دنیایاقتصاد : بررسی آمارهای اعلامی توسط مرکز مبادله ارز و طلای ایران نشان میدهد که در آخرین حراج طلای انجامشده در ۱۸اردیبهشتماه امسال، ۳۱۹کیلوگرم طلا به فروش رفته که بالاترین حجم طلای به فروشرفته در یک حراج در میان ۲۴حراج انجامشده تاکنون است. از نخستین حراج انجامشده در ۲۷دیماه تاکنون ۳۴۵۰کیلوگرم شمش طلا در حراجهای مرکز مبادله به فروش رفته است. با این حال به نظر نمیرسد این حراج و حراج سکه در کنترل رشد قیمت طلا اثری گذاشته باشند.
حاشیه سود حراجها
حراج سکه و حراج شمش طلا بهعنوان راهکاری برای کنترل قیمت طلا توسط سیاستگذاران پولی کشور برگزیده شده است. در این حراجها قیمت طلا حدودا 5درصد پایینتر از قیمت طلا در بازار آزاد است. این موضوع به خودی خود میتواند حاشیه سودی را بهعنوان رانت در اختیار خریداران قرار دهد. بررسیها نشان میدهد در حراج سکه بهطور میانگین در قیمت ربعسکه نیز در حراجهای برگزارشده توسط مرکز مبادله، 8درصد تفاوت قیمت مابین بازار آزاد و حراج وجود دارد. این فاصله قیمتی با توجه به اینکه فاصله زمانی بین سفارش تا زمان تحویل دستکم 10روز است، معمولا افزایش نیز مییابد و حاشیه سود حقیقی برای خریداران را افزایش میدهد. به همین دلیل، این حراجها با هجوم بازیگران بازار از سمت تقاضا مواجه شدهاند و بهطور معمول، میزان سفارشهای ثبتشده با میزان فروش سکهها اختلاف دارند.
سیاست چندنرخی در قالب حراجی
حراجیها روشی هستند که در آنها کالاهای مختلف برای کشف قیمت در بازار ارائه میشوند. با این حال، در کشور ما از حراجی بهعنوان ابزاری برای سرکوب قیمت استفاده میشود. حراجیهای طلا و سکه تبدیل به بازارچههایی شدهاند که در آنها سکه و شمش طلا با قیمتهایی پایینتر از قیمت بازار عرضه میشوند به این امید که خریداران با عرضه کردن طلاهای خریداریشده خود در بازار ثانویه منجر به کنترل قیمتها در بازار شوند. بررسی قیمت شمش طلای یککیلوگرمی نشان میدهد از زمان آغاز حراج شمش طلا قیمت شمش در بازار آزاد 26.4درصد افزایش یافته است. قیمت سکه نیز همگام با افزایش قیمت شمش، 26.2درصد افزایش را تجربه کرده است. این افزایش قیمتها نشان میدهد سیاستگذار با اجرای سیاستهای ناکارآمد و آزمودهشده گذشته بار دیگر بر طبل قیمتگذاری دستوری میکوبد و اینبار شکست این سیاست را در بازار طلا نظارهگر خواهد بود.
سیاست قیمتگذاری دستوری، علاوه بر ناکارآمدی خود و ایجاد سیگنالهای غلط قیمتی در بازارهای مختلف منجر به رشد گروههای ذینفعی میشود که با دریافت رانت خاص ناشی از آربیتراژ قیمتی طلا، بدون هیچ تلاشی پول کلانی را به جیب میزنند. برای مثال در حراج اخیر شمش که 319کیلوگرم طلا به قیمت 5درصد پایینتر از قیمت بازار به فروش رفته است. دستکم 74میلیارد تومان رانت ناشی از آربیتراژ قیمتی در میان خریداران شمشها توزیع شده است. اگرچه ملاحظاتی نیز در رابطه با این شیوه فروش شمشها از سوی مرکز مبادله عنوان شده است. هدف حراج طلا، تنها کنترل قیمتی نبوده، بلکه تشکیل یک بازار متشکل و شفافیت بیشتر بازار نیز هدف این حراجی بوده است. به جز این، حراج شمش، قیمت خرید طلافروشان را نشان میدهد و نباید آن را با قیمت فروش شمش در بازار آزاد یکی دانست با این حال، همچنان میتوان یادآور شد که هدف اصلی حراجها، یعنی کنترل قیمت طلا در بازار آزاد همچنان ناکام مانده است.
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات