در تزریق التهاب به بازار نقدی ایفا کند و در زمانی که بازار نقدی سکه به دلایل مختلف وارد فاز التهاب شده، این بار بازار آتی مقصر این رشد قیمتها جلوه داده میشود. از سوی دیگر اگر شاهد کاهش نرخ در بازار نقدی باشیم آیا بازار آتی میتواند از این روند قیمتی سر باز زده، به جوسازی ادعایی ادامه داده و در برابر افت قیمتها طغیان کند؟ سوالاتی که با کمی دقت در چارچوب معاملات آتی پاسخهای سادهای را دربردارد. از سوی دیگر شاهد تغییرات ممتدی در روال دستورالعملهای معاملاتی در بازار آتی هستیم تا شائبه بازارسازی و تاثیرگذاری بازار آتی بر بازار نقدی را به حداقل ممکن برساند ولی با فرض تمامی این موارد گویی مقصر جلوهدادن بازار آتی تمامی ندارد.
موج دوم هجمه نقدینگی
روز گذشته شاهد حرکت موج دوم نقدینگی در بازارهای مختلف بودیم؛ گویی جریان رشد قیمتی جدیدی در بازارهای ارز، سکه نقدی، فولاد و حتی محصولات پتروشیمی آغاز شده است. این وضعیت موجب شد تا قیمتها در بازار نقدی سکه حتی در دقایقی۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان را تجربه و یک جریان جدید افزایش نرخ در بازار فولاد خودنمایی کند. بازار پلیمرها نیز از این روند بینصیب نبوده و تکانههای رشد قیمتی جدیدی را تجربه میکند. اما اوج خودنمایی این جریان را باید همچون دوره پیشین در بازار سکه ارزیابی کنیم که پیشقراول رشد نرخ در بازارهای مختلف محسوب میشود. این در حالی است که عدم وجود یک بازار منسجم ارزی باعث شده حتی به دلیل عدم وجود معاملات گسترده ارزی، قیمتهای غیرواقعی و مبهمی از کشورهای همسایه مخابره شود که در صحت و سقم آنها نیز دنیایی ابهام نهفته است. این شرایط واقعیتهای معاملاتی این روزهای بازار است اگرچه تمامی این رخدادها تنها اثرات حرکت غول نقدینگی است که هماکنون به ارقامی نجومی دست یافته و احتمالا بازهم به حرکت خود ادامه میدهد. این در حالی است که حرکت غول نقدینگی در بازارهای مختلف چیزی شبیه به یک مارپیچ فزاینده است یعنی با حرکت آن حجم تأثیرگذاری و توانمندی آن افزایش یافته و بازارهای جدیدی را دربرمیگیرد. این وضعیت بیش از همه، هماکنون در بازار سکه خودنمایی کرده و تاثیرات آن در بازار آتی نیز مشاهده میشود.
انتقاد به بازار آتی و یادآوری خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا
مقصر جلوه دادن بازار آتی در التهاب بازار سکه چیزی شبیه به تلاشها مبنی بر خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا در سالهای گذشته است. در سالهای قبل نیز مقصر مشکلات بازار پتروشیمی، بورس کالا معرفی شد و بارها و بارها تلاش شد تا محصولات پتروشیمی از بورس کالا خارج شود. این تلاشها که در ادبیات رسانهای به سناریوی خروج معروف شد با مقاومت همهجانبه رسانهها و همچنین افکار عمومی در این بازار خاص و همچنین تصمیمسازان اقتصادی روبهرو گشت. اینبار هم که بازار آتی بهعنوان یکی از مقصرهای التهاب قیمتی در بازار سکه جلوه داده میشود هم میتوان به این تجربه اشاره کرد. بهتر است ذات بازار را مورد کاوش و مدیریت قرار دهیم و ارزش بازارهایی که تنها واقعیتهای معاملاتی را بهصورت مشهود و رسمی ارائه میکنند را قدر بنهیم. کار ویژه بازار آتی در شرایط فعلی تعیین سمت و سوی انتظارات در بازار نقدی است و همین داده اطلاعات ذیقیمتی را برای تصمیمسازان اقتصادی فراهم میآورد اگرچه جذب سرمایههای سرگردان در بازار نقدی هم یکی از جذابیتهای این بازار برای مدیریت بازار است.
تفاوت نرخ در سررسیدهای قیمتی
یکی از انتقادات جدی به بازار آتی در فاصله قیمتی بین سررسیدهاست مثلا از هماکنون قیمتها در سررسید دیماه یعنی برای تحویل در این زمان بیش از ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است که از همین عدد برخی استفاده کرده و بهعنوان ابزاری برای انتقاد از بازار آتی مورد استفاده قرار میدهند. در پاسخ باید گفت که این عدد تنها تخمین انتظارات از دورنمای قیمتهاست و در شرایطی که التهاب در بازار داخلی وجود داشته و ذهنیتها و حدس و گمانهای بسیاری در این بازار شنیده میشود، چنین عددی چندان هم غیرطبیعی نیست.
این در حالی است که با کاهش نرخ در بازار نقدی این قیمت نیز به سرعت کاهش یافته و تنها برای خریدار یک زیان برجسته را به همراه خواهد داشت. این شرایط در حالی قابل ارزیابی است که میتوان از این نرخ برای تخمین ارزش زمانی پول هم در این بازار بهره جست که البته اما و اگرهای خاص خود را دربردارد. از سوی دیگر در این نرخ میتوان دو فرض دیگر نوسان احتمالی قیمت دلار و تغییر نرخ در بازار جهانی طلا را هم مورد استناد قرار داد که در نهایت چهره شفافتری از بازارهای همکار مورد ارزیابی قرار میگیرد. قیمتها در سررسیدهای مختلف ثابت نیست و به گوشه چشمی تغییر میکند، اگرچه ذات وجود حباب قیمتی در بازار سکه را هم نمیتوان کماهمیت بهشمار آورد.
نظرات