بعد از انتخاب ترامپ یک جهش قابل توجه کرد و سپس مدت زیادی است که در حال کاهش می باشد. عده ای این کاهش را به سقوط دلار نسبت می دهند، در نتیجه این کاهش را ادامه دار می بینند و عده ای آن را به توطئه ترامپ برای بهتر کردن وضع اقتصادی امریکا نسبت می دهند.
این دو تئوری به نظر درست نیستند. اولی درست نیست چون اقتصاد
امریکا در شرایط بسیار خوبی است و احتمال سقوط دلار نزدیک به صفر است و
نظریه دوم هم درست نیست ، به دلیل اینکه جنگ ارزی در حوزه اختیارات رییس
جمهور نیست و این فدرال رزرو و بانکهای مرکزی است که قدرت ورود به جنگ های ارزی را دارند.
سناریوی به شدت محتمل در مورد شاخص دلار این است که به دلایل متعددی دلار
در حال اصلاح قیمتی است و به نظر می رسد که اصلاح قیمتی کار خودش را کرده
است. در این صورت امکان کاهش بیشتر شاخص دلار کم است. دقیقا به دلیل همین
کاهش است که قیمت نفت و سایر کالاها بالا رفته است و قیمت ارزهایی مانند
یورو و سایر ارزهای مقابل دلار افزایش یافته است.
این پیش بینی بر پایه افزایش رشد اقتصادی در برخی از نقاط جهان است. نرخ های رشد راضی کننده در منطقه اروپا، انگلستان، ژاپن و استمرار نرخ رشد اقتصادی
بالای شش درصد در چین و هندوستان مانع از قدرت گیری بیشتر دلار می شوند.
بنابراین در سال ۲۰۱۸ ما شاهد دلار ضعیف تر از سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ خواهیم
بود، ولی دلار همچنان یک پول قوی بین المللی باقی خواهد ماند.
به همین دلیل است که انتظار داریم قیمت نفت هم در محدوده ۵۰ تا شصت دلار
باقی بماند و طلا هم در بیشتر مواقع در محدوده ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ دلار برای هر
اونس و در بخشی از سال در محدوده ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ نوسان کند.
طبیعی است که یورو هم همچنان با قدرت بالای قلمرو ۱/۲۰ بسر خواهد برد.پیش بینی
شاخص دلار بسیار مهم و ضروری است، چرا که سایر متغیرها خود را با این شاخص
تعریف و سنجش می کنند. شاخص دلار درست همانند فانوس دریایی اقتصاد جهان عمل میکند. »
برای ارائه نظر خود وارد حساب کاربری خود شوید
نظرات