نظم جدید اقتصاد جهان

دنیای‌اقتصاد- فاطمه زارع‌پور‌نبیل : موسسه مکنزی با بررسی تحولات ۷۰سال اخیر تاکید می‌کند معادلات جدیدی بر جهان حکمفرما خواهد شد. بر اساس این گزارش، سرعت تحولات در یک فصل شاید از تحولات چندین دهه در سال‌های قبل بیشتر شده و سال‌های پیش‌رو ممکن است سرنوشت‌ دهه‌های آینده را تعیین کند. بر اساس این گزارش، تنش‌های جدید منطقه‌ای نشانه شورش علیه نظم کنونی خواهد بود.
نظم جدید اقتصاد جهان
جهان به قسمی حرکت می‌کند که تغییرات فصلی محسوس‌تر از تحولات چندین دهه است و در این میان سال‌هایی هستند که رویدادهای آن، سرنوشت دهه‌ها را تعیین می‌کند. سه سال گذشته با همه‌گیری کووید۱۹، آغاز درگیری‌ها در اوکراین و بحران هزینه‌های زندگی سپری شده است. این همه در حالی صورت گرفت که با وجود تنش‌های ژئوپلیتیکی نشان از شورش علیه نظم مسلط فعلی داشت.

جهان امروز روزهایی را از سر گذرانده است که می‌توان ادعا کرد درحال تجربه سال‌های سرنوشت‌سازی است. جهان مدرن پیش از این روزها نیز مجموعه‌ای از رویدادهای چالش برانگیز را پشت سر گذاشته‌ است. سه برهه تاثیرگذار عبارتند از: پیامدهای فوری جنگ جهانی دوم (۱۹۴۶-۱۹۴۴)، بحران نفت (۱۹۷۳-۱۹۷۱) و فروپاشی امپراتوری شوروی (۱۹۹۲-۱۹۸۹). هر یک از این دوره‌ها همچون زلزله‌ای با انتشار ناگهانی نیروهای زیربنایی قدرتمند در اطراف خط گسل‌های مختلف، چشم‌انداز جهانی را تغییر دادند. هر سه برهه، قوانین حاکم بر جهان را تغییر دادند و آغازگر عصر جدیدی شدند.

با نگاهی دوباره به تاریخ و تجربه مشابه‌ با سال‌های سرنوشت‌ساز، سوال این است که آیا اکنون جهان در آستانه دوره جدیدی است؟ در پاسخ به این سوال، مقاله‌ای از موسسه جهانی مکنزی پنج بعد اصلی جهان امروز را در نظر گرفته است: نظم جهانی (نهادها، چارچوب‌ها و قوانینی که امور بین‌المللی را شکل داده‌اند)؛ فناوری (زیرساخت‌های فنی و علوم کاربردی که امکان توسعه و نوآوری را فراهم می‌کنند)؛ جمعیت شناسی (روندهای مهم اجتماعی-اقتصادی)؛ منابع و انرژی (سیستم‌های انتقال و فرآوری انرژی و مواد) و نظم اقتصادی سرمایه‌داری (محرک‌های عرضه و تقاضای جهانی و بنیان‌های مالی). این ابعاد با در نظر گرفتن تاریخ تحولات برهه‌های گذشته در نظر گرفته شده است.

تاریخچه لرزه و پس‌لرزه‌های جهانی
پس از جنگ جهانی دوم، دوره رونق اقتصادی شکل گرفته بود که تقریبا تا سال۱۹۷۱ ادامه یافت. سازمان ملل متحد تاسیس شد و دلار آمریکا، ارزشی به‌اندازه طلا پیدا کرد و به ارز مسلط جهان بدل شد. اقتصادها و جوامع از بسیج وضعیت جنگی به سمت بازسازی زمان صلح گذر کردند. جوزف استالین درباره تقسیم اروپا مذاکره کرد و در راستای توسعه قابلیت هسته‌ای اتحاد جماهیر شوروی کوشید. این‌چنین بود که دوره رونق پس از جنگ، بنیان نهاده شد. پس از دوره رونق اقتصادی، جهان شاهد سال‌هایی از ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۹ بود که مکنزی آن را عصر منازعه می‌نامد.

هزینه سنگین جنگ فرسایشی آمریکا در ویتنام، این کشور را در آستانه سقوط از اریکه قدرت قرار داد و نقص‌های آن را آشکار کرد. در سال۱۹۷۱، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور آمریکا، به‌طور ناگهانی تبدیل دلار به طلا را به حالت تعلیق درآورد و عصر پول‌های فیات (اعتباری، غیروابسته به ذخایر طلا) آغاز شد. در سال۱۹۷۳، شوک نفتی با اعلام ممنوعیت و تحریم فروش نفت اعضای اوپک آغاز شد، که در ادامه به رکود عمیق جهانی انجامید و ۱۵سال افزایش هزینه انرژی را در پی داشت. از این زمان بود که عقربه قطب‌نمای قدرت جهانی به سمت شرق متمایل شد: تولید ناخالص داخلی ژاپن از آلمان پیشی گرفت. نیکسون از چین بازدید کرد و سد روابط دیپلماتیک ۲۵ساله بین دو کشور را شکست.
از اواخر دهه۱۹۸۰، گسل‌های مختلفی در سرتاسر جهان فعال شدند، زمین‌لرزه دیگری به راه افتاد و خبر از آغاز نظم نوینی در جهان می‌داد. دیوار برلین سقوط کرد، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و نقشه ژئوپلیتیک اروپا تغییر یافت. جنبش‌های دموکراسی‌خواهانه سراسر اروپا، آسیا و آفریقا را دربرگرفت. معاهده ماستریخت (پیمان تشکیل اتحادیه اروپا) در ۱۹۹۲ امضا شد تا نشان‌دهنده خیز جدی اروپا برای یکپارچگی اقتصادی و سیاسی باشد. در همان سال چین به رهبری دنگ شیائوپینگ، به‌طور کامل به اصلاحات بازار متعهد شد. شبکه جهانی اینترنت در ۱۹۸۹ به جهانیان معرفی شد و زیرساخت انقلاب دیجیتال را بنیان گذاشت. چین و هند به اقتصاد جهانی پیوستند و بزرگ‌ترین کاهش فقری را که بشریت تا به حال تجربه کرده است، آغاز کرد. مکنزی از این دوره با نام «عصر بازارها» یاد می‌کند. عصر پیشرفت چشمگیر در توسعه سلامت، ثروت، آموزش و تعمیق ارتباطات جهانی آغاز شد. سه‌دهه پیش، حدود ۳۵درصد از جمعیت جهان در فقر شدید زندگی می‌کردند. امروز، این عدد به کمتر از ۹درصد کاهش یافته است.


این خبر را به اشتراک بذارید!

نظرات


برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید